بایسته های مداحی
شاید دنبال آن بودید که بدانید نظر رهبری در مورد مداحی چیست؟
امام خمینی در اینباره چه نظری دارد ؟
مداحی صحیح کدام است ؟
برای پاسخ به این پرسشها کتابچه ی زیر را مطالعه کنید :
دریافت
حجم: 1.46 مگابایت
1
بایسته های
هنر مداحی
41
بایسته های هنر مداحی
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
2
بایسته های
هنر مداحی
3
بایسته های
هنر مداحی
7/ انتخاب اشعار از مهمترین الزامات مداحی
15 / بایسته های مداحی؛ پالایش درونی و آموختن
21 / ضرورت شباهت به محبوب برای محب
27 / سه خصوصیت ممتاز لازم برای مداح
31 / مداحی؛ ترکیب صدای خوش، آهنگ درست، لفظ خوب
و مضمون حقیقی متناسب با نیاز
35 / مداحی؛ یکی از اصلی ترین جبهه های تبلیغ
41 / انحرافات در مداحی
47 / لزوم پرهیز از اختلاف افکنی میان مسلمین
55 / انحراف و ابتذال در هنر ممتاز مداحی
63 / ترکیب شور و شعور در مجالس
73 / شرایط مداحی و ویژگیهای شعر خوب
79 / بایسته ها و الزامات اشعار آیینی
87 / خدایی کردن نی تها نیازمند فکر و آموزش است
93 / ضایع نشدن فرصت منحصر به فرد مداحی
99 / هیئت سکولار نداریم
105 / مسئولیت سنگین مداحان در برابر تخریب اعتقادی
دشمن
فهرست
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
4
بایسته های
هنر مداحی
«معرفتهاتان را بالا ببرید. عزیزان من! سقف معرفت خودتان را، سایتهای
سیاسی و اوراق روزنام هها و پرس هزدن در سایتهای گوناگون قرار ندهید؛
سقف معرفت شما اینها نیست... سطح معرفت دینی بالا برود؛ این یکی
از کارهاست که حتماً لازم است. به نظر من آن کاری که مهم است انجام
بگیرد، مطالعات اسامی است. »
)بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی 16 / 05 / 1391 (
5
بایسته های
هنر مداحی
اشاره
فراتر رفتن از اخبار و هیاهوهای رسان های روزمره و داشتن برنامه و سیر مطالعات دینی
و اجتماعی از جمله توصی هها و تأکیدات همیشگی رهبر معظم انقلاب اسلامی در طول
سالیان متمادی بوده است.
از جمله عرص ههایی که می تواند در مسیر مطالعات اسلامی افراد گوناگون به خصوص
فعالین فرهنگی - اجتماعی و ... مورد توجه و استفاده قرار گیرد اندیشه های مقام معظم
رهبری بوده و اصلی ترین مجرای ظهور و بُروز این افکار نیز بیانات معظم له می باشد.
پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR پیش از این در جهت نیل به این مهم و زمینه سازی
مناسب جهت آشنایی مناسب اقشار گوناگون با ابعاد مختلف این اندیشه ها، محصول
«پیشخوان » را ارائه داده بود. پیشخوان مبتنی بر فهرست بیانات پایه و اصلی رهبری
در یک موضوع بود که هر یک از بیانات مربوط به موضوع نیز دارای نمایه ی موضوعی
خاصِ خود بود که ه ماکنون نیز آرشیو این موضوعات در صفحه ی پیشخوان این
پایگاه قابل دسترسی است.
اینک در جهت تکمیل این حرکت مطالعاتی، جزوات موضوعی پیشخوان جهت دریافت
و مطالعه ی مخاطبان آماده شده است. گفتنی است «جزوات پیشخوان » در قالب PDF
آماده شده و شامل بیاناتِ مختص به هر موضوع به صورت مجزا و مشخص می باشد.
انتخاب اشعار از مهمترین الزامات مداحی
اهمیت مسأله مداحی
اهمیت شعر در بیان مطلب
تمجید و تأیید اهل بیت)ع( از اشعار خوب شاعران
تأثیر ترکیب دو عنصر شعر و صدای خوب در مداحی
لزوم طرح مفاهیم بلند اسلامی ب هجای پرداختن به
مسائل ظاهری در اشعار
حفظ پیوند عاطفی مردم با ائمه)علیه مالسّلام(
اهتمام امام خمینی بر مسأله مدح اه ل بیت )ع(
7
بایسته های
هنر مداحی
انتخاب اشعار از مهمترین الزامات مداحی
اگر کسی، شاعری، گوینده ای و یا خواننده یی بخواهد درباره ی این بزرگوار حرفی بزند، شعری
بگوید، سرودی انشاد کند، شرایط این کار چیست؟ آن چیزی که امروز برای ما مهم میباشد،
این است. چند سال است که در مثل چنین روزی، با شما برادران مینشینیم و راجع به مداحی
و شعرخوانی و سخنوری و توصیف اهل بیت)علیه مالسّام( حرف میزنیم و چیزهایی میگوییم که
شما برادران میشنوید و تلقی به قبول میکنید. نمیخواهیم آنچه را که گفتیم، دوباره و سه باره
تکرار کنیم. البته امسال جلسه ی ما، به حضور برادرانی از سایر شهرها - مخصوصاً برادران
مشهدی که در این راه و کار و خدمت، سابقه ی زیادی دارند و همچنین برادران قم و دیگر
شهرها - مزین است.
اهمیت مسأله مداحی
برادرانی که در این رشته هستند، توجه کنند که مسأله ی مداحی، مسأله ی مهمی است. مداحی
- همچنان که قباً هم در همین جلسه به شما عرض کردم - ادامه ی راه ستایشگران برجسته ی
اهل بیت در دوران اختناق اموی و عباسی است. قضیه، فقط قضیه ی شعرخوانی نیست؛ بلکه
مسأله، مسأله ی پراکندن مدایح و فضایل و حقایق در قالبی است که برای همه ی شنوندگان، قابل
فهم و درک و در دل آنها دارای تأثیر است. لذا شما اطراف کشور اسامىِ آن روز - از اقصای خراسان
و سیستان تا یمن و مصر و کشورهای مغرب اسامی - را ببینید، شیعیانی بودند که راجع به
*. بیانات در دیدار جمع کثیری از مداحان ۱۳۶۸ / ۱۰ / ۲۸
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
8
بایسته های
هنر مداحی
امیرالمؤمنین و سایر ائمه)علیه مالسّام( و نیز راجع به فاطم ه یزهرا)س( حرف میزدند و سخن
میگفتند و برای این و آن، حقایقی را بیان میکردند.
شما در بین کلمات ائمه)علیه مالسّام( یا سیر هی آن بزرگواران، کسی را که دارای چنین
خصوصیتی است و ای نگونه مورد توجه ویژه قرار داده باشند،کمتر میبینید ؛ مگر آن افراد بسیار
برجسته - مثل «هشا مبن حکم » یا «مؤمن الطاق » - که اینها در بین رجال شیعه، بینظیر و یا
بسیار کم نظیر بودند. ائمه)علیه مالسّام(، امثال «هشام » و «مؤم نالطاق » را ستایش میکردند و
مورد توجه و علاقه قرار میدادند؛ اما آن کسانی که همین مدح و بیان فضایل را به زبان شعر
بیان میکردند - ولو آنچه که میگفتند، در حد اوج سخن «هشام ب نحکم » هم نبود - مورد توجه
و نوازش و احترام و تجلیل و تکریم قرار میدادند. علت این کار چیست؟
اهمیت شعر در بیان مطلب
شما ببینید امام باقر و یا امام سجاد)علیهما الصّلاةوالسّام( نسبت به «فرزدق » چه محبتی
انجام دادند؛ در حالی که «فرزدق » جزو شعرای اهل بیت نیست. او یک شاعر درباری وابسته ی
به دستگاههای قدرت و یک آدم معمولی بود که یک دیوان پُر از شعر، راجع به همین حرفها
و مبتذلاتی که شعرای آن روز بر زبانشان جاری میکردند، داشت؛ لیکن چون یکبار وجدان او
بیدار شد و در مقابل قدرت، حق را بیان کرد - آن هم به زبان شعر - شما ببینید که امام
سجاد)علی هالصّلاةوالسّام( چه محبتی نسبت به او انجام میدهد. یا بقیه ی شعرایی که مربوط به
اهل بیت بودند - مثل «کمیت » و «دعبل » و «سیّد حِمْیَری » - و بقیه ی کسانی که جزو شعرای
اهل بیت محسوب میشدند و به آنها علاق همند بودند، همین وضعیت را داشتند.
خیلی از اینها، شعرایی هستند که اگر چه نسبت به اهل بیت علاقه هم دارند، اما همه ی
شعرشان درباره ی اهل بیت نیست. شما دیوان «دعبل خزاعی » را که نگاه کنید، این طور نیست
که او از اول تا آخر، مدح اهل بیت را گفته باشد. خیر، او یک شاعر است؛ ولی شعر او شعر
سیاسی و در جهت افکار و عقاید و محبت اهل بیت )علیه مالسّام( و جزو پیوستگان به این خاندان
است. ولایت، یعنی پیوستن و وصل شدن و جزو پیوستگان و موالیان اهل بیت)علیه مالسّام( قرار
گرفتن. ببینید این «دعبل » - و همی نطور «کمیت » و دیگران - چه قدر در دنیای تشیع و در
زمان ائمه)علیه مالسّام(، مورد احترام و تجلیل بود هاند. علتش چیست؟
آن چیزی که جناب «دعبل خزاعی » در قصیده ی «مدارس آیات » بیان کرده، یا آن چیزی که
«کمیت بن زیداسدی » در قصاید «سبع هی هاشمیات » بیان نموده، یا آن حرفهایی که سیّد
حِمیری)رضوان ا للعلیه( در اشعار خود ذکر کرده است، بیش از حرفهایی که بقیه ی شیعه
میگفتند و برای هم بیان میکردند، نیست؛ اما چرا در نظر ائمه )علیه مالسّام(، این سخنان
9
بایسته های
هنر مداحی
ارزش بیشتری پیدا میکند؟ چون شعر است. آقایان، به این نکته توجه کنند. مگر شعر چه
خصوصیتی دارد؟ چون تأثیر شعر در ذهن مخاطب بیشتر است. گاهی یک شاعر، یک بیت شعر
میگوید که از چند ساعت حرف زدن یک سخنورِ توانا گویاتر است. یک بیت یا یک مصرع
شعر، در ذهنها میماند و مردم آن را میفهمند و تکرار میکنند و نتیجتاً ماندگار میشود.
گاهی میبینید که برای حفظ یک بنای اعتقادی یا عاطفی، آن قدر که یک شعر اهمیت دارد،
چندین کتاب اهمیت ندارد. همین دوازده بند معروف «محتشم » که جزو اشعار قدیمی مرثیه و
مصیبت است، با این که مطالبی که در این کتاب و در این دوازده بند هست، چیزی نیست که
امثال او، شبیه این مطالب را در کتابهای خود نیاورده باشند؛ در عین حال، اشعار او تأثیر خاصی
دارد. غالباً هم چیزهای ذوقی است.
گر چشم روزگار بر او فاش میگریست
خون میگذشت از سر ایوان کربلا
آن چنان حادث هی کربا را برای مخاطب تصویر میکند که این مفاهیم با هم هی بار اعتقادی
و عاطفی و انسانی و سیاسی و فکری، در اعماق جان مستمع نفوذ میکند. اهمیت این اشعار،
چنین است.
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
ببینید اصاً با یک هنر و ذوق و ارایه ی سخن و به شکل خاصی، دل را متوجه میکند. اهمیت
شعر، این است.
تمجید و تأیید اهل بیت)ع( از اشعار خوب شاعران
رفتار ائمه)علیه مالسّام( این گونه بود که دعوت شعری را تقویت میکردند. فقط ائمه هم
نبودند که این کار را میکردند؛ نقطه ی مقابلشان هم همین طور بودند. یعنی همین خلفای
بنیامیه و بنیعباس، برای پیشرفت کار خود، محتاج شعر بودند و به شعرا پولهای گزاف میدادند
تا برای آنها شعر بگویند. شعرا هم میگفتند؛ چون پول و رشوه در میان بود. حتّی گاهی اوقات،
بعضی از شعرای متمایل به اهل بیت، برای آنها هم شعری میگفتند؛ برای این که پولی بگیرند!
امام باقر)علی هالصّلاةوالسّام( در مجلسی نشسته بودند. «کُثَیِّر عَزَّه » که یکی از شعرای معروف
عرب است و متمایل به اهل بیت بود، او هم در جلسه حضور داشت. حضرت به او رو کردند و
گفتند: «امتدحت عبدالملک؟ »، تو مدح عبدالملک را گفتی؟ ملامتش کردند. در صدد عذرآوردن
بر آمد. گفت: من چیزی در ستایش عبدالملک نگفتم. نگفتم که تو امام الهدی هستی. حضرت
تبسمی کردند و چیزی نگفتند. در این بین، «کمیت » از آن طرف مجلس بلند شد و بنا به
انتخاب اشعار از مهمترین الزامات مداحی
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
10
بایسته های
هنر مداحی
خواندن آن قصیده ی معروف خودش - که در مدح اهل بیت)علیه مالسّام( بود - کرد:
من لقلب متیّم مستهام
غیر ما صبوة و لا احلام
آنها هم دنبال شعر بودند. خلفا به شاعران پول میدادند، برای این که مثاً در مدح بنیامیه
یا بنیعباس و در باب این که اینها برحقند، شعر بگویند. امروز هم پول میدهند و میگویند به
ابتذال بکشید و اسام را قدح کنید و اهل بیت را مورد مذمت قرار بدهید و شیعه را خراب کنید.
الان در دنیا دهها نویسنده ی مزدور قلم ب همزد وجود دارند که صاحب ذوق و هنر هم هستند
و از این پولهای بیحسابِ دلارهای نفتی میگیرند و کتاب مینویسند. من - به قول مشهدیها -
بُری کتاب از همین مواردی که اینها علیه اسام و تشیع و امام)ره( و جمهوری اسامی و ماها
نوشت هاند، دارم. تبلیغات است دیگر؛ تبلیغات با شیوه های خوب، اما با محتواهای بد. ببینید
چه قدر قضیه اهمیت دارد.
تأثیر ترکیب دو عنصر شعر و صدای خوب در مداحی
حالا اگر مداحی بتواند یک شعر خوب را که دارای مضمون و محتوای خوبی باشد، با صدای
خوبی بخواند، شما ببینید که چه قدر خدمت بزرگی است. بسم اللَّ، این گوی و این میدان.
منتها شرط اولش این است که شعر خوب باشد. اگر شعر خوب نبود، همه ی این فضایلی
که ذکر کردم، هیچ کدام نخواهد بود. این نکته را بدانید. کسانی که این خصوصیات را داشته
باشند، اگر یک قصیده را در مکان مناسب و با زبان و قالب و محتوای بایسته و حنجره یی مساعد
بخوانند، شما ببینید که چه تأثیری خواهد گذاشت. البته این حنجره، مسأله ی مستحبی و
نافله ی شعر است؛ فریضه اش همان شعر میباشد. یعنی چنانچه شعر با صدای خوش همراه شد،
تأثیرش مضاعف میشود؛ اما در استخوا نبندی این کار، صدای خوش دخالتی ندارد. اگر صدای
خوش بود و این شعر را با آن محتوای خوب و با آن الفاظ زیبا و با آن مضمونی که مورد نیاز
است، همراهی کرد، ارزش آن دو برابر میشود. یقیناً قصیده یی را که کسی این گونه بخواند،
ارزش آن از یک سخنرانی یکساعته ی یک آدم دانشمند بیشتر است.
ای نکه ما مرتب در این دیدارها به برادران عرض کردیم که بروید اشعار قوی فارسی را در
کتابهای گوناگون پیدا کنید و آنهایی را که برای تفهیم مفاهیم و عقاید و اخاق اسامی و یا
بینش سیاسی و یا هر آنچه که امروز جامعه ی اسامی به آن نیاز دارد و مناسب است، برگزینید
و بیاورید در محافل بخوانید، برای همین تأثیر است. آن وقت، شما یک «کمیت » و یک «دعبل »
خواهید بود.
11
بایسته های
هنر مداحی
لزوم طرح مفاهیم بلند اسلامی به جای پرداختن به مسائل ظاهری در اشعار
همان طور که مطرح کردم، یکی از چیزهایی که باید در این اشعار باشد، عبارت از مفاهیم بلند
اسامی - مثاً در باب توحید یا نبوت - است. بهترین اشعار قدما در باب توحید و نبوت، همین
مدایحی است که شعرای بزرگ ما در مقدمه ی دیوانها و مثنویهایشان ذکر کرد هاند و گفت هاند.
این اشعار شعرای برجسته، مضامینی قوی و حقیقتاً روشنگر دارد که انسان میتواند پیامبر)ص( یا
امام)ع( یا فاطم هیزهرا)سام اللَّ علیها( را با مضمون این اشعار بشناسد. نمیگویم درست بشناسد،
چون ما که نمیتوانیم آن بزرگواران را درست بشناسیم؛ اما در همان حدی که ممکن است،
باید تاش کنیم. مثاً وقتی راجع به امیرالمؤمنین شعری خوانده میشود، باید هم مقام معنوی
علی)ع( - که ما از او خبر کمی داریم و از ذهن و فکر و دلِ ما آدمهای پایین و متوسط پنهان
است - و هم عبادت و مظلومیت و حکومت و عدل و ضعیف پروری و دشمن ستیزی و جهاد
امیرالمؤمنین)ع( را بشناسیم.
حدود بیست سال پیش، این حرفها را میزدیم و خیلی، آنها را میشنیدند؛ ولی نمیفهمیدند که
ما چه میگوییم. میگفتیم فقط درباره ی خال و خط خیالی چهره ی ائمه)علیه مالسّام( شعر
نسرایید. شعر گفتن درباره ی زلف و ابروی و چشم و عارض امام که تعریف نیست. حالا ابروی
امیرالمؤمنین)صلوات ا للعلیه( کمانی باشد یا نباشد، مگر در شخصیت او چ هقدر اثر میگذارد؟!
زلف او افشان باشد یا نباشد، مگر چ هقدر اثر میگذارد که حالا بیاییم در قصیده یی که
میخواهیم راجع به امیرالمؤمنین بسراییم، از زلف امیرالمؤمنین بگوییم! البته، حالا به نظرم کم
شده است.ا نشاءاللَّ که الان این چیزها نباشد. وقتی میگفتیم چرا اینها را میگویید، تعجب
میکردند و میگفتند: پس چه بگوییم؟ میگفتیم از مسایل زندگی و برجستگیهای عملی علی)ع(
بگویید. در آن روز، این مسایل برایشان روشن نبود؛ اما امروز چگونه است؟ امروز، برای همه
روشن است.
زندگی امیرالمؤمنین را بیان کنیم تا بین او و خصومش در تاریخ و امروز مقایسه شود. این چیز
کمی نیست که یک نفر حاکم باشد و تمام ازمّه ی قدرت - بی تالمال و شمشیر و نفوذ کلمه
- در کف اقتدار او باشد، اما زندگی شخصی او آن چنان باشد که به یاران نزدیکش بگوید: شما
نمیتوانید این قدر سخت زندگی کنید: «الا و انّکم لا تقدرون علی ذلک 1» . غذای او طوری باشد
که راوی از اصحاب امیرالمؤمنین به قنبر - خادم آن حضرت - بگوید: چرا این نان جوینِ سختِ
خشک را به این پیرمرد میدهی؟ و قنبر در جواب بگوید: من این کار را نمیکنم، خود او میکند.
اوست که این نان و یا آرد جو را در داخل کیس هیی میگذارد و در آن را میبندد و گاهی هم مهر
میکند که کسی باز نکند و آن را با شکر یا روغن یا قاتقی مخلوط نکند. «الا و انّ امامکم قد
اکتفی من دنیاه بطمریه و من طعمه بقرصیه 2» . این، زندگی اوست. این را بیان کنید.کسانی که
1. نهج البلاغه، نامه ی 45 انتخاب اشعار از مهمترین الزامات مداحی
2. همان
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
12
بایسته های
هنر مداحی
امروز در دنیا، داعیه ی حمایت از مظلومان و مستضعفان و ملتها و آزادی و حقوق بشر دارند، چگونه
زندگی میکنند؟ آیا درجوامع آنها فقیر و مستمند نیست؟ آیا سر گرسنه بر بالین نهاده نیست؟
اینها را بگویید، اینها را بیان کنید. امروز شما خوب میتوانید اینها راتصویر کنید. اول برای خود
و بعد برای دیگران تصویر کنید. جهاد امیرالمؤمنین، چیز مهمی است. از دوران کودکی - مثاً از
سن یازده یا سیزده سالگی - که او به عنوان یک انسان خودش را درک کرد، تا آخر عمر با
دشمنان خدا مشغول مبارزه بود و بالاخره در این راه هم جان داد. یک شاعر، چه قدر خوب
میتواند این را بیان کند. یک گوینده، چه قدر خوب میتواند این را در ذهنها و تا آن اعماق دل
مردم نفوذ بدهد.
حفظ پیوند عاطفی مردم با ائمه)علیهم السّلام(
شما پیوند عاطفی مردم با ائمه)علیه مالسّام( را حفظ کنید که یک بخش آن هم مسایل
اخلاقی است. یک بار به مناسبت، در ای نجا گفتم که بعضی از این غزلیات - مثاً غزلیات
صائب - درباره ی مسایل اخلاقی است که به نظرم نمونه هایش را هم، در آن وقت برایتان
خواندم. این، اهمیت و ارزش کار را نشان میدهد. شاعری که بگوید و مداح و خوانند هیی که آن را
بخواند، تأثیر خوبی خواهد گذاشت. ا نشاءاللَّ برادران در این خصوص همت کنند.
بحمداللَّ امروز ما خوانندگان خوب داریم. خدا را شکر که صاحب فکر و صاحب نظر سیاسی و
صاحب انگیزه زیاد است و در اشعار و خواندنهای شما که در بعضی از مناسبتها آنها را میشنویم و
مشاهده میکنیم، واقعاً چیزهای خوبی پیدا میشود؛ اما توجه کنید که نسبت به شعر سختگیری
کنید .
این جلسه، جلسه مناسبی برای ای نکه من بنشینم و بگویم کدام بیت، اگر این طور بود، بهتر
بود یا چه اشکالی داشت، نیست؛ اما این کار باید در مجامع ادبی انجام بشود. یعنی همین
شعری که خودتان سروده اید و ممکن است خوب هم باشد - قضاوت کلی نمیکنم - آن را در
یک مجمع ادبی، وسط بگذارید و به هر کسی که آن شعر را نقد کند و اشکال بجایی بر این
شعر وارد نماید، جایزه بدهید تا قوی بشود. یا از اشعار خوبی که دیگران دارند و یا از اشعار
خوب خودتان استفاده کنید. سعی کنید این گونه سطح شعرها را بالا بیاورید.
امروز بحمداللَّ برادران اشعاری را خواندند که بعضی از آنها، انصافاً و واقعاً اشعار بسیار خوبی بود
و این چیز بسیار با ارزشی است. البته باید بتدریج طوری بشود که این سِمت مدّاحی - که
واقعاً یک منصب است - حدود و ثغوری هم پیدا کند. مداحی اهل بیت، خیلی بالاست. هم
مقام بالا و هم تأثیر زیادی در جامعه و ذهن مردم دارد. باید بدانید که چه کسی مداح است،
مقدّمات کار مداحی او چیست، چه قدر شعر میداند، چه قدر حفظ است و چه قدر میتواند
13
بایسته های
هنر مداحی
بخواند؟ این خصوصیات را باید مرکزی عهد هدار شود. حالا نمیدانم این مراکز مرسوم باید این
کار را بکنند یا خود شما به کیفیتی فکرش را میکنید. این چیزی است که دنیا و نیازهای
جامعه ی امروز، غیر از آن را بر نمیتابد و قبول نمیکند. باید این طور باشد. کسانی که رسماً این
منصب را به عهده میگیرند و لباس مقدس ستایش اهل بیت)علیه مالسّام( را بر تن میکنند و
مردم، آنها را به این عنوان میشناسند، بایستی خصوصیاتی داشته باشند و مرکزی باشد که آنها
را با این خصوصیات تشخیص بدهد و صحه بگذارد. امیدواریم که خدای متعال به شما توفیق
بدهد.
اهتمام امام خمینی بر مسأله مدح اهل بیت)علیهم السّلام(
امام عزیزمان - آن انسان بزرگ زمان ما - نسبت به مدح ائمه)علیه مالسّام( حساسیت
فو قالعاد هیی داشت. ما شرح حال آدمهای بزرگ را در کتابها خواند هایم و بعضاً هم از نزدیک
دید هایم؛ اما این انسان، انسان دیگری بود و با همه ی انسانهای بزرگی که ما شناخته ایم،
فاصل هی زیادی داشت و حدش به همان حدود اولیاءاللَّ میخورد. آن سبْک انسان بود؛ نه مثل
این انسانهای بزرگی که در دنیای امروز و گذشته وجود داشتند و به عنوان انسانهای بزرگ
شناخته میشدند. رهبر بزرگ ما، با آنها تفاوت زیادی داشت. انصافاً شخصیت عظیمی بود.
ایشان، در ارتباط با خواندن و مدح و زندگی ائمه)علیه مالسّام( و پیوند عاطفی و محبت و تقویت
این رشته، حساسیت فو قالعاده یی داشت. کسی در این حد از مقام، این قدر به این مسأله
اهتمام بورزد، نشاندهنده ی عظمت این مسأله است.
عاطفه ی مردم ما و پیوندشان با ائمه)علیه مالسّام( و عشقشان که در شادی آنها حقیقتاً شاد
میشوند و در عزای آنها حقیقتاً محزون و غمگین میشوند، چیز بسیار مهمی است. حفظ و تقویت
و پالودن و پیراستن و جهت دادن و هدایت این، برعهده ی کسانی از برگزیدگان - از جمله همین
سلسله ی محترم مداحان که دارای این منصب عالی هستند - میباشد.
انتخاب اشعار از مهمترین الزامات مداحی
بایسته های مداحی؛ پالایش درونی و آموختن
مراقبت از خود برای حفظ طهارت درونی
نیاز آموزش به بهره گیری از هنر شعر و خوب خواندن
محبت به اهل بیت)علیه مالسّلام( رمز بقای تشیع
چیزی خوانده شود که معقول باشد
تعبیرات ادعیه و مناجاتها محور اشعار باشد
برای تفهیم مطالب نباید از هر آهنگی استفاده کرد
یاه هتسیاب
یحادم رنه
نتخومآ و ینورد شیلااپ ؛یحادم یاه هتسیاب
یناسک نیرتهب ،)ع(تیب لها لیاضف ناگدنیوگ و ناحادم امش .تسامش هب طوبرم ،مود ی هتکن ی هریجنز و هلسلس کی و دینک لصو تبحم ی هقلح هب ار لمع ی هقلح دیناوتیم هک دیتسه ،دیتسه امش هک یییداو نیا دراو ًاتدعاق ،دشابن تبحم لها یسک ات .دیروایب دوجو هب یعقاو وا رد یتیلباق و دادعتسا و تبحم ی هیام دبلا ،دراذگیم یداو نیا رد مدق هک یسک نآ .دوشیمن نیا دینک یعس .دنک دایز ار اه هیامرس هک تسا نیا ،تسا یناسنا ره ی هفیظو هچنآ .تسه لااب ار شدوخ دیاب ،تسه هک یحطس ره رد سک ره .دوشب دایز تفرعم و تبحم ی هیامرس هک تسا یّدام یاه هیامرس لثم مه یونعم یاه هیامرس نیا !ناردارب .دوشیم مامت ّلاو ؛دشکب.دش دهاوخ مامت ،دیدرکن هفاضا نآ هب رگا .دوشیم مامت یهاگ
ینورد تراهط ظفح یارب دوخ زا تبقارم
و کاپ ار ناشدوخ ،دننکیم هدافتسا نآ زا قیلا خ هک یبآ :دیوگیم وا .دراد یبوخ لیثمت یولوم ندش هزیکاپ هب مه بآ نیا دوخ اما ؛دهدیم یگزیکاپ دوجو هب ًلا ک و دننکیم هزیکاپ و توارطاب تسا یهلا تقلخ رد ی هداهنورف ی هّوق نامه ،دنکیم هزیکاپ ار بآ نآ هک یسک نآ .دراد جایتحا هب هرابود و دنکیم شلیدبت رهاط و کاپ و صلاخ بآ و ناراب و ربا هب و دشکیم لااب ار وا هک ندش لیدبت و ّولع و جورع تکرب هب .هدش کاپ اهتنم ؛تسا یلبق بآ نامه .دنادرگیمرب نییاپ مه یتفرعم لها ره :دیوگیم یولوم .تسه نآ رد یی هیکزت و هیفصت ی هنودرگ کی ،هلاحتسا و و تراهط و یکاپ ی هلیسو ،دوخ هک دنچره ،دشاب هتشادن ار یهاگهاگ ِجورع و هلاحتسا نیا رگا
۱۷/۱۰/۱۳۶۹ناحادم رادید رد تانایب .*
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
16
بایسته های
هنر مداحی
نزاهت و زیبایی و آراستگی دیگران میشود؛ اما این سرمای هها را خودش بتدریج از دست میدهد.
پس، سعی کنیم که اول این پالایش درونی هی چوقت متوقف نشود. هر کس هم که هستیم،
فرقی نمیکند. من که این مطالب را میگویم، به این پالایش درونی از شما محتاجترم. نه ای نکه
خیال کنیم این حرفها تعارف است؛ واقعیت است. بنای بر تعارف نیست؛ حقیقت قضیه این
است. همه ی ما احتیاج داریم و من به این پالایش، بیشتر از شما احتیاج دارم. اگر این پالایش
انجام نگیرد، این آبی که یک روز در آن دست میزدید، دست تمیز میشد؛ صورت را میشستید،
تر و تازه میشد؛ همین آب، به چیزی تبدیل خواهد شد که دیگر شما حاضر نیستید دستتان
را در آن بزنید. آبی که دستها و صورتها و بدنها از آن باطراوت شده است، اگر تصفیه نشود، پس
از چندی، طوری خواهد شد که دیگر انسان رغبت نمیکند به آن دست بزند و نزدیکش بشود؛
پالایش میخواهد. ما باید خودمان از درون پالایش بشویم.
این، مقدمه ی امر است. اما اصل قضیه این است، شما که آن محبت را از درون خود میجوشانید
و از کلمات دیگران و از اشعار شعرا و از سروده های خوب استفاده میکنید و بعضی از شما حتّی
سروده های خودتان را بیان میکنید، بدانید که نقش بسیار بسیار والایی دارید. در این چند
سالی که مثل امروز در خدمت برادران بود هایم، بارها این حرفها را گفته ایم و سابقه و تاریخچه ی
این مداحی و مدح اه لبیت و خاندان پیامبر را بیان کرد هایم. توصی ههای زیادی هم عرض شده
که نمیخواهیم آنها را تکرار کنیم.
نیاز آموزش به بهره گیری از هنر شعر و خوب خواندن
آنچه که میخواهم عرض بکنم، این است که چند موضوع را در هر بره هیی از زمان در نظر
بگیرید و در خال اشعاری که به مناسبت مدح یا مصیبت و یا نصیحت برای مردم میخوانید،
این مطلب را هم در جامعه بپراکنید. امتیازتان بر گوینده ی نثر این است که شما برای تفهیم
و القای مطلب، از دو هنر - هنر شعر و هنر خوانندگی - استفاده میکنید. این، چیز مهمی است.
البته خوانندگی در مقام مدح هم هنر خاصی است. معنایش هم فقط صدای خوب نیست. این
هنر را باید یاد گرفت.
الحمدللَّ در جلسه ی امروز و در جلسات سالهای پیش و نیز به مناسبتهای دیگر، کسانی که
نشانه ی استادی یا پختگی در کار، از حرکات و حرف زدن و شروع و ختم و دست تکان دادن و
نگاه کردنشان پیداست، من زیاد دیده ام. این، یک هنر است. این هنر بایستی آموخته بشود و
کامل گردد و افزایش پیدا کند.
مردم زبان شعر را بهتر میخواهند، اما مثل زبان نثر نمیفهمند؛ بخصوص اگر شعر، شعر بالایی
باشد. شما باید این را بفهمانید. فهماندنش با این نیست که آدم با صدای خوب بخواند. خیلیها
17
بایسته های
هنر مداحی
شعر را با صدای خوب میخوانند؛ ولی مستمع هم نمیفهمد که چه گفت! شما باید بفهمانید.
این فهماندن، همان هنر مداحی است. شعر را همراه با هنرِ خواندن - که البته غالباً با صدای
خوب هم همراه است - برای تفهیم عرضه کنید. اگر با صدای خوب هم همراه نباشد، همان
کیفیتِ خواندن، جبران صدای خوب را میکند. گاهی ممکن است از خیلی از خو شصداها هم
بهتر و جاافتاده تر و شیرینتر تلقی بشود. از این باید برای پراکندن بهترین معارف اسامی در
باب اه لبیت و غیر آن استفاده کنید.
مردم محبتی دارند که بایستی بر اثر خواندن و گفتن شما، عمیق و ریش هدار و تند و آتشین
و برافروخته بشود. تشیع، آیین محبت است. خصوصیت محبت، خصوصیت تشیع است. کمتر
مکتب و مسلک و دین و آیین و طریقه یی مثل تشیع، با محبت سر و کار داشته است. علت
این هم که چنین فکری تا امروز مانده - در حالی که ای نهمه با آن مخالفت کرد هاند - این
است که ریشه در زلال محبت داشته و دین تولّی و تبرّی و آیین دوست داشتن و دشمن داشتن
است و عاطفه در آن، با فکر هماهنگ و همدوش است. چیزهای خیلی مهمی است. اصل خیلی
سحرآمیز و عجیبی است.
محبت به اهل بیت)علیهم السّلام( رمز بقای تشیع
اگر محبت در تشیع نبود، این دشمنیهای عجیبی که با شیعه شده، باید او را از بین میبرد.
همین محبت شما مردم به حسی نبن علی)علی هالسّام(، ضامن حیات و بقای اسام است.
ای نکه امام میفرمود، عاشورا اسام را نگهداشت، معنایش همین است. فاطمیه و میاد و وفات
پیامبر)ص( و ائمه)علیه مالسّام( هم همی نطور است. باید با استفاده ی از این هنر، این محبت
را در میان مردم هم عمق ببخشید، هم تر و تازه کنید و هم برافروخته نمایید. چیز خیلی
عجیب و عظیمی است.
البته ابزار لازم برای این کار، شعر خوب و درست است. یکی از برادران گفتند که اگر غلط
است، بگویید تا نخوانیم. بنایمان این نیست که هرچه را در آن شک داریم و یا قبول نداریم،
بگوییم نخوانند؛ والّ اگر ما بخواهیم همی نطور بگوییم این غلط است و نخوانید، میترسیم که
برادران در خواندن خیلی محدود بشوند!
چیزی خوانده شود که معقول باشد
دنبال این نباشید که چیزی که در متن تاریخ اثبات شده است، آن را بخوانید؛ چون هی چچیز
نمیتوانید بخوانید. تازه آنچه که در «لهوف » ابن طاووس هست، خبر واحد است دیگر. توجه
کنید، چیزی را بخوانید که معقول باشد. البته، نه ای نکه انسان هرچه معقول است، از خودش
بایسته های مداحی؛ پالایش درونی و آموختن
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
18
بایسته های
هنر مداحی
بسازد و بخواند! نه، آن را به اصول و واقعیتهایی متکی کنید. البته گزاره ی هر حدیثی، وقتی که
هنری باشد، با پیرای ههایی همراه خواهد بود. آن پیرای هها ایرادی ندارد؛ منتها به شرط ای نکه
آن پیرای هها همه چیز نشود. اصل را بایستی از واقعیتهایی که هست، گرفت؛ منتها آن را با بیان
هنری پیرایه ی لازم بخشید و گفت. حالا شاید مجال نباشد که در این باره صحبت بکنیم؛ لیکن
اینها حرفهایی است که باید بالاخره گفته و شنیده بشود و تکرار گردد.
تعبیرات ادعیه و مناجاتها محور اشعار باشد
در دعاها و زیارتهای ما، تعبیرات عاشقانه و خیلی خوبی هست که حقایقی را نشان میدهد؛ اینها
را محور باید قرار داد. آنچه را که مثاً شیخ و اب نطاووس و مفید و دیگر بزرگان در کتابهایشان
گفت هاند، اینها را بایستی محور قرار داد. بعد آنها را در یک ارای هی هنری، به شکل زیبا و
شایست هیی بیان کرد. حالا در آن شکلِ بیان، هر کسی سلیق هیی دارد؛ آن ایرادی ندارد. نقش
شما، نقش بسیار مهمی است. من اصرار دارم که این نکته را برای برادران عزیز مداح - چه
آنهایی که به صورت حرف هیی مداح هستند، چه آن کسانی که گاهی در کنار کارهایشان این
کار را انجام میدهند - تکرار بکنم که این نقش، نقش بسیار مهم و حایز اهمیت و حساسی
است؛ این را کم نگیرید.
جامعه ی مداح، آن وقتی که از زبان خوب - شعر عالی، محکم، قوی، گویا - و محتوای خوب -
شعر اخلاقی، تاریخی، اعتقادی، توحید، نبوت، ولایت - برخوردار باشد، نقش خود را ایفا کرده
است. در همه ی اینها هم شعر هست. در زبان فارسی، این قدر شعر خوب و حکم تآمیز وجود
دارد که اگر کسی بخواهد ده سال تکراری نخواند، میتواند در تمام موضوعات، شعر بیرون بیاورد.
از شعرای قدیم بگیرید، تا شعرای امروز و شعرهای خوب. پس زبان خوب، شعر خوب و محتوای
حکم تآمیز، اعم از اعتقاد و اخاق و مصیبت و مدح و مسایل اجتماعی و مسایل انقاب و امثال
اینها، خیلی مهم است.
برای تفهیم مطالب نباید از هر آهنگی استفاده کرد
نکته ی سوم، هنر تفهیم است. هر آهنگ و آوازی به درد شما نمیخورد. آهنگ و آواز خاصی به
درد شما میخورد؛ آن هم با شیو هی بیان خاص مداحی. اگر کار مهم نبود، من در بیان این
جزییات معطل نمیشدم؛ اما کار خیلی مهم است. اگر این کار، خوب انجام بگیرد - که بحمداللَّ
ما در طول سالهای متمادی، بسیاری از برادران را دیده ایم که این کار را خوب هم انجام میدادند
و میدهند - نقش فو قالعاده مؤثر و والایی در پیشرفت فکری و اعتقادی و اسامی جامعه ی ما
خواهد داشت.
19
بایسته های
هنر مداحی
امیدواریم که خداوند به شماها توفیق بدهد و این مجلس ما را مشمول نظر فاطمه ی زهرا و
صدیقه ی کبری)سام اللَّ علیها( قرار بدهد و توفیق تمسک به ذیل این بزرگوار و خاندان پاکش را
به همه ی ما عنایت کند و ما را با محبت این بزرگواران زنده بدارد و با محبت آنها بمیراند و
مرگ و زندگی ما را در راه آنها قرار دهد. خداوند قلب مقدس ول ىعصر را از ما راضی و خشنود
کند و ما را مشمول دعای آن بزرگوار قرار بدهد. خداوند روح مطهر امام عزیز عظیم راحلمان را
از ما شاد کند و از این مجلس، بهره ی وافری به روح مطهر آن بزرگوار برساند.
بایسته های مداحی؛ پالایش درونی و آموختن
ضرورت شباهت به محبوب برای محب
وظیفه داریم خود را شایسته ی انتساب به اهل
بیت )س( کنیم
الزامات پیمودن طریق حضرت زهرا)س(
وظیفه مداحان؛ تبلیغ به وسیله هنر مداحی
یاه هتسیاب
یحادم رنه
بحم یارب بوبحم هب تهابش ترورض
و ناحدام امش ترایز قیفوت ،ییابیز و هدنخرف و تمظعاب زور نینچ رد هک میرازگساپس ار ادخ تدارا و تفرعم و ییانشآ نایعدم ام .دش ام بیصن ًاددجم ،تراهط و تمصع نادناخ نارگشیاتس رد و نامدوخ تایح مایا رساترس رد ار )اهیلع لله ا ماس( ارهز ی همطاف تاکرب ،ملاع ود یوناب نآ هب ی هشیمه ات ار تاضفت و تاکرب نیا موادت لله اءاش نا .میا هدرک هدهاشم یگدنز نوگانوگ یاه هولج هرهطم راونا نآ زا ،نایلاوم و ناتسود ی همه و مینک سح و مینیبب مه گرم زا سپ و یگدنز.دنوشب ضیفتسم
،تیناسنا ی هعومجم لباقم رد هک یکچوک ی هعومجم هب ،)اهیلع لله ا ماس(ارهز ی همطاف تاضویف ،مینک هاگن یقطنم و نیب عقاو دید کی اب رگا .دوشیمن رصحنم ،دیآیم باسح هب یدودحم عمج - تسا یتقیقح ؛تسین فازگ نیا و - تسا )اهیلع لله ا ماس( ارهز ی همطاف نوهرم اجکی تیرشب هیلع لله ایّلص(متاخ ربمایپ و ایبنا تامیلعت نوهرم ،نآرق نوهرم ،ماسا نوهرم تیرشب هک نانچمه رون زور هبزور و تسا روط نیمه مه زورما ،هدوب روط نیا خیرات ی هشیمه رد .تسا )مّلسو هلاو دهاوخ سمل ار نآ تیرشب و دش دهاوخ رتراکشآ )اهیلع لله ا ماس(ارهز ی همطاف تیونعم و ماسا.درک
مینک )س(تیب لها هب باستنا ی هتسیاش ار دوخ میراد هفیظو
.مینک نادناخ نآ هب باستنا ی هتسیاش ار دوخ هک تسا نیا ،میراد هفیظو ام هچنآ !زیزع ناردارب ،ندوب اهنآ تیلاو هب نیفورعم و اهنآ ناگتسباو ی هلمج زا و تلاسر نادناخ هب ندوب بستنم هتبلا
۰۵/۱۰/۱۳۷۰ناحادم زا یعمج رادید رد تانایب
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
22
بایسته های
هنر مداحی
دشوار است. در زیارت میخوانیم که ما معروفین به دوستی و محبت شما هستیم؛ 1 این وظیفه ی
مضاعفی را بر دوش ما میگذارد.
این خیر کثیری که خداوند متعال در سوره ی مبارکه ی کوثر مژد هی آن را به پیامبر اکرم داد
و فرمود: «انّا اعطیناک الکوثر 2» - که تأویل آن، فاطم هی زهرا )سا ما للهعلیها( است - درحقیقت
مجمع همه ی خیراتی است که روزبه روز از سرچشمه ی دین نبوی، بر همه ی بشریت و بر همه ی
خلایق فرو میریزد. خیلیها سعی کردند آن را پوشیده بدارند و انکار کنند، اما نتوانستند؛ «والله
متمّ نوره و لو کره الکافرون 3.»
ما باید خودمان را به این مرکز نور نزدیک کنیم؛ و نزدیک شدن به مرکز نور، لازمه و
خاصیتش، نورانی شدن است. باید با عمل، و نه با محبت خالی، نورانی بشویم؛ عملی که همان
محبت و همان ولایت و همان ایمان، آن را به ما اماء میکند و از ما میخواهد. با این عمل، باید
جزو این خاندان و وابست هی به این خاندان بشویم. این طور نیست که قنبرِ درِ خان هی علی
)علی هالسّام( شدن، کار آسانی باشد. ای نگونه نیست که «سلمان منّا اه لالبیت 4» شدن، کار
آسانی باشد. ما جامع هی موالیان و شیعیان اه لبیت)علیه مالسّام(، از آن بزرگواران توقع داریم
که ما را جزو خودشان و از حاشیه نشینان خودشان بدانند؛ «فان ز گوش هنشینان خاک درگه
ماست 5.» دلمان میخواهد که اه لبیت درباره ی ما این طور قضاوت کنند؛ اما این آسان نیست؛
این فقط با ادعا به دست نمیآید؛ این، عمل و گذشت و ایثار و تشبه و تخلق به اخاق آنان
را لازم دارد.
شما ملاحظه کنید، این بزرگواری که ما امروز ساعتی با شما پای استماع مدایح و فضایلش
نشستیم - که آنچه گفته شد، قطر هیی از دریاست - در چه سنی این همه فضایل را حایز شد؟
در چه مدت عمری این همه درخشندگی را از خود بُروز داد؟ در عمری کوتاه؛ هجده سال، بیست
سال، بیس توپنج سال؛ نقلها متفاوت است. این همه فضایل، بیهوده به دست نمیآید؛ «امتحنک
الله الّذی خلقک قبل ان یخلقک فوجدک لما امتحنک صابره 6.» خدای متعال، زهرای اطهر - این
بند هی برگزیده - را آزمود. دستگاه خدای متعال، دستگاه حساب و کتاب است؛ آنچه میبخشد،
با حساب و کتاب میبخشد. او، گذشت و ایثار و معرفت و فدا شدن این بنده ی خاص خود را در
راه اهداف الهی میداند؛ لذا او را مرکز فیوضات خود قرار میدهد.
الزامات پیمودن طریق حضرت زهرا)س(
ما باید این راه را برویم. ما هم باید گذشت کنیم، ایثار کنیم، اطاعت خدا کنیم، عبادت کنیم.
مگر نمیگوییم که «حتّی تورّم قدماها 7؟» این قدر در محراب عبادت خدا ایستاد! ما هم باید
در محراب عبادت بایستیم. ما هم باید ذکر خدا بگوییم. ما هم باید محبت الهی را در دلمان
1. و معروفین بتصدیقنا ایّاکم ». مفاتیح الجنان، زیارت
جامع هی کبیره
2. کوثر: 1
3. صف: 8
4. بحارالانوار، ج 22، ص 326
5. به حاجب در خلوت سرای خاص بگوفلان ز گوش هنشینان
خاک درگه ماس ت/ «حافظ »
6. مفاتیح الجنان، زیارت حضرت زهرا)س(
7. مناقب، ج 3، ص 341
23
بایسته های
هنر مداحی
روزب هروز زیاد کنیم. مگر نمیگوییم که با حال ناتوانی به مسجد رفت، تا حقی را احقاق کند؟
ما هم باید در همه ی حالات تاش کنیم، تا حق را احقاق کنیم. ما هم باید از کسی نترسیم.
مگر نمیگوییم که یکتنه در مقابل جامع هی بزرگ زمان خود ایستاد؟ ما هم باید همچنان که
همسر بزرگوارش فرمود «لا تستوحشوا فی طریق الهدی لقلّة اهله 8،» از کم بودن تعدادمان در
مقابل دنیای ظلم و استکبار نترسیم و تاش کنیم. مگر نمیگوییم که آن بزرگوار کاری کرد که
سوره ی دهر درباره ی او و شوهر و فرزندانش نازل شد؟ ایثار نسبت به فقرا و کمک به محرومان،
به قیمت گرسنگی کشیدن خود؛ «و یؤثرون علی انفسهم ولو کان بهم خصاصه 9.» ما هم باید
همین کارها را بکنیم.
این نمیشود که ما دم از محبت فاطم هی زهرا)سا ما للهعلیها( بزنیم، در حالی که آن بزرگوار
برای خاطر گرسنگان، نان را از گلوی خود و عزیزانش - مثل حسن و حسین)علیهماالسّام( و پدر
بزرگوارشان)علی هالسّام( - برید و به آن فقیر داد؛ نه یک روز، نه دو روز؛ سه روز! ما میگوییم پیرو
چنین کسی هستیم؛ ولی ما نه فقط نان را از گلوی خود نمیبُریم که به فقرا بدهیم، اگر
بتوانیم، نان را از گلوی فقرا هم میبُریم!
این روایاتی که در «کافی » شریف و بعضی از کتب دیگر در باب علامات شیعه هست، ناظر به
همین است؛ یعنی شیعه بایستی آن طوری عمل کند. ما باید زندگی آنها را در زندگی خود - ولو
به صورت ضعیف - نمایش بدهیم. ما و از ما بزرگترها کجا، آن آستان بلند کجا؟ معلوم است
که ما حتّی به حدود دوردست او هم نمیرسیم؛ اما باید تشبه کنیم. نمیشود در نقطه ی مقابل
زندگی اه لبیت حرکت کنیم، ولی ادعا کنیم که ما جزو موالیان اه لبیتیم! چنین چیزی
ممکن است؟ فرض بفرمایید کسی در زمان امام بزرگوار ما، از دشمنان این ملت - که امام دایم
علیه آنها حرف میزد - تبعیت میکرد؛ آیا او میتوانست بگوید من تابع امامم؟! اگر چنین چیزی
از زبان کسی صادر میشد، آیا شماها نمیخندیدید؟! همین قضیه در باب اه لبیت)علیه مالسّام(
هم هست.
ما باید شایستگی خود را ثابت کنیم. مگر نمیگوییم که جهیزیه ی آن بزرگوار چیزهایی بود که
انسان با شنیدن آنها اشکش جاری میشود؟ مگر نمیگوییم که این زن والامقام، برای دنیا و
زیور دنیا هیچ ارزشی قائل نبود؟ مگر میشود که روزب هروز تشریفات و تجم لگرایی و زر و زیور
و چیزهای پوچ زندگی را بیشتر کنیم و مهری هی دخترانمان را زیادتر نماییم؟!
اوایل که گاهی بعضیها مهریه ی عقد را یک خرده گران قرار میدادند، ما شوخی میکردیم و
میگفتیم شما که میخواهید مثاً فان قدر سکه قرار بدهید، پس یکباره بگویید 72 سکه! اما
حالا میبینیم که تعیین مهری ههای گران قیمت، واقعی شده است! واقعاً چه خبر است؟ شما
که پدر آن دختر هستید، آیا میتوانید ادعا کنید که پیرو پدر فاطمه)سا ما للهعلیها( هستید؟
9. نهج البلاغه، خطبه ی 201 ضرورت شباهت به محبوب برای محب
10. حشر: 9
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
24
بایسته های
هنر مداحی
این طوری نمیشود؛ ما باید به حال خودمان فکری بکنیم.
وظیفه مداحان؛ تبلیغ به وسیله هنر مداحی
حالا چرا این حرفها را به شما گفتم؟ چون شما مداحید و باید بروید این حرفها را در مدحهاتان
در مجالس فاطمه ی زهرا)س( به مردم بگویید؛ والّ شماها که معلوم است وضعتان چه طوری
است. اینها را درباره ی فاطمه ی زهرا)سام ا للهعلیها( بگویید. با آن ذوق و هنر و صدای خوش و
لحن مطلوب و کیفیت جذاب خوانندگی خودتان، کاری کنید که دلهای ما مستمعان به این
حقایق نزدیک شود. اگر فرض کنیم که ما ابیاتی در مقامات معنوی فاطمه ی زهرا)سا ما للهعلیها(
بخوانیم که مستمع ما چیزی هم از آن نفهمد و سر درنیاورد، معلوم نیست که او را به فاطمه ی
زهرا نزدیک کند. لازم است ما روزب هروز به این خانواده نزدیکتر بشویم. ملت ما از این طریق
خواهد توانست به رسالت خود عمل کند. این ملت ای نطوری میتواند آن پیام بزرگ را به دنیا
برساند.
امروز میبینید که وضع دنیا چگونه است. این کاخهای مرتفع و خیلی پُر زر و زیور، اما با
پای ههایی از مقوا، یکی پس از دیگری دارد فرو میریزد. این شوروی، امپراتورىِ بزرگِ به اصطاح
سوسیالیستی و کارگری بود؛ اما آ نگونه فرو ریخت و در هم مچاله شد! نمیشود گفت فرو ریخت؛
اصاً نابود و له شد! شبیه همین فعل و انفعال، الان در بعضی از جاهای دیگر دنیا هم دارد انجام
میگیرد؛ منتها تا آن وقتی که آشکار بشود، مقداری زمان میطلبد. این تمدنها و زر و زیورهای
ضد حق دارند له میشوند.
بنای حق باید مرتفع باشد. گمان نکنید که اگر باطل به خاطر زوال پذیریش از بین رفت، حق
به خودی خود و بدون تاش، در دنیا عَلَم خواهد شد - ابداً - باطل دیگری سر جایش میآید؛
مگر آن وقتی که حق، خود را آ نچنان که هست، عرضه کند. این باطلها مرتب پشت سر هم
میآیند و میروند؛ مرتب به وجود میآیند و از بین میروند. طبیعت باطل، زایل شدن و از بین
رفتن است. گمان نشود که اگر باطل از بین رفت، ممکن است اسام یا حق، بدون تاش و
مجاهدت، بدون تعریف و تبیین، بدون زحمت کشیدنِ من و شما، در دنیا جایگزین باطلها بشود؛
نه، بسته به این است که من و شما چه کار کنیم.
پس، باید از اه لبیت همچنان درس گرفت؛ همچنان این درسها را به مردم داد؛ همچنان تربیت
کرد؛ تا بر اثر این کوششها، مُرّ حق و لُبّ حق بتواند جانشین باطلها بشود.
25
بایسته های
هنر مداحی
ضرورت شباهت به محبوب برای محب
سه خصوصیت ممتاز لازم برای مداح
زندگی ای شبیه به اسطور ههای تاریخ
امتحا نهای دشوار در دوره کوتاه زندگی حضرت
زهرا)س(
سه شاخصه برای مداح
27
بایسته های
هنر مداحی
سه خصوصیت ممتاز لازم برای مداح
زندگی ای شبیه به اسطور ههای تاریخ
زندگی فاطمه زهرا )سام اللَّ علیها( به خاطر عظمت و شگفتیهای فراوانی که در آن هست، شبیه
اسطوره های تاریخ است. حقیقتاً چشم ما نمیتواند مقامات معنوی آن بزرگوار را ببیند - «تو
بزرگی و در آیینه کوچک ننمایی » - ما نمیتوانیم آن قامت رسا و آن عظمت را حتّی در چشم
کوت هبین ذهن خودمان تصویر کنیم؛ لیکن همان چیزی که چشمان سطح ینگر ما میبیند،
خیلی باعظمت است. یعنی آن زندگی کوتاه چه در دوران کودکی، چه در دوران نوجوانی و چه در
دوران تأهّل و ازدواج و خانه داری این قدر پُرمغز است!
امتحان های دشوار در دوره کوتاه زندگی حضرت زهرا)س(
مگر هر کسی میتواند همسر امیرالمؤمنین باشد؟ عظمت علی آ نگونه است که کوههای عظیم
را در مقابل خود آب میکند. نَفْس همسری امیرالمؤمنین، یک نشانه بزرگ عظمت است؛ لیکن
شما ببینید تعامل این زن و شوهر چگونه است و دو بزرگِ خارج از ابعاد ذهن انسان، چگونه با
هم حرف میزنند؛ چگونه زندگی میکنند؛ چگونه این زندگىِ الگو و نمونه تاریخ را اداره میکنند
و چگونه هرکدام نقشی به عهده میگیرند! اینها تصادفی نیست. نقش آن شوهر در دوران مبارزات
و جنگها این است که نفر اوّل و خطشکنِ درجه یک و گره گشای اوّل و آخر باشد. در دوران
بعد از رحلتِ پیغمبر، این نقش تغییر پیدا میکند. همان شجاعت، همان قدرت و همان عظمت
وجود دارد؛ منتها در نقش دیگری ظهور میکند. مگر هرکسی میتواند آن حادثه عظیم بعد از
*. بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۷ / ۰۷ / ۱۹
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
28
بایسته های
هنر مداحی
پیغمبر را تحمّل کند؟ اما علی تحمّل کرد و این همان شجاعت خیبر و همان قدرت اُحد است
که در ای نجا طاقت میآورد. بعد، دوران خلافت است که هر کلمه کلمه و هر قدم به قدم
آن، اثری در تاریخ اسام و تاریخ بشر گذاشته است. آ نگاه نقش همخوان با این شخص، نقش
فاطمه زهرا )سام اللَّ علیها( است. اگر آن مظلومیت عظیم و جانسوز در تاریخ خود را نشان
نمیداد، حقایق اسام آ نچنان که بعداً آشکار شد، آشکار نمیشد. اینها تصادفی نیست. همه اینها
طرّاحی شده با تدبیر الهی است؛ منتها کسانی برای این میدانها و این نقشهای دشوار انتخاب
میشوند که جوهر آنها، جوهر برگزیده خداست. در بین همه انسانهای طول تاریخ، خدای
متعال انتخاب میکند: «امتحنک اللَّ الّذی خلقک قبل ان یخلقک فوجدک لما امتحنک صابرة »
1. میدان، میدان امتحان است. میدان کارِ تصادفی نیست. میدان امتیاز دادنِ بیخودی نیست.
خدای متعال بیخودی به کسی امتیاز نمیدهد. این جوهر، این اراده قوی، این عزم راسخ، این
گذشت و فداکاری در فاطمه زهرا )سام اللَّ علیها( کار را به آ نجا میرساند که او سنگ الماسی
میشود که همه این چرخها بر روی آن میچرخد. دشوارترین چرخها را باید بر روی سخت ترین
پای هها و قاعد هها بچرخانند. این چرخ عظیم تاریخ اسام و امتحانهای دشوار، در همان دوران
کوتاه، بر روی دوش فاطمه زهرا )سام اللَّ علیها( بود. خدا او را انتخاب کرد و او توانست بشریّت
را نجات دهد. فاطمه زهرا)سام اللَّ علیها( فرشته نجات انسانها در طول تاریخ است. برای همین
هم هست که ائمّه )علیه مالسّام( این قدر برای آن بزرگوار تکریم و حرمت قائلند و نسبت به او
اظهار خشوع میکنند. هیچ مقامی از این بالاتر وجود دارد؟
سه شاخصه برای مداح
مدّاحی و ستایشگری خاندان پیغمبر - که طبعاً ذکر مصائب را هم به همراه دارد - شغل خیلی
مهم و بزرگی است. البته ما بارها در طول سالهای گذشته در چنین جلساتی مطالبی را در این
زمینه عرض نموده و با زبانهای گوناگون به هنر مدّاحی اظهار اخاص و ارادت کرد هایم. در کار
مدّاحىِ شما چند چشمه هنری وجود دارد: شعرتان هنر است؛ صدایتان هنر است؛ آهنگی که
انتخاب میکنید، هنر است؛ اشارات و کارهایی که انجام میدهید، هنر است. عنصر دوم، عنصر
تعقّل است؛ چون منطق، استدلال، حرف حساب، حرف درست و حرف خوب در لابای این
شعرها فراوان وجود دارد و میتواند ذهنها را قانع کند. البته منطق، شکلهای مختلفی دارد. گاهی
برهانی است، گاهی خطابی است، گاهی شعری است؛ مقصود این است که بتواند این پیام
را به اعماق ذهن مخاطب برساند و او را قانع کند. خصوصیت سوم این است که شما حامل
پیام دینی محسوب میشوید؛ یعنی سِمت معنوی و روحانی دارید. در دنیا خوانندگان خوب زیاد
هستند و ممکن است شعرهای خوبی هم بخوانند؛ اما آنها از موضع مدّاح حرف نمیزنند؛ ولی
1. التّهذیب: ج ۶ ص ۱۰
29
بایسته های
هنر مداحی
شما از موضع مدّاح اهل بیت و از موضع معنوی و روحانی حرف میزنید. البته خصوصیات دیگری
هم وجوددارد، اما این سه خصوصیت در کنار هم مهمتر است.
من میخواهم عرض کنم که از این سه خصوصیت میشود خیلی خوب استفاده کرد؛ میشود
استفاده نکرد؛ میشود بد استفاده کرد. البته خوب استفاده کردن هم طیفی از انواع استفاده را
در ذیل خودش دارد. عزیزان من!
سعی کنید از این سه خصوصیت ممتازی که الحمدللَّ خدای متعال به شما عنایت کرده، به
بهترین وجهی استفاده کنید. شعر شما باید خوب، محکم، قوی، خوش مضمون و قانع کننده
باشد. گاهی قصید های که شما میخوانید، به اندازه چند منبرِ یک منبرىِ خو شبیان تأثیر
میگذارد. گاهی یک بیت شعرِ بجا به قدر یک کتاب قیمت دارد. اینها آسان و مجّانی به دست
نمیآید. انسان باید زحمت بکشد، کار و تاش کند، شعر خوب را بیابد، آن را حفظ کند و بخواند.
البته امروز خوشبختانه معمول شده که شعر را از رو بخوانند. به نظر ما اشکالی هم ندارد؛ اما
قدیمیها عیب میدانستند که از رو بخوانند. البته اگر مدّاحان شعر را حفظ کنند، یک هنر اضافه
هم خواهند داشت؛ اما اگر حفظ نکنند، اشکالی ندارد. مهم این است که شعر، خوب، متین،
قوی و خو شمضمون باشد. معیار شعر خوب و خوش مضمون چیست؟ مضمون خوب کدام
است؟ غلط کدام است؟ درست کدام است؟ اینها بحثهای مفصّلی است که در جای خود باید
روشن شود؛ اما به هر حال خوب استفاده کردن، شقّ صحیح است، والاّ استفاده نکردن یا
خدای نکرده بد استفاده کردن، شقوق نادرست آن است.
سه خصوصیت ممتاز لازم برای مداح
مداحی؛ ترکیب صدای خوش، آهنگ درست، لفظ خوب
و مضمون حقیقی متناسب با نیاز
نیاز امروز به تبیین جریان ولایت
مداحی اهل بیت در واقع مداحی نیکی، معنویت و
جهاد است
ارکان مداحی: صدای خوش، آهنگ مناسب و شعر
خوش لفظ و خوش مضمون
اهمیت بسیار زیاد محتوای اشعار
استفاه نکردن از هر تعبیری برای حضرا ت معصومین
یاه هتسیاب
یحادم رنه
...بوخ ظفل ،تسرد گنهآ ،شوخ یادص بیکرت ؛یحادم
تیلاو نایرج نییبت هب زورما زاین
نییبت هب - ماّسلا مهیلع هّمئا نارادتسود و تیلاو نایرج - ام ،خیرات رگید یاهنارود زا یلیخ لثم زورما .نداد رارق اهناسنا ییاناد و ییانیب ضرعم رد ار قیاقح و ندرک نشور ،ندرک نایب ،نتفگ ؛میراد جایتحا رارق تیانع دروم هنوگ نآ ار »تْیمُک« لثم یرعاش ماّسلا هیلع قداص ماما ،دوبن نییبت ِتیمها رگا یفورعم یارعش .ار »قدزرف« ماّسلا هیلع مراهچ ماما ای ؛ار »لبعِد« ماّسلا هیلع متشه ماما ای ؛دادیمن ؛دندوبن ناشدوخ نامز ناملس اهنیا - نارگید و تْیمُک ،قدزرف لثم - دیا هدینش ار ناشیاه مسا امش هک و »هرارز« تفرعم ردق هب ناشتفرعم هن .دندوب طّسوتم یلیخ ،هّمئا ماقم یلاع باحصا اب هسیاقم رد اهنیا زا ماما دینیبیم امش اما .دوب دایز تیب لها طیحم رد ناشتیلاّعف هن ؛دوب اهنیا لاثما و »ملسم نبدمحم« رد اهنیا نوچ .نییبت رطاخ هب ؟ارچ ؛دنکیمن شدوخ راوگرزب باحصا زا یلیخ زا هک دنکیم یلیلجت اهنیا ار یتقیقح و هدیبات اهلد و اهنهذ رب یدیشروخ لثم هک دندرک نشور ار یا هتکن و دندز یفرح اج کی.تسا هدرک نشور مدرم یارب
دیوگب ام هرابرد یرعش یسک - )۱( »ةّنجلا هل بجو یکبأ وأ یکب و ًارعش انیف لاق نم« :دندومرف هک نیا نازرا ار تشهب هک تسا نیا شیانعم ؟تسیچ شیانعم - دوشیم بجاو وا رب تشهب ،دنایرگب ار یمشچ و ؟دنا هدرک یتسد مد روط نیا ار نآ ایآ ،دیسر نآ هب ات درک تدابع دیاب همه نیا هک یتشهب ؟دنا هدرک هک هدوب مهم ردق نآ ،زور نآ رد بلطم کی لاقتنا و رعش نآ اب لد ریخست و نتفگ رعش نآ ،راک نآ ؛هن ای تشهب ،دراذگیم ریثأت هنوگ نیا هک یرعش تیب کی لباقم رد هک تسا هتشاد اج ،تیمها نآ رطاخ هب رد تشهب هدعو نامه ،درگربورب نودب ،دشاب هتشاد ار رثا نیا امش رعش تقو ره .دنهد هدعو وا هب ار
۱۸/۰۶/۱۳۸۰ناحاّدم زا یعمج رادید رد تانایب .*
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
32
بایسته های
هنر مداحی
مقابلش وجود دارد. این یک محاسب هی کاماً منطقی و روشن است.
در زمان ما که شما میخواهید شعر بگویید یا شعر بخوانید و مایلید در مقابلش اجر و منزلت «دِعبل » و
«فرزدق » را هم داشته باشید، راهش چیست؟ راهش این است که همان خلأیی را که آن روز «دِعبل »
یا «فرزدق » یا «کُمیْت » یا بقیه شعرای اهل بیت با شعر خود پُر میکردند، پُر کنید. این مطلبی
است که من همیشه به مدّاحان و شعرای عزیز مذهبی تذکّر داد هام.
مداحی اهل بیت در واقع مداحی نیکی، معنویت و جهاد است
شما مدّاحان عزیزی که ای نجا هستید - جمعی از جماعت حاضر، یا مدّاحید یا شوق مدّاحی دارید؛
احتمالاً بعضی از جوانها در آینده مدّاحان بسیار خوبی هم بشوند - بدانید که مدّاحی و ستایشگرىِ ائمّه
علیه مالسّام در حقیقت ستایشگری نیکی و معنویت و جهاد است؛ ستایشگری خورشید امامت و ولایت
است؛ خورشید حقیقتی که سعی شد آن را بپوشانند؛ اما همین زبانهای گویا نگذاشتند. نه فقط مدّاحان
و شعرا نگذاشتند، بلکه همه کسانی که در راه معرفت دینی کار کرد هاند و همه دلهای فروزنده از محبّت
اهل بیت علیه مالسّام در این سیزده، چهارده قرن، نگذاشتند این خورشید پوشیده بماند. روزب هروز ابرها
را از مقابل آن خورشید، بیشتر کنار زدند تا امروز به ای نجا رسید هایم. این کار باید ادامه پیدا کند و
حقایق اهل بیت علیه مالسّام روشن شود.
ارکان مداحی: صدای خوش، آهنگ مناسب و شعر خوش لفظ و خوش مضمون
مدّاحىِ رایج در بین ما، یک حرفه دو جانبه است؛ فقط آواز هخوانی و شعرخوانی نیست؛ ترکیب هنرمندان های
از این دو مقوله است. البته من نمیدانم این شیوه از چه زمانی باب شده؛ از زمان صفویّه است، از قبل از
اوست، از بعد از اوست. ب ههرحال امروز در جامعه ما رواج دارد. صدای خوش، آهنگ مناسب و شعر، سه
رکن کار است. خودِ این شعر هم دو بخش دارد: یک بخش لفظ، یک بخش مضمون. اگر چهار پایه
اصلىِ مدّاحی - یعنی صدای خوش، آهنگ درست، لفظ خوب و مضمون حقیقی متناسب با نیاز - کامل
باشد، بهترین وسیله تبیین است و تأثیرش از منبر و درس فقهیای که ما میگوییم بیشتر است. صوت و
آهنگ به وسیله خود آقایان مدّاحان تأمین میشود؛ اما لفظ و معنا باید به وسیل هی شاعر تأمین شود.
بعضی از الفاظ، زیبا و پُرطمطراقند؛ اما حاصلی ندارند و چیزی از آنها دست مستمع را نمیگیرد. بعضی
از معانی، خوب و بلندند؛ اما با الفاظ رسایی بیان نمیشوند. اینها همه میشود عیب. کسی که مدّاحی
میکند، باید خودش را در روی منبر ببیند و مستمعان را کسانی مشاهده کند که میخواهند از او چیزی
بیاموزند. با این نیّت و انگیزه پشت تریبون یا منبر مدّاحی قرار گیرد.
اهمیت بسیار زیاد محتوای اشعار
صدای بعضی از آقایانِ مدّاحان خوب است، ولی با خواندن آنها انسان چیزی یاد نمیگیرد؛ اما بعضی
33
بایسته های
هنر مداحی
نه؛ وقتی شعر میخوانند، معرفتی را به ما میآموزند. آنچه که میآموزیم، بهترینش آن چیزی است که
ما به آن نیاز داریم. گاهی کلمات مد حآمیزی از ائمّه علیه مالسّام پشت سر هم میآوریم که نه
درست مستمع به عمق این کلمات میرسد، نه با فهمیدن آن کلمات چیزی بر معرفت او اضافه میشود.
اینها ارزش چندانی ندارد. اما گاهی مدّاحی که شعر میخواند، درس فاطمه زهرا سا ما للعلیها، درس
امیرالمؤمنین و درس امام حسین علیهماالسّام را به ما منتقل میکند؛ در نتیجه راه ما روشن میشود. این
بسیار ارزش دارد. ما باید بدانیم که اگر فاطمه زهرا سا ما للعلیها امروز در بین ما ظاهر میشدند و یک
ساعت، دو ساعت و یا یک روز در بین مردم میآمدند، ما را به چه چیزی امر میکردند؟ انگشت اشاره
به کدام راه از راههایی که در مقابل ما گشوده است، دراز میکردند و به ما میگفتند که از این راه بروید؟
ما باید آن را دنبال کنیم و در تبیین و تعلیم و معرفتی که میخواهیم به مستمع بدهیم، آن را ملاحظه
کنیم و نیاز زمان را پُر کنیم.
استفاه نکردن از هر تعبیری برای حضرات معصومین
نکته دیگری که بعضی از آقایان بحق اشاره کردند، این است که از برخی تعبیرات درباره ائمّه
علیه مالسّام نباید استفاده کرد؛ اینها سبک است. برای فاطمه زهرا سا ما للعلیها - آن موجود قدسىِ والا،
آن انسان برتر و آن معلّم بشر - از آن تعبیری که هر شاعری - چه شاعر درست و حسابیگوی و چه شاعر
هرز هگوی - برای محبوب و معشوق خودش ذکر میکند، نباید استفاده کرد؛ باید از تعبیرات متناسبی
استفاده کرد. اعتقاد من این است که اگر شعرای عزیز ما - همچنان که امروز خوشبختانه، هم در سرود
دستجمعی و هم در بعضی از شعرهایی که قباً آقایان خواندند، همین معنا انصافاً تأمین شده است - لفظ
و معنا را برای بیان معرفتی که امروز جامعه ما نیاز دارد تا از مکتب فاطمه زهرا سا ما للعلیها تعلیم
بگیرد، به کار گیرند و آن را مدّاح با صدای خوش و آهنگ مناسبِ با این کار عرضه کند، یکی از بهترین
انواع تبلیغ و ترویج صورت گرفته است؛ یعنی همان «دعبل » و «فرزدق » و «کُمیْتِ » تاریخ در ای نجا
ظهور و تجلّی پیدا کرده است. ارزش، همان ارزش خواهد بود و میتواند اجرهای بزرگ الهی را به دنبال
خود داشته باشد.امروز خوشبختانه اقبال مردم به این حرفه و هنرِ چند پهلو و چندجانبه زیاد است.
جوانان در تهران و شهرستانها به جلسات مدّاحی علاقه و توجّه دارند. این، مسؤولیت شما آقایان مدّاح
را مضاعف میکند. مبادا پانصد نفر، هزار نفر، گاهی ده هزار نفر در جلس های جمع شوند و یک ساعت
برای آنها نغم هسرایی شود؛ اما چیزی به آنها داده نشود. شما در این یک ساعت میتوانید نکات زیادی
را با شعر خوب منتقل کنید. البته شعر خوب - هما نطور که گفتیم - تنها شعری نیست که معانىِ
خوبی دارد؛ بلکه باید شعر هنرمندانه باشد و الفاظ خوب و کلمات مناسب هم در آن به کار رفته باشد.
مداحی؛ ترکیب صدای خوش، آهنگ درست، لفظ خوب...
مداحی؛ یکی از اصلی ترین جبهه های تبلیغ
قیمتی بودن توسلها
کم شدن شر استکبار از سر دنیای اسلام
احتیاج جوامع کنونی به معرفی اهل بیت و
معصومین
اصل یترین رزمندگان جبهه وسیع تبلیغ
یاه هتسیاب
یحادم رنه
غیلبت یاه ههبج نیرت یلصا زا یکی ؛یحادم
اهلسوت ندوب یتمیق
لله ا ماس( ارهز ی همطاف صوصخب ،تیب لها تبحم رهوگ نیا .دراد تمیق یلیخ اهلسوت نیا تدلاو زور ًاتقیقح .دراد شزرا یلیخ ،تسا زیزع ،تمظع اب نادناخ نیا ی همه نایم هک )اهیلع و یونعم نادنزرف و نابحم ،نایعیش یارب - تسا تیلاو و توبن فدص رهوگ هک - راوگرزب نیا.تسا یگرزب دیع راوگرزب نآ ینامسج
ملاسا یایند رس زا رابکتسا رش ندش مک
قارع ثداوح اب ار نیریش زور نیا ناناملسم و ماسا نانمشد هک دندرک هراشا هک نایاقآ زا یکی وگغورد و قفانم و ملاظ و ربکتسم یاهتردق نیا رب ادخ تنعل .تسا تسار ،دندرک خلت فجن و ،مدرم قوقح هن ،مدرم دیاقع هن ،مدرم تیثیح هن ًاصا اهنآ یارب هک بلط نوزفا و دایش و کیدزن و قلمت اب هک دنک رکف یسک رگا .تسا حرطم اهتلم تزع هن و اهروشک للا قتسا هن اب زج اهنیا جاع .تسا هدرک اطخ ،دربب شیپ زا یراک دناوت یم اهنیا لباقم رد میلست و ندش اب طقف اهنیا راک جاع و تسین بقاث مزع و قح قطنم ناّرب ریشمش ندیبوک اب زج و یگداتسیا هدنامرد لئاسم نیا لباقم رد ایند رد زورما اهنیا ؛تسا یوق تشم و یوق قطنم ،یوق ی هدارا ناش هفخ دراد و هدرک ریگولگ اهنآ یارب ار مرن و برچ ی همقل نیا قارع رد هک یزیچ نآ .دنا لوپ هن اهیقارع .تسا فعضتسم و هانپ یب مدرم تشم کی ی هدارا و نامیا نیمه ،دنک یم هک دنتشاذگن یگداتسیا اب و نامیا اب ،مزع اب اما ؛یللملا نیب نابیتشپ هن و ،حاس هن ،دنراد
۱۷/۰۵/۱۳۸۳ناحادم زا یعمج رادید رد تانایب .*
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
36
بایسته های
هنر مداحی
آنها به خیال خوش خودشان و خواب خوشی که دیده بودند، این لقمه ی چرب و نرم را فرو
بدهند. من مکرر گفته ام، باز هم می گویم: امریکاییها در بن بستند. اگر جلو بروند، ضربه می
خورند؛ اگر عقب هم بیایند، ضربه می خورند؛ هرچه ادامه بدهند، برایشان مایه ی ضربه است؛
عقب نشینی هم بکنند، مایه ی ضربه است؛ در مخمصه گیر افتاده اند. گرگی که در یک تله
گیر می کند، داد و فریادش ممکن است عده یی را بترساند، یا پنجه اش کسی را که نزدیک
برود، زخمی کند؛ اما گیر افتاده است. امیدواریم که خداوند شر اینها را از سر دنیای اسام کم
کند، و به ملت مسلمان عراق و شیعیان در هر نقطه یی از عالم، و به همه ی ملتهای مسلمان
و مؤمن، توفیق اعمال آن اراده ی شرافت آمیزی را که قرآن از ما خواسته، به آنها عنایت کند...
احتیاج جوامع کنونی به معرفی اهل بیت و معصومین
حرف من با شما برادران عزیز مداح و ذاکر این است که شماها در این زمینه خیلی وظیفه
دارید. من گاهی اوقات توصیه هایی می کنم. این جور نیست که ما برای عظمت فاطمه ی
زهرا درمانده باشیم که چه جور این عظمت را بیان کنیم و متوسل بشویم به شعر، نثر و یا
کلامی؛ نه، بلکه ما به آن عظمت احتیاج داریم. این خورشید متلألئ و درخشان به همه ی
موجودات عالم سود می بخشد و حالا گوشه آفتابش هم داخل خانه ی ما افتاده است؛ ما باید
ببینیم از این چه جوری می توانیم استفاده کنیم. آن خورشید که خیلی بالاتر است؛ حالا ما
ساعتهای متمادی بنشینیم و راجع به توصیف این خورشید - که درست هم نمی دانیم چه
هست و ذهن ما به آن نمی رسد - حرف بزنیم، شعر بگوییم، بخوانیم؛ اما نرویم زیر این آفتاب
بنشینیم، تا بدنمان را گرم کنیم، جسم مان را رشد بدهیم و حیات خودمان را تقویت و تأمین
کنیم؛ این که عاقلانه نیست؛ شأن این بزرگوار و این بزرگوارها خیلی بالاست.
خدا رحمت کند کسانی را که جریان تشیع را به کشور ما آوردند و ما را با این حقایق آشنا
کردند؛ اگر نمی شد، خیلی سخت بود. رحمت خدا بر آن شمشیرهای زبان و شمشیرهای قلم و
شمشیرهای میدانهای مختلف که توانستند این حقایق را برای ما روشن کنند و ما را در این راه
بیندازند که ببینیم و بفهمیم، والّ این دلایل واضح در مقابل خیلی ها هست، اما نمی فهمند
و درک نمی کنند؛ چون تعصبها نمی گذارد. ما این اقبال را پیدا کرده ایم و باید خدا را شب
و روز بر اقبال آشنایی با ولایت اهل بیت )علیهم السّام( که نعمت عجیبی است، شکر کنیم.
شما ببینید امروز نسل جوان شما - چه دخترهاتان، چه پسرهاتان - و جامعه ی شما از خأ
کدام معرفت رنج می برند و آسیب می بینند؛ از کمبود کدام عنصر سازنده ی اخلاقی رنج
می برند، آن عنصر اخلاقی را در وجود فاطمه ی زهرا )سام الله علیها( و در فضایل آن بزرگوار
و این وجودهای مقدس پیدا کنید و به زبان شعر - که زبان هنر هست - آن را القا و بیان
37
بایسته های
هنر مداحی
کنید. ببینید ما در زندگی سیاسی و اجتماعی مان به کدام درس اهل بیت احتیاج داریم، آن را
از زندگی این بزرگواران و این بزرگوار بخصوص استخراج کنید و با زبان شعر بیان کنید؛ اینها
لازم و مهم است، والّ صرف مدح گفتن - که الفاظ آن مدح هم گاه الفاظ مبهمی است که نه
شنونده درست می فهمد که محصول این مدح چه شد و نه گاهی خود گوینده! - کافی نیست.
ما باید اظهار ارادت بکنیم و این اظهار ارادت، کمال ماست؛ «مادح خورشید مداح خود است »؛ اما
به این نباید اکتفا کنیم. ما باید ببینیم امروز چه درسی از این بزرگوارها می شود بگیریم. مبلغ
هم وظیفه دارد، هنرمند هم وظیفه دارد، فیلمساز هم وظیفه دارد، گردانندگان سینمای کشور هم
وظیفه دارند، گردانندگان تلویزیون کشور هم وظیفه دارند، منبری ها هم وظیفه دارند، مداح
جماعت هم وظیفه دارد؛ من می خواهم بگویم شما وظیفه ی خودتان را در کنار این وظایف
سنگینی که بر دوش همه ی ماست، بازیابی کنید؛ این توصیه ی من به برادران عزیزم است
که همیشه از آنها درخواست می کنم و با آنها در میان می گذارم.
امروز ما کشوری هستیم که ملت ما به برکت خون و قیام امام حسین و به برکت روح
حسینی، توانست قیام کند و یک نظام استبدادی فاسد خبیث زشت کردار زشت خو را به
زانو دربیاورد و یک حکومت مردمی با صبغه و روحیه و با عمل نسبتاً اسامی - روحیه ی ما
اسامی است؛ اما نمی توانم بگویم که عمل مان کاماً اسامی است؛ نسبتاً اسامی است که
ان شاءالله روزبه روز باید بیشتر اسامی شود - را سر کار بیاورد، که خود این نظام، فحش به
همه ی قدرتهای عالم است؛ نفس وجود نظام جمهوری اسامی فحش به امریکاست، ولو شما
یک کلمه هم «مرگ بر امریکا » نگویید؛ خود این که این هست، نوعی دهن کجی به همه
ی قدرتهایی است که با معنویت و با فضیلت و با استقلال و با شرف ملتها مخالفند. امروز همه
وظیفه دارند این نظام را از نقصها و ضعفهای خودش خاص کنند و عناصر قدرت و قوّت معنوی
و مادی را در آن تقویت کنند و در آن بیشتر به وجود بیاورند. اگر احتیاج به وحدت داریم، اگر
احتیاج به علم داریم، اگر احتیاج به همکاری داریم، اگر احتیاج به تاش اقتصادی یا سیاسی
داریم، اگر احتیاج به روح شهادت طلبی و سلحشوری داریم و اگر احتیاج به خیلی چیزها داریم،
باید هر کس به قدر خودش اینها را در جامعه به وجود بیاورد.
اصل یترین رزمندگان جبهه وسیع تبلیغ
جبهه ی تبلیغ، جبهه ی وسیعی است که در آن هنر و آموزش و علم و دین و دانشگاه و حوزه
و وزارت ارشاد و صدا و سیما هستند، که یک قسمت از این جبهه ی وسیع، به جماعت مداح -
این برادرهایی که در دوره ی جنگ و دفاع مقدس در جبهه بودند، خوب در ذهن شان حرف بنده
را تصویر می کنند - سپرده شده است و آن مانند این است که این بخش عظیم را این لشگر
مداحی؛ یکی از اصلی ترین جبهه های تبلیغ
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
38
بایسته های
هنر مداحی
یا این قرارگاه به عهده دارد و تکه یی از آن را به گردان ما سپرده اند؛ ما باید این را خوب
از عهده بربیاییم، تا دیگران هم که در بخشهای خودشان از عهده برآمده اند، مجموعش بشود
پیروزی؛ باید برادران مداح به این موضوع توجه کنند؛ والّ ما در نوحه خوانی، مصیبت خوانی
و مرثیه خوانی، اگر یک مقدار همت و سلیقه به خرج بدهیم، می توانیم همه ی این مفاهیم
عالی را بگنجانیم و البته می شود همه ی اینها را پوچ و پوک و خالی کرد و فقط ظواهری باشد.
این موضوع می تواند در روضه، در نوحه، در سینه زنی و در مدح و مصیبت باشد؛ طوری که فقط
دلی بسوزد و قطره اشکی بریزد، بدون این که اندک بهره یی برده شود؛ در روز جشن هم به
همین نحو. وظیفه و مسؤولیت بزرگ جامعه ی مداح این است که مطالبش پُرمغز و پُرمحتوا
باشد و به شیوه ی درست این را اداره کند؛ هم در مصیبت و مدایح، و هم در عزا و جشن. باید
مطالب با شکلهای مختلف و در قالبهای مختلف بیاید.
39
بایسته های
هنر مداحی
مداحی؛ یکی از اصلی ترین جبهه های تبلیغ
انحرافات در مداحی
ارزش اهل بیت به ظواهر نیست
اختصاص بخشی از زمان جلسه به بیان معارف
عدم استفاده از آهن گهای نا مناسب در مداحی
یاه هتسیاب
یحادم رنه
یحادم رد تافارحنا
ارهز ی همطاف زا دیجمت .میشاب ادخ تیدوبع لابند دیاب امش و نم !زیزع نارهاوخ و ناردارب امش ی هرجنح و نابز زا هک دیتسه یناسک حادم زیزع ناردارب امش .دشاب نیا دیاب شا هجیتن رد و دوشیم عطاس )ماسلا مهیلع( یده ی همئا و ربمغیپ رتخد ی هحیدم رطعم و ینارون جاوما هسلج نیا ام هک تسا لاس دنچو تسیب نلاا .تسا شزرا یلیخ نیا ؛دنیشنیم ناتنابطاخم لد هسلج نیا 63 و 62 لاس زا مرظن هب ؛میراد ناتسود ی هیقب و راگزاس یاقآ ناتسود نیمه اب ار تبتر هک ما هدرک ضرع امش هب ار بلطم نیا اهراب نم .تسا رارقرب یزور نینچ رد لاس ره یلیخ ام هنیمز نیا رد .تساهربنم و اه هبتر نیرت تفارشاب زا یکی یحادم ربنم و یحادم هب اه ناوج و مدرم لابقا َّللادمحب مه زورما .مینک رارکت میهاوخیمن رگید هک ،میا هدرک تبحص عامتجا ،دنهدیم ناشن هقلا ع ،دننکیم لابقتسا ،مدرم دینیبیم .تسا یبوخ لابقا ،ناحادم یاون ،دش ساسح یتقو تیعقوم .تسا تیعقوم کی نیا ؛دنهدیم لوپ ،دننکیم تبحص ،دننکیم مهم یلیخ هک دندرک توات ار یتایآ نامزیزع یراق ،هسلج لوا .دوشیم ریطخ و ساسح هفیظو ةنّیبم ةشحافب ّنکنم تأی نم یبنلا ءاسن ای« .منکیم ضرع ار نآ زا لبق هیآ دنچ نم و تسا شباذع ،دنک هانگ امش زا هک ره - تسا ربمغیپ نانز هب باطخ - »نیفعض باذعلا اهل فعاضی ناک و« .تسا ربارب ود شباذع ،درک هانگ رگا ،تسا ربمغیپ نز نوچ ربمغیپ نز ؟ارچ.تسا ربارب ود نآ ؛»نیتّرم اهرجا اهتؤن احلاص لمعت و هلوسر و َّلل ّنکنم تُنقی نم و« .»اریسی َّللا یلع کلذ ماجنا حلاص لمع رگا ،دیدرک بوخ راک رگا ،دیدرک تدابع رگا :تسا روط نیمه مه هیضق فرط
۰۵/۰۵/۱۳۸۴ناحادم زا یعمج رادید رد تانایب .*
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
42
بایسته های
هنر مداحی
دادید، دو برابر مردمِ دیگر به شما اجر میدهیم. یعنی نماز زن پیغمبر به طور معمولی دو برابر
نماز دیگران اجر دارد؛ عبادتش دو برابر عبادت دیگران اجر دارد. اگر هم خدای نکرده غیبت
کسی را بکند، غیبتش دو برابر غیبت دیگران گناه دارد. بعد، آیه یی که این قاری خواندند،
از ای نجا شروع میشود: «یا نساء النّبی لستنّ کأحد من النّساء اِن اتّقیتن »؛ شما اگر تقوا
پیشه کنید، مثل دیگر زنها نیستید؛ از بقیه ی زنهای دیگر امتیاز دارید. آن وقت بعد دنبال هاش
میفرماید: «فا تخضعن بالقول فیطمع الّذی فی قلبه مرض و قلن قولا معروفا ». این، خطاب به
زنهای پیغمبر است. اما زنهای پیغمبر خصوصیتی ندارند؛ خصوصیت زنهای پیغمبر، انتصاب به
پیغمبر است. من و شما هر کدام انتصاب بیشتر و موقعیت خطیر و ممتازی در جامعه داشته
باشیم، همین خصوصیت در ما هم هست. البته نمیگویم دو برابر - این را ادعا نمیکنم - اما
با دیگر مردم فرق داریم، و من از شما بیشتر. اگر ما خطایی انجام دهیم، خطای ما مثل
خطای مردمِ عادی نیست؛ سنگین تر و سخ تتر است. اگر ما خدای نکرده کسی را به وادی
ضلالت و گمراهی انداختیم، با عمل مشابهِ دیگری تفاوت دارد. مدا حها بدانند چه میخوانند و
چه میگویند. صدای خوش، آهنگ قشنگ، موقعیت ممتاز، تریبون خوب، اقبال فراوان؛ امروز
هم که جوانها بحمداللَّ جامعه و کشور ما را با صفای دلِ خودشان مصفا کرد هاند - این همه
جوان در این کشور وجود دارد - همه متوجه شماست. شما چه میخواهید به مردم بدهید؟
ای نکه من همیشه روی آنچه میخوانید و آ نچنان که میخوانید - در جلسه ی مدا حها و با افراد
گوناگون - تأکید میکنم، ب هخاطر این حساسیت است.
ارزش اهل بیت به ظواهر نیست
چیز دیگری که بنده در بعضی از خوانندگان جلسات مداحی اطاع پیدا کردم، استفاده ی از
مد حها و تمجیدهای بیمعناست، که گاهی هم مضر است. فرض کنید راجع به حضرت اباالفضل
)سام اللَّ علیه( صحبت میشود؛ بنا کنند از چشم و ابروی آن بزرگوار تعریف کردن؛ مثاً قربون
چشمت بشم! مگر چشم قشنگ در دنیا کم است؟ مگر ارزش اباالفضل به چشمهای قشنگش
بوده؟! اصاً شما مگر اباالفضل را دیده اید و میدانید چشمش چگونه بوده؟! اینها سطح معارف
دینی ما را پایین میآورد. معارف شیعه در اوج اعتلاست. معارف شیعی ما معارفی است که یک
فیلسوفِ در غرب پرورش یافته ی با مفاهیم غربی و بزرگ شده ی آشنای با معارف فلسفىِ غرب
مثل هانریکُربن را میآورد دو زانو جلوی علامه ی طباطبایی مینشاند؛ او را خاضع میکند و میشود
مروج شیعه و معارف آن در اروپا. میشود معارف شیعه را در همه ی سطوح عرضه کرد؛ از سطوح
ذهن متوسط و عامی بگیرید تا سطوح بالاترین فیلسو فها. ما با این معارف نباید شوخی
کنیم. ارزش اباالفضل العباس به جهاد و فداکاری و اخاص و معرفت او به امام زمانش است؛ به
43
بایسته های
هنر مداحی
صبر و استقامت اوست؛ به آب نخوردن اوست در عین تشنگی و بر لب آب، بدون ای نکه شرعاً
و عرفاً هیچ مانعی وجود داشته باشد. ارزش شهدای کربا به این است که از حریم حق در
سخت ترین شرایطی که ممکن است انسان تصورش را بکند، دفاع کردند. انسان حاضر است
در یک جنگ بزرگ و مغلوبه برود و احیاناً در حرارت جنگ کُشته هم بشود - که البته مقام
خیلی والایی است، همه هم حاضر نیستند، شهدا و مجاهدان فیسبیل اللَّ معدودند؛ در زمان ما
هم بحمداللَّ شهدای برجسته یی داشته ایم - اما شهید شدنِ این طوری در آن میدان جنگ، با
شهید شدن در صحن هی کربا، با آن غربت، با آن فشار، با آن تشنگی، با آن تهدید به اذیت و
آزار کسان انسان، خیلی تفاوت دارد. انسان خیلی اوقات میگوید من حاضرم در این میدان جانم
را بدهم؛ اما چ هکار کنم، بچ هام دارد از گرسنگی یا از بیدارویی میمیرد؛ این میشود یک بهانه
برای انسان. انسان گاهی ملاحظ هی ناموس خودش را بیشتر از جانش میکند؛ ملاحظه ی بچه ی
شیرخوارش را بیشتر از جانش میکند. انسان در این میدان برود، بچه ی شیرخوارش هم باشد،
زنش هم باشد، مادرش هم باشد، نامو ساش هم باشد، هم هی اینها هم در معرض خطر قرار
بگیرند و پایش نلرزد؛ ارزش اباالفضل، ارزش حبیب ب نمظاهر، ارزش جُون در اینهاست، نه در قد
رشیدش یا بازوی پیچیده اش. قد رشید که خیلی در دنیا هست؛ ورزشکارهای زیبایی اندام که
خیلی هستند؛ اینها که در معیار معنوی ارزش نیست. گاهی روی این تعبیرها تکیه هم میشود!
حالا یک وقت شاعری در یک قصیده ی سی، چهل بیتی اشار هیی هم به جمال حضرت
اباالفضل میکند؛ آن یک حرفی است؛ ما نباید خیلی خشکی به خرج دهیم و سختگیری کنیم؛
اما ای نکه ما هم هاش بیاییم روی ابروی کمانی و بینی قلمی و چشم خمار این بزرگواران تکیه
کنیم، ای نکه مدح نشد؛ در مواردی ضرر هم دارد؛ در فضاهایی این کار خوب نیست.
اختصاص بخشی از زمان جلسه به بیان معارف
نباید بگذارید منبرِ ده دقیق هیی یا بیست دقیق هیی شما از معارف خالی بماند. امسال دیدم
بعضی از برادران مداح در ماه محرم و در دهه ی فاطمیه بحمداللَّ این نکته را رعایت کرده بودند.
در منبر مداحی حتماً در اول، فصلی اختصاص بدهید به نصیحت یا بیان معارف به زبان زیبای
شعر. اصاً رسم مداحی از قدیم ای نطوری بوده است؛ الان یک مقدار آن رس مها کم شده.
مداح در اول منبر یک قصیده، یک ده بیت شعر - کمتر، بیشتر - فقط در نصیحت و اخاق، با
الفاظ زیبا خطاب به مردم بیان میکرد؛ مردم هم میفهمیدند و اثر هم میگذارد. من یک وقت
گفتم که گاهی شعر یک مداح از یک منبر یک ساعتىِ ما اثرش بیشتر است. البته همیشگی
نیست؛ گاهی است.اگر خوب انتخاب و اجرا شود، ای نطوری خواهد بود.
یکوقت یکی از برادران مداح میگفت ما اگر از شعرهای خوب و شعرای بزرگ شعری انتخاب
انحرافات در مداحی
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
44
بایسته های
هنر مداحی
کنیم، مردم نمیفهمند؛ بنابراین مجبوریم از این شعرها استفاده کنیم. ای نطوری نیست؛ من این
را قبول ندارم. وقتی با زبان شعر با مردم حرف بزنید، هرچه شعر پیچیده هم باشد، وقتی
مداح با هنر مداحی خود توانست این را کلمه کلمه به مردم القاء و مخاطبه کند، در دل مردم
اثر میگذارد. ما غزلیات زیادی داریم. شما به دیوان صائب نگاه کنید. من یک وقت چند بیت از
این اشعار را تصادفی انتخاب کردم و به بعضی از برادرهای مداح گفتم روی اینها کار کنید. دیوان
صائب غزلهای بسیار خوب و مفیدی دارد که در دلها اثر میگذارد. دیگران هم از ای نگونه اشعار
دارند. بعضی از شعرا - که امروز هم بحمداللَّ در شعرها آمده بود - دربار هی عبادت و خضوع و
جهاد و تضرع و انفاق و جهاد ائمه )علیه مالسّام( بیانات خیلی خوب و زیبایی داشتند. شعر را
از لحاظ هنری، سطح خوب انتخاب کنید؛ چون اثرگذار است. شعر خوب و شعر هنری، همان
خاصیت عمومی هنر را دارد. خاصیت عمومی هنر این است که بدون ای نکه خود گوینده
حتّی در خیلی از موارد توجه داشته باشد و غالباً بدون ای نکه مستمع توجه داشته باشد، اثر
میگذارد. تأثیر شعر، نقاشی، بقیه ی انواع هنر، صدای خوش و آهن گهای خوب - که اینها همه
هنر است - روی ذهن مخاطب، من حیث لایشعر ب هوجود میآید؛ یعنی بدون ای نکه مخاطب
متوجه باشد، آن اثر را در او میبخشد؛ این بهترین نوع اثرگذاری است. شما ببینید خدای متعال
برای بیان عالیترین معارف، فصی حترین بیان را انتخاب کرد؛ یعنی قرآن. میشد خدای متعال
مثل حرفهای معمولی، قرآن و معارف اسامی را با بیان معمولی بگوید؛ اما نه، خدا این را در
قالب فصیح ترین و زیباترین بیان هنری ریخته، که خود قرآن هم میگوید نمیتوانید مثل لفظ
و ساخت هنرىِ آن را بیاورید؛ معنایش که معلوم است.
به خطب ههای نه جالبلاغه نگاه کنید؛ آیت زیبایی است. امیرالمؤمنین میشد معمولی حرف بزند؛
اما نه، از بیان هنری استفاده میکند؛ «و بعد فنحن امراء الکلام ». خود این بزرگوارها گفت هاند
که ما امیران سخن ایم. واقعاً هم امیر سخن بود هاند. امیر سخن، یعنی بیان را به بهترین و
شیواترین وجه انتخاب کنید؛ شعر خوب، شاعر خوب - که الحمدللَّ کم هم نداریم - مفاهیم
خوب.
عدم استفاده از آهن گهای نا مناسب در مداحی
نکت هی آخر هم آهنگ است. من شنید هام در مواردی از آهن گهای نامناسب استفاده میشود.
مثاً فان خواننده ی طاغوتی یا غیرطاغوتی شعر عشقىِ چرندی را با آهنگی خوانده؛ حالا ما
بیاییم در مجلس امام حسین و برای عشاق امام حسین، آیات والای معرفت را در این آهنگ
بریزیم و بنا کنیم آن را خواندن؛ این خیلی بد است. خودتان آهنگ بسازید. این همه ذوق و
این همه هنر وجود دارد. یقیناً در جمع علاق همندان به این جریان کسانی هستند که میتوانند
45
بایسته های
هنر مداحی
آهن گهای خوبِ مخصوص مداحی بسازند؛ آهنگ عزا، آهنگ شادی.
این را هم عرض بکنم که آهنگ شادی از آهنگ عزا جداست. الان معمول شده که برای روزهای
عید جلساتی تشکیل میدهند. بنده مخالف این کار نیستم؛ بد هم نیست که دست میزنند.
البته اگر از رادیو بشنویم - که بنده خودم گاهی از رادیو شنید هام - و شعر را درست گوش
نکنیم، خیال میکنیم دارند سینه میزنند! هم لحن، سین هزنی است؛ هم آن دستی که میزنند،
مثل زدن روی سینه است. این چه شادییی شد؟! اگر برای روزهای شادی، آهن گهای مناسب -
نه آهن گهای مبتذل، نه آهن گهای طاغوتی، نه آهن گهای حرام - و شیوه های خوب انتخاب
کنند، مؤثرتر و بهتر است. ای نطور نباشد که چون به روض هخوانی عادت کرد هایم، روز شادی
هم که میخواهیم حرف بزنیم، لحنمان بشود لحن روض هخوانی. قدی مها میگفتند فلانی هرچه
میخواند، مثنوی درمیآید؛ هر آهنگی را که شروع کند، مثنوی میشود! ای نطوری نباشد.
ب ههرحال میدان شما، میدان وسیعی است؛ میدان کار و اثرگذاری است. امروز مداحان جوان
بحمداللَّ خیلی هستند؛ اقبال جوانها هم خیلی زیاد است. این مزرع، بسیار مستعد و قابل
بذرافشانی است. اگر خوب بذرافشانی شود، تأثیرات و محصولش فوق العاده باارزش خواهد بود. از
این فرصت استفاده کنید، استفاده کنیم، نظام اسامی استفاده کند - شعر خوب، آهنگ خوب،
مضمون خوب، اجرای خوب، صدای خوب - این یک چیز استثنایی و فو قالعاده خواهد بود.
انحرافات در مداحی
لزوم پرهیز از اختلاف افکنی میان مسلمین
مداحی، ابزار درگیرکردن احساسات مومنین
سوال از اهمیت جایگاه خطیر مداحی
نوآوری در امتداد شیوه گذشتگان
عدم تقلید در انتخاب آهنگ از خوانندگان
نکاتی در مورد انتخاب اشعار مناسب
طرد کسانی که وحدت مسلمین را مخدوش میکنند
یاه هتسیاب
یحادم رنه
نیملسم نایم ینکفا فلاتخا زا زیهرپ موزل
یماقم هب دوخ هاتوک رمع رد )اهیلع َّللا مالس( ارهز ی همطاف ینعی ؛تسا مالسا ی هزجعم کی دوخ نیا هچ نیا .تسا رترب خیرات لوط سیّدق و گرزب نانز ی همه زا ینعی ؛تسا نیملاع ءاسن ی هدیس هک دسریم ناسنا کی زا هک تسا ینورد قیمع ی هدننک لوحتم تردق هچ نیا ،تسا یئورین هچ نیا ،تسا یلماع دوخ ؟دزاسب یونعم جورع و تسادق و تیدوبع و تفرعم سونایقا نینچ کی دناوتیم ،هاتوک تدم نیا رد.تسا مالسا ی هزجعم ،نیا
)اهیلع َّللا مالس( ارهز ی همطاف اب رثوک ی هروس قیبطت هک تسا راوگرزب نیا کرابم لسن ،رگید ی هبنج کی نادناخ رب تاکرب همه نیا ؛تسا تسرد یقادصم قیبطت کی - دشاب هدماین مه ام یثیدح راثآ رد رگا - یئایند و یعامتجا و یدرف زاونلد یاه همغن زا تسا رُپ ملاع !)مال ّسلا مهیلع( یده ی همئا کیاکی رب ،ربمغیپ ماما ،یبتجم نسح ماما ،یربک بنیز ،یلع نب نیسح ؛هتساخرب کاپ یاه هرجنح نیا زا هک یورخا و هارگرزب رد ،تیونعم ملاع رد ،تفرعم ملاع رد تسا یئاغوغ هچ دینیبب .همئا زا مادک ره ؛داجس ماما ،قداص.تسارهز ی همطاف لسن نیا !اهنآ فراعم و اهنآ یاهسرد و ناراوگرزب نیا تاملک زا تیاده
تمعن - دوب انعم نیمه دندناوخ ناتسود هک مه یئاهرعش نیا زا یضعب رد - مینک رکش ار ادخ یلیخ ؛میتخانش ار وا هک رکش ار ادخ .ام یارب )اهیلع َّللا مالس( یربک ی هقیدص و ارهز ی همطاف یّلوت تسا یگرزب ردق ار وا دوجو تمعن هک رکش ار ادخ و میدرک لسوتم وا تیانع لیذ هب ار نامدوخ هک رکش ار ادخ ؛تسادخ گرزب یاهتمعن اهنیا .میدیزرو تبحم وا هب ،میتساوخ تفرعم وا زا ،میتسج لسوت وا هب ،میتسناد.مینک ظفح دیاب ار اهنیا
۱۴/۰۴/۱۳۸۶ )س(ارهز ی همطاف ترضح دلا یم تبسانم هب )ع(تیب لها ناحادم رادید رد تانایب .*
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
48
بایسته های
هنر مداحی
مداحی، ابزار درگیرکردن احساسات مومنین
نقش شما مداحان عزیز هم حرف دوم ماست. دین اگر چه که پایه اش عقلانیت و فلسفه و استدلال
است؛ در این هیچ شکی نیست، اما هیچ مبنای عقلانی و فلسفی و حِکمی بدون آبیاری شدن از عاطفه
و ایمان قلبی امکان ندارد که رویش پیدا کند و ریشه بدواند و در تاریخ بماند. ادیان، خصوصیتشان
همین است؛ با مکاتب دیگر، با این ایدئولوژیها، با این فلسفه های گوناگون فرقشان همین است که
ایمانها را جلب میکند. ایمان، غیر از علم است؛ ایمان غیر از استدلال است؛ ایمان غیر از فلسفه است؛
ایمان یک امر قلبی است. جایگاه ایمان با جایگاه عاطفه و احساس یکجاست. ایمان یعنی دل سپردن،
سر سپردن، دل دادن. بنابراین، دل نقش پیدا میکند؛ عواطف جایگاه خود را در طول تاریخ ادیان به
این شکل حفظ میکنند.
با اینکه در جنگ فلسف هها با یکدیگر، هیچ فلسفه ای نیست که بتواند در مقابل فلسفه ی ادیان و
فلسفه ی توحید مقاومت کند؛ بخصوص فلسفه ای مثل فلسفه ی مدون اسلامی، اما مسئله این نیست؛
خیلیها مبانی و مفاهیم اسلامی را هم بلدند، حقیقتی را هم میدانند، اما به آن حقیقت دل نسپرده اند.
شما فکر میکنید حقانیت علیب نابیطالب را در صدر اسلام، آن کسانی که از خود پیغمبر درباره ی
علیب نابیطالب آن حرفها را شنیده بودند، نمیداستند؟ علم داشتند. ما در اخبار خوانده ایم آنها از دو لب
پیغمبر شنیده بودند؛ علم داشتند؛ اما آنچه کم بود، ایمان به آن معلوم بود؛ ایمان به آن چیزی بود
که علم به او پیدا شده بود: یعنی دل دادن. چه چیزی جلوی ایمان را میگیرد؟ خیلی چیزها؛ که حالا
این یک باب واسع دیگری است.
نقش هنر، نقش شعر، نقش ادبیات، نقش حضور در میدانهای عملی در پرورش این روح ایمانی، نقشی
است که بسیار بسیار کارساز و مؤثر است. شما جای مداح و ذاکر اهل بیت را اینجا ببینید؛ نقش
ایمان آفرین، نقش فرهنگ ساز، نقش مستحک مکننده ی پیوند قلبی بین پیروان و بین آن محبوبان؛ یک
چنین نقشی است. این نقش، بسیار نقش مهمی است.
سوال از اهمیت جایگاه خطیر مداحی
بنده در طول این سالهائی که این جلسه را داشته ایم - که الان بیس توچند سال است که هر سال،
ما این جلسه را با مداحهای محترم داشته ایم؛ از زمان ریاست جمهورىِ من؛ سالهای دهه ی شصت، که
هر سال این جلسه بوده - هر سال ما یک کلمه راجع به مسئله ی مدح و مداح و ذاکر و اینها عرض
کرده ایم؛ نمیخواهم اینها را تکرار کنم، میخواهم عرض بکنم برادران مداح اهمیت این کار را درک
کنند. وقتی اهمیت معلوم شد - به موازات اهمیت، مسئولیت است - مسئولیت این کار را درک کنند.
مسئولیت یعنی چه؟ یعنی از ما سئوال خواهند کرد. در دعای مکارم الاخلاق میخوانید: «و استعملنی
بما تسألنی غداً عنه »؛ فردا؛ در روز قیامت، از من سئوال خواهی کرد؛ پروردگارا! حالا کمک کن که
49
بایسته های
هنر مداحی
آن چیزی را که بناست فردا از من سئوال کنی، من جوابش را امروز در عمل خودم آماده کنم؛ معنای
این فقره ی دعا این است. پس شما مسئولیت دارید. این مسئولیت، یعنی سئوال میکنند. کاری کنیم
که عمل ما بتواند پاسخگوی آن سئوال باشد.
وقتی این معلوم شد، آن وقت میرویم سراغ اینکه حالا چطور؟ همه ی حرفهائی که ما زدیم - حرفهائی
که افراد پُرمسئولیت، دانا، فهیم در جامعه ی مداحان بر زبان آوردند، جلسه درست کردید، مطالبی
گفتید - در پاسخ همین سئوال است که: چه کار بکینم؟ این «چه کار بکنیم » یک کلمه ای است که
یک کتاب جواب دارد. اگر سه جمله از این کتاب را بخواهیم عرض بکنیم، یکیاش این است که:
وقتی شعر را میخوانیم، به فکر باشیم که از این شعر ما ایمان مخاطبان ما زیاد شود. پس، هر شعری
را نمیخوانیم؛ هرجور خواندنی را انتخاب نمیکنیم؛ جوری میخوانیم که لفظ و معنا و آهنگ، مجموعاً
اثرگذار باشد. در چه؟ در افزایش ایمان مخاطب. این البته گفتنش آسان است؛ آدم بالای گود بنشیند
و یک دستوری به آن پهلوان وسط گود بدهد. عمل کردنش سخت است. اما شماها میتوایند عمل
کنید. شماها صدایتان خوب است، حافظه تان خوب است، نیرو و نشاطتان خوب است؛ میتوانید همه ی
این کارهائی را که گفتم، انجام بدهید.
نوآوری در امتداد شیوه گذشتگان
به جوانها توصیه میکنم شیوه های پیشکسوتها را بکلی کنار نگذارند؛ دست نکشند. من با نوآوری
موافقم؛ نوآوری هیچ اشکالی ندارد؛ اما اگر بخواهید در این نوآوری کمال پیدا کنید، بایستی این
نوآوری در امتداد شیوه ی گذشتگان باشد.
«العلی محظورة الّ علی من بنی فوق بناء السّلفی ». یک طبقه ساخت هاند، شما روی آن طبقه یک طبقه
بسازید؛ دیگری بیاید روی آن طبقه ی شما یک طبقه بسازد؛ آن وقت بناء میشود مرتفع. و الّ یکی
ساخت، شما بیائی خراب کنی، یک طبقه بسازی؛ یکی دیگر بیاید آن را که شما ساختی، خراب کند،
باز یک طبقه بسازد، همیشه همان یک طبقه خواهید ماند. محسّنات اساتید، پیشکسوتها و کسانی
را که در این کار از شما یک پیراهن بیشتر پاره کرد هاند، یاد بگیرید و چیزی بر آن اضافه کنید.
شیوه های جدید، این جوری درست بشود، خوب است.
عدم تقلید در انتخاب آهنگ از خوانندگان
ما در قدیم از زبان موسیقیدانهای معروف شنیده بودیم که میگفتند موسیقی اصیل ایرانی را
نوح هخوان و شبی هخوانها حفظ کرده اند؛ موافق خوان، مخالف خوان، عل یاکبرخوان، قاس مخوان. هر
کدام یک دستگاهی را به اینها میدادند که باید در آن دستگاه بخوانند. این موجب شد که موسیقی
نانوشت هی ایرانی - که نه نُت داشت، نه نوشته داشت و نه چیز دیگری داشت - بتواند برسد به
لزوم پرهیز از اختلاف افکنی میان مسلمین
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
50
بایسته های
هنر مداحی
دست کسانی که اینها را با نُت و شیوه های جدید بتوانند ثبت و ضبط کنند. حالا جوان امروز، چه
خواننده ی رادیو و تلویزیون - که متأسفانه آنجا از این جهت وضع خوبی هم ندارد - چه خواننده ی
جلسه ی مداحی، ناگهان بیاید آهنگهای اروپائی را - آن هم به شکل غلط و نابلد بنا کند خواندن؛
سبکهائی که فرض کنید حالا فلان خواننده ی غربی یا مقلد عربِ آن غربی یکوقتی خوانده، ما
این را از او یاد بگیریم و بنا کنیم خواندن! که قبل از انقلاب هم متأسفانه همین کارها را کردند.
موسیقی اصیل ایرانی را که میتوانست نوع حلال هم داشته باشد - البته همان موسیقی اصیل، یک
نوعش هم حرام است؛ فرقی بین ایرانی و غیر ایرانی نیست - همان را هم ضایع کردند. البته بعد
از انقلاب بهتر شد؛ اما حالا مثلاً مداح یا خواننده ی ما بیاید در رادیو و تلویزیون به تقلید - آن هم
غلط - آهنگ غربی یا آهنگ مجالس لهو را در مجلس ایمان و در مجلس معنویت تکرار کند، این
درست نیست؛ این غلط است. نوآوری، درست؛ اما نه ای نجور. این مربوط به آهنگ است. البته
صدای خوب را میتوان با آهنگ بد خراب کرد؛ صدای متوسط را میتوان با آهنگ خوب آرایش داد.
خود آهنگ یک مسئله است.
نکاتی در مورد انتخاب اشعار مناسب
برویم سراغ شعر، کلام. داستان مفصلی اینجاست. اولاً لفظ شعر، لفظِ خوب باشد؛ همه شعر
خوب را نمیشناسند. هر شعری که یک آدم ناوارد تصور کرد این خوب است، دلیل بر این
نیست که آن خوب است. شعر را بایستی آدم شعرشناس تصدیق کند که خوب است. فایده ی
شعر خوب چیست؟ فایده اش این است که بدون اینکه من و شما ملتفت شویم، تأثیرگذاریاش
در مخاطب بیشتر است؛ هنر، این است دیگر. یک هنر عالی، ولو مخاطب آن هنر تشخیص
ندهد که این عالی است، اما تأثیر او در نفس آن مخاطب، تأثیر عمیقتری خواهد بود از یک هنر
سطحىِ مبتذل بازاری؛ فایده اش این است. لفظ، باید لفظ قوی، خوب، زیبا؛ مضامین، مضامین
جذاب، جالب، تازه، غیرتکراری و مطلب - که عمده این است - آموزنده باشد.
غیر از لفظ و غیر از مضمون سازی لفظی، مقوله ای هست به نام مقوله ی مطلب. یعنی آنچه
شما دارید بیان میکنید، باید آموزنده باشد. فرض کنید یک واعظی برود بالای منبر و از اول
تا آخر منبر حرفهائی بزند که یک ذره بر معرفت مردم، بر بصیرت مردم درباره ی آن موضوع
اضافه نشود. خوب، این وقت خودش و دیگران را تلف کرده. مداح هم همی نجور است. شعری
شما بخوانید؛ ولو لفظ هم لفظ خوبی باشد، راجع به حضرت زهرا )سام اللَّ علیها( هم باشد، اما
چیزهائی باشد که مستمع هیچ استفاده ی از او نمیتواند بکند؛ نه معرفتش نسبت به آن بزرگوار
بیشتر میشود، نه از مقامات توحیدی او چیزی میفهمد، نه از مجاهدت او چیزی میفهمد، نه از
رفتار و سجی هی آن بزرگوار که درس است - چون معصوم است و هر حرکت او برای بشر درس
51
بایسته های
هنر مداحی
است؛ سرمشق است - چیزی میفهمد، اشکال خواهد داشت.
پس کارتان سخت است عزیزان! کار شما بر خاف اینکه بعضیها خیال میکنند چهار کلمه
حفظ کنیم و یک صدای بازی هم داشته باشیم، بس است؛ نه، کار، خیلی سخت است. کار،
هنرمندانه، مؤثر، هدایتگر و جهت بخش باشد.
امروز چقدر مسئله ما داریم؛ نه فقط مسئله ی امریکا و انرژی هسته ای، که اینها مسائل بسیار
مهمی است؛ بلکه امروز تمام مراکز و قطبهای قدرت فکری و تبلیغات دنیا دارند طراحی میکنند
که چطور بتوانند این ریشه ی ماندگار و محکمی را که در این سرزمین جا گرفته و این ایمان
اسامی، این پایبندی به تعهد اسامی و قرآنی و این دلهای مؤمن را از هم بپاشند. شما اینجا
نشسته اید خیال میکنید که همی نطور زندگی دارد میچرخد. نه آقا! یک جنگ است؛ یک
جنگ حقیقی است الان بین این جامعه، این نظام، متفکران این نظام، فعالان این نظام در
رد ههای مختلف، از جمله خود شما که مداح مجموعه ی کشور هستید از یک طرف، با یک
طرف دیگر؛ کسانی که میخواهند ریشه ی این ایمان را از این خاک مقدس و از این دلهای
پاک دربیاورند؛ چون فهمید هاند آن نظامی، آن بنائی که بر این اساس شکل گرفته، با منافع
سودجویانه و زورگویانه و زیاد هخواهانه اینها سازگار نیست؛ با دس تاندازی و سیطر هطلبی دنیای
استکبار بالاخره کنار نخواهد آمد؛ این را فهمید هاند. دنبال اینند که فکر توحیدی را، فکر ولایت
را، محبت اهل بیت را، محبت به قرآن را، تعصب و غیرت نسبت به مبانی دینی و اعتقاد به
مبارزه ی با ظالم را، اعتقاد به قبح و زشتی ظلم پذیری را از دل این مردم با انواع حیل هها بیرون
بکشند. انواع و اقسامش را دارند انجام میدهند و آن را بیان هم میکنند.
کنگره ی امریکا گفته فان قدر میلیون مثاً برای اشاعه ی دمکراسی در ایران خرج میکنیم!
البته اسمش را هم دمکراسی میگذارند! خوب، آزادند هر اسمی که میخواهند بگذارند، بگذارند؛
حقیقت معلوم است چیست. آن چیزی که آنها میخواهند، بر هم زدن پایه ی مستحکم فکری
است که بر این مردم، بر این دلها، بر این روحها کاماً تسلط دارد و این جهت صراط
مستقیم، آن را هدایت میکند. هدفشان این است، غرضشان این است.
این پولهائی که میگویند، میخواهند صرف این کار بشود. این پولها صرف بمب و گلوله و اینها
خیلی نمیشود؛ عمده صرف همین کارهای تبلیغاتی، همین کارهای فرهنگی با شکلهای مختلف
میشود. البته از این طرف هم مقاومت و بلکه هجوم میشود. بنابراین یک جنگ است. در این
جنگ طبقه ای که با ایمان مردم، با دل مردم، با معارف مردم، با نام مبارک ائمه )علیه مالسّام(
و اهل بیت سر و کار دارد، وظیفه ی سنگینی دارد. برادران عزیز! این وظیفه را درست بشناسند؛
درست از آن استفاده کنند.
لزوم پرهیز از اختلاف افکنی میان مسلمین
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
52
بایسته های
هنر مداحی
طرد کسانی که وحدت مسلمین را مخدوش میکنند
الحمدللَّ چیزهای خوبی انسان از افراد میشنود؛ البته گوش هکنار حرفهائی هم هست. یکی از
چیزهائی که من بخصوص میخواهم تکیه کنم، مسئله ی «انسجام اسامی » است که ما گفتیم.
انسجام اسامی یعنی عصبیتهای بی نالمذاهبی مسلمانها نباید تحریک شود. شما نباید کاری
کنید که عصبیت آن مسلمانِ غیرشیعه علیه شما تحریک شود؛ او هم متقاباً نباید کاری کند
که غیرت و عصبیت شما را علیه خودش تحریک کند. آنها همین را میخواهند. الان شما ببینید
دو تا گروه فلسطینی در فلسطین دارند با هم میجنگند! برای اسرائیل چه از این بهتر! به جای
اینکه تفنگها به طرف آنها متوجه شود، علیه همدیگر دارند میجنگند! خوب، این خیلی چیز
خوبی برای اسرائیل است. چقدر خرج کند، میارزد که یک چنین وضعی پیش بیاید. فرض
بفرمائید در لبنان هم یک گروهی پیدا میشوند و بنا میکنند با یک گروه دیگری مبارزه کردن
و جنگیدن. چه نعمتی بزرگتر از این برای اسرائیل و امریکا! این بهتر است یا اینکه یک گروهی
مثل حزب اللَّ بیاید جلو، همه هم دنبالش - بعضی از روی دل و ایمان، بعضی هم از روی ترس
از افکار عمومی - و اسرائیل را شکست بدهند؟ معلوم است که وضعیت اختاف برای آنها بهتر
است. در دنیای اسام، قضیه همین است. آیا مسلمانهای مصر و اردن و عراق و پاکستان و هند
و ترکیه و جاهای دیگر، اگر به خیابانها بیایند و به نفع جمهوری اسامی شعار بدهند، برای
امریکا بهتر است یا کاری کند که اگر در یک مسئله ای، ایران اسامی صدائی بلند کرد، همه ی
این ملتها خاموش بشوند؛ بعضیها اظهار مخالفت هم بکنند؟ پیداست دنبال دومیاند. چه جوری
میشود؟ چطور ممکن است این کار؟ خیلی آسان است. کاری کنند که عصبیتهای شیعه و سنی را
زنده کنند. به آنها تفهیم کنند اینها شیع هاند؛ اینها صحابه را سب میکنند؛ اینها مقدسین شما
را چنین و چنان میکنند. جدائی بیندازند؛ آنها این را میخواهند. منادی وحدت شیعه و سنی، از
اوّلی که این فکرها پیدا شده، این چیزها مورد نظرش بوده است. یک عده ای چرا نمیفهمند؟
امام بزرگوار ما که منادی اتحاد بین مسلمین بود، از همه ی اینهائی که مدعیاند، ولایتش و
اعتقادش و ارادتش و عشقش به ائمه )علیه مالسّام( بیشتر بود. او بهتر میفهمید ولایت را یا
فان آدم عامی که حالا به اسم ولایت کارهای خاف میکند، حرفهای بیربط میزند در مجالس
عام و خاص؟ وحدت را حفظ کنید.
اگر دیدید در جامعه بین شما کسانی هستند که عکس این رفتار میکنند، آنها را طردشان
کنید؛ مخالفت خودتان را به آنها ابراز و اعام کنید؛ اینها ضرر میزنند؛ ضربه میزنند. ضربه ای
به اسام میزنند، ضرب های به تشیع میزنند، ضربه ای به جامعه ی اسامی میزنند. این از جمله
مسائل بسیار مهم است.
امروز وحدت اسامی به نفع نظام اسامی است؛ به نفع جمهوری اسامی است. علیه این
53
بایسته های
هنر مداحی
جهتگیری حرکت کردن، به نفع امریکاست؛ به نفع صهیونیستهاست؛ به نفع همان گرد نکلفتهائی
است که در دنیای اسام جیبهایشان را از دلارهای نفتی پُر کردند و دلشان نمیخواهد که عنصری
مثل جمهوری اسامی، مثل ملت ایران اصاً وجود داشته باشد. به هر حال، از خدای متعال
میخواهیم همه ی ما را هدایت کند.
لزوم پرهیز از اختلاف افکنی میان مسلمین
انحراف و ابتذال در هنر ممتاز مداحی
هنر: بهترین وسیله انتقال پیام
هنر مداحی، امتیاز منحصر به فرد ما
اشعاری با محتوای غنی و متناسب با نیازهای روز
فعال بودن هیئات برای مقابله با دشمنی دشمنان
انقلاب
امروز شناخت وظیفه لازم است
یاه هتسیاب
یحادم رنه
یحادم زاتمم رنه رد لاذتبا و فارحنا
راشرس و یمیمص و مرگ لفحم نیا رد رضاح نارهاوخ و ناردارب ی همه هب ًاقیمع ،هنامیمص ًلاوا و )اهیلع َّللا ماس( ارهز ی همطاف ترضح هرهاط ی هقیدص دایم تبسانم هب ،تبحم و قشع زا ضرع کیربت )هیلع یلاعت َّللا ناوضر( نامزیزع ماما ،شدنلبرس و راختفارپ دنزرف تدلاو نینچمه تیب لها تبحم رثوک زا ار ام ناشدوخ یاه همانرب و یئامنرنه اب هک یزیزع ناردارب زا و منکیم هدورس ار اهرعش نیا هک یئارعش هچ ،زیزع یاه هدنناوخ هچ - دندرک باریس )ماّسلا مهیلع(.منکیم رکشت - دندوب
ی هعومجم نیا نایم رد و تسا یئامنرنه یارب یا هتسیاش ی هصرع تیب لها تبحم ی هصرع ًاقح و ًاقح عبط تفارظ و قوذ زاربا ،رنه زاربا یاج .)اهیلع َّللا ماس( ارهز ی همطاف تبحم ،رون فرژ یایرد کی دننام و نومضمرپ َِّللاةملک )اهیلع َّللا ماس( ارهز ی همطاف .تساج نیمه ًافاصنا شاکنک هنیمز نیا رد عبط نابحاص فیرظ عبط ،ناسنا قوذ ،ناسنا رکف هچ ره .تسا قیمع و ی هیصوت هتبلا .دروآ دهاوخ تسد هب یرتشیب یاهرهوگ ،دنک یرتشیب لمأت و ربدت ،دنک یرتشیب تیب لها ثیداحا کمک هب تیونعم و رون سونایقا نیا رد یئامیپ فرژ هک تسا نیا ام یگشیمه نیا تفرعم هک ،دوب نومضم نیا ،دندناوخ نایاقآ هک یراعشا زا یکی رد هک یروطنامه .دشاب رارق ناشدوخ فرعم ار اهنآ .میریگب ارف اهنآ زا ؛تسا نادناخ نیا دوخ رایتخا رد مه نادناخ .میمهفب ار یناعم نیا و تاملک نیا یفرژ و قیمع تروص هب ات مینک تقد ،مینک لمأت .میهدب هب هک دنراد ار راختفا نیا هک )ماّسلا مهیلع( تیب لها نارگشیاتس و ناحادم ،ام زیزع یارعش
۰۴/۰۴/۱۳۸۷ )ملا ّسلا مهیلع( تیب لها ناحادم رادید رد تانایب .*
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
56
بایسته های
هنر مداحی
کلمات و به روایات اهل بیت مراجعه کنند، تأمل کنند، تدبر کنند، از اهل بصیرت و معرفت
برای ژرف یابی کمک بگیرند، آن وقت ذوق، طبع لطیف، دقت نظر و کنکاش، صوت خوب و
حنجر هی توانا را در خدمت اینها قرار دهند. این یکی از بهترین و شریفترین کارهاست.
هنر: بهترین وسیله انتقال پیام
در باره ی مداحی اه لبیت و ستایشگری این انوار مقدسه و طیبه، بنده در طول این سالیان
متمادی که این جلسه ی شریف و عزیز و مغتنم در اینجا تشکیل میشود، صحبتهای زیادی
کرد هام که تکرار آن صحبتهارا لازم نمیدانم، لیکن همین قدر عرض کنم که هر چه ما جلو
میرویم، نقش ارتباطگیری با هنر بیشتر آشکار میشود؛ ارتباط گرفتن با ذهن و دل مخاطبان
خود، مردم خود، با کمک ابزار بسیار کارآمد هنر. امروز آن کسانی که پیامی برای مردم دارند؛
چه پیام رحمانی، چه پیام شیطانی - فرق نمیکند - بهترین وسیل های که در اختیار میگیرند،
وسیل هی هنر است. لذا شما میبینید به کمک هنر، امروز در دنیا باط لترین حرفها را در ذهن
یک مجموعه ی عظیمی از مردم به صورت حق جلوه میدهند که بدون هنر امکان نداشت، اما
با هنر و به کمک ابزار هنر این کار را میکنند. همین سینما، هنر است؛ همین تلویزیون، هنر
است؛ انواع و اقسام شیو ههای هنری را به کار میگیرند برای اینکه بتوانند یک پیام باطل را به
شکل حق به ذهنها منتقل کنند. بنابراین هنر اینقدر اهمیت پیدا کرده است.
هنر مداحی، امتیاز منحصر به فرد ما
منتها ما مسلمانها و بخصوص ما شیعیان، امتیازی داریم که دیگر ملیتها و ادیان این امتیاز
را به قدر ما ندارند و آن عبارت است از اجتماعات دینی که به شکل روب هرو، چهره به چهره،
نفس به نفس تشکیل میشود که این را در جاهای دیگر دنیا و در ادیان دیگر کمتر میشود
پیدا کرد. هست؛ نه به این قوّت، نه به این وسعت، نه به این تأثیرگذاری و محتواهای راقی.
فرض بفرمائید برای کسانی که با زبان قرآن آشنا هستند، آیات کریمه ی قرآن با صوت خوشی
روب هرو تاوت شود. این تأثیرش تأثیر بسیار بالائی است. ماجرای مد حخوانی و ستایشگری
مداحان ما از این باب است؛ استخدام هنر برای انتقال مفاهیم والا و باارزش که تا اعماق جان
مخاطب نفوذ کند. این یک وسیله است، این یک ابزار بسیار باارزش است. ابزار است، اما
آنقدر این ابزار وزن پیدا میکند که گاهی به قدر خودِ محتوا اهمیت پیدا میکند؛ چون اگر
نباشد، محتوا قابل انتقال به دلها نیست. مداحىِ شما از این قبیل است. هر چه هنرمندانه تر
باشد، از ابزار هنر، از صوت خوش، حنجره ی خوب برخوردار باشد، بهتر است و هر چه محتوا
- آنچه که میخوانیم - آموزنده تر باشد، برای مخاطب قابل فهم تر باشد، درس آموزتر باشد، از
57
بایسته های
هنر مداحی
جهت مدیریت فکرىِ مخاطبتان تازه تر و با طراوت تر باشد، ارزشش بیشتر است. البته با توجه
به همان مطلبی که اول عرض کردیم، یعنی در چهارچوب تعالیم و معارف اه لبیت. لذا بازی
کردن با مسئله ی مداحی سزاوار نیست. مداحی را به صورت یک کار صرفاً سطحی، شکلی،
ظاهری در آوردن، آن را عبارةٌاخرای تقلید از یک کار مبتذل غربی قرار دادن، هیچ جائز نیست.
این را توجه بکنند، بخصوص جوانها که توی این صراط وارد میشوند. هیچ اشکالی ندارد که
از شعری با زبان مردم استفاه شود، لیکن با مضمون درست، با مضمون صحیح. اگر چنانچه
مداح و خواننده ما و ستای شگر اهل بیت )علیه مالسّام( از کسانی که خودشان غرق در حیرت
و بدبختیاند - وادی هنری غرب، بخصوص هنر موسیقیشان که به ابتذال کشانده شده - و در
وادی حیرت و سردرگمی شیطانی و نه حیرت رحمانی هستند، این کار شریف و پاکیزه و مقدس
را الگوگیری کرد، این کار ناسزاوار است؛ کار ناشایستی است.
اشعاری با محتوای غنی و متناسب با نیازهای روز
و نکته ی دیگری که این را هم ما دائماً تذکر داد هایم، باز هم عرض میکنیم، این است که
محتواها را محتوائی قرار بدهید که مخاطب شما استفاده کند؛ یا یک منقبت قابل فهمی، یا
یک فضیلت برانگیزانند های از اه لبیت )علیه مالسّام( باشد که اعتقاد و ایمان انسان را محکم
کند. شما ببینید مداحان اه لبیت )علیه مالسّام( در دوران حیات معصومین )علیه مالسّام(
بر روی چه چیزهائی تکیه میکردند. شعر دعبل، شعر کمیت، شعر فرزدق - این شعرهائی
که ائمه )علیه مالسّام( اینها را تشویق کردند - بر روی چه چیزهائی تکیه میکردند. شما
نگاه کنید ببینید محتوای این اشعار یا عبارت است از اثبات حقانیت اه لبیت با دلیل، با
استدلال - استدلالی که در کسوت زیبا و لطیف شعر خودش را نشان میدهد. شعر دعبل را نگاه
کنید - یا بیان فضائل اه لبیت )علیه مالسّام(؛ همینی که امروز در شعر این خوانندگان عزیز
ما هم چند بار تکرار شد. اشاره ی به ماجرای هل اتی، اشاره ی به ماجرای مباهله، اشاره ی به
تعبیرات پیامبر مکرم نسبت به فاطم هی زهرا )سام اللَّ علیها(، یا بیان درسهائی که از زندگی
آن بزرگواران میشود گرفت که نمونه ی شیرینِ کاملِ نزدیک به زمانِ خودمان، شعرهائی است
که در دوره ی انقاب - دور هی اوج نهضت در سال ۵۶ و ۵۷ - در محرم، دسته جات سین هزنی، به
ابتکار خودِ مداحان، خودِ مرثیه سرایان، خود را نشان داد. دسته ی سین هزنی توی بازار، توی
خیابان سینه میزد، نوحه میخواند، لیکن هر کسی میشنید، میفهمید که امروز باید چه کار
کند؛ امروز باید در کدام جهت حرکت کند.
وقتی شما این هنر را - هنر صوت و لحن و آهنگ و شعر را که کار شما مجموع های از چندین
هنر است - در خدمت این معانی قرار دهید که یا اثبات حقانیت اه لبیت را میکند، یا فضائل
انحراف و ابتذال در هنر ممتاز مداحی
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
58
بایسته های
هنر مداحی
و مناقب اه لبیت را میگوید که دل شنونده را روشن میکند، یا معارف اه لبیت را تفهیم میکند
و راه زندگی را برای مخاطب شما روشن میکند، آ نوقت این بالاترین ارزش را پیدا میکند؛ آن
وقت یک برنامه ی مداحی شما به قدر چند ساعت سخنرانی و درس استدلالی ارزش پیدا میکند.
مسئله فقط تحریک احساسات نیست؛ هدایت ذهنهاست. البته امروز خوشبختانه من میبینم
که هم در این جلسه، هم در جلسات عزاداری و مناسبتهائی که مداحان عزیز میآیند میخوانند،
الحمد للَّ توجهات خوبی در این سالها پیدا شده، لیکن ظرفیت، خیلی ظرفیت عظیمی است.
شما جوانهائی که اهل خواندن و سرودن و بیان کردن و برنامه اجرا کردن هستید، به نیاز امروز
جامعه ی اسامی نگاه کنید، ببینید چقدر ملت ما، جوانها و جامعه ی ما در کشاکش طوفانهای
گوناگونِ تهاجم سیاسی و فرهنگی و انواع و اقسام تلقینات و تبلیغات، به نگاه نو، به روحیه ی
سرشار از امید، به دل لبالب از اطمینانِ به آینده، فهمیدن راه روشن احتیاج دارد. این را همه باید
انجام دهند؛ هر کسی به یک نحوی. و شما میتوانید سهم وافری در این زمینه داشته باشید.
به هر حال، مجموع ههای اساتید و پیشکسوتهای مداحی میتوانند کارهای خوبی انجام دهند،
امیدواریم ان شاءاللَّ انجام دهند.
فعال بودن هیئات برای مقابله با دشمنی دشمنان انقلاب
یک نقطه ی اساسی هم این است که ما وضعیت کنونی انقاب را همواره هم در یاد خودمان
داشته باشیم، هم در حوزه ی شعاع گفتاری خودمان، تأثیر نفس خودمان را به یاد دیگران
بیاوریم. عزیزان من! انقاب یک حادثه در تاریخ ایران فقط نبود؛ این یک حادثه در تاریخ
جهان و در تاریخ بشریت بود. بر روی این نکته من تکیه و تأکید میکنم - این شعار نیست،
این تدقیق در یک حقیقت است - که این یک حادثه در تاریخ بشریت است. هر چه زمان
بیشتر بگذرد، بیشتر این حقیقت روشن خواهد شد. اینجور نبود که حالا در کشوری نظامهای
طاغوتی و فاسد بودند، بعد به یک نظام اسامی تبدیل شد. البته این بود؛ اما فقط این نبود.
از لحاظ اعتقادی و معنوی، قرنهاست که دنیا را بعمد به سمت نگاه مادی و فهم مادىِ زندگی
و عالم پیش میبردند، الان هم دارند پیش میبرند. این انقاب در مقابل این موج عظیمی که با
همه ی قدرت مادی آن را دائم تشدید میکردند، آمد ایستاد و ضربه زد. انقاب با مطرح کردن
عَلمِ معنویت، با آن حرکتی که ترکتازانه به پیش میبردند، به آن حرکت لطمه وارد آورد و او
را کند کرد. امروز شما میبینید در همان کشورهائی که مهد گرایش مادیگری بود، گرایشهای
معنوی به شکلهای مختلفی بروز کرده؛ یعنی طلب معنویت، عشق به معنویت، شوق و گرایش
به معنویت در آنجا در بین جوانهایشان به وجود آمده - البته این معنویت را وقتی نمیتوانند
درست اداره کنند، مدیریت کنند، گرایشهای انحرافی به وجود میآید؛ عرفانهای قلابی، معنویتهای
59
بایسته های
هنر مداحی
دروغین. و شیادانی هم هستند که نقش میآفرینند - که اگر توی این شرائط اسام و مکتب
اه لبیت )علیه مالسّام( بتواند خود را به قلب امپراتوری مادی غرب برساند، آنجا طالب دارد،
مستمع دارد، علاق همند دارد. و این امروز در دنیا محسوس و مسلم است. اینی که میبینید علیه
اسام این همه حمله میکنند، به نام مبارک پیغمبر اعظم )صلّی اللَّ علیه و اله و سلّم( به
مصداق قول مولوی:
مه فشاند نور و سگ عوعو کند
هر کسی بر طینت خود میتند
بر طینت خودشان میتنند نسبت به نام مبارک آن بزرگوار. این، حادثه ی جدیدی را به وجود
آورده که نفوذ این نام در دنیا بیشتر شده؛ حضورش قویتر شده؛ جاذب هاش برای دل جوانها
مضاعف شده و همین، گردانندگان استکبار را دستپاچه کرده که عوامل و مزدورانشان را وادار
میکند که هر روز به یک نحوی عک سالعمل نشان میدهند که این نشا ندهنده ی هزیمت
آنهاست. این از جنبه ی معنوی.
از جنبه ی سیاسی این است که از دورانی که مسئله ی استعمار در دنیا شروع شد - یعنی از قرن
نوزدهم - که آرام آرام از حدود دویست سال قبل تقریباً مسئله ی استعمار یعنی دس تاندازی به
کشورهای دیگر از سوی قدرتهائی که میتوانستند دست اندازی کنند، شروع شد، نظام سلطه
سر کار آمد؛ یعنی دنیا تقسیم شود به دو بخش؛ یک بخشِ گرد نکلفت و زورگو و سلطه گر،
یک بخشِ ضعیف و توسری خور و سلطه پذیر. انقاب اسامی شما در مقابل این حرکتی که به
حرکت طبیعی دنیای سیاست تبدیل شده بود، ایستاد. اینی که شما میبینید امروز در خیلی از
کشورها صدای مرگ بر آمریکا بلند میشود، این چیز جدیدی است؛ این مخلوق حرکت ملت
ایران است. چنین چیزی وجود نداشت. اینی که شما میبینید امروز در هم هی دنیا، چه در
کشورهای اسامی، چه حتّی در کشورهای اروپائی، سیاست آمریکائی منفورترینِ سیاستها و سران
کشور آمریکا منفورترینِ سیاستمداران دنیا هستند، این ناشی از این حرکت عظیم ملت ایران
است. اینجا بود که اول، شاخِ ابرقدرتىِ ابرقدرتها را شکست، نظام سلطه را به چالش طلبید.
چرا؟ چرا قدرتهای بزرگ مثل آمریکا و دیگران با کشورهائی که همیشه سلط هپذیر بودند،
باید از موضع قدرت حرف بزنند؟ توی ایرانِ خود ما سران ذلیلِ روسیاهِ رژیم طاغوت، برای
تصمی مگیریهای مهمشان اقدام نمیکردند، مگر اینکه قباً با سفیر آمریکا و سفیر انگلیس در
ایران مشورت کنند. چرا؟ چرا یک ملت با توانائیهای خود، با ذخائر فرهنگی و مادی و معنوی
خود، بایستی تابع و تسلیم یک قدرت بیگانه شود؟ چرا؟ این «چرا » را اول، انقاب اسامی گفت.
حالا این، دو نمونه از تأثیری که انقاب شما ملت ایران از جنبه ی معنوی و از جنبه ی سیاسی در
حرکت عمومی جهان و نه فقط در تاریخ ایران، باقی گذاشته. این دو نمونه، نمون ههای دیگری
انحراف و ابتذال در هنر ممتاز مداحی
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
60
بایسته های
هنر مداحی
هم دارد که حالا وقت تفصیلش نیست.
این اقدام بزرگ انجام گرفت، دشمنیها هم با او شروع شد؛ مقاومت متقابل هم شروع شد.
رهبرىِ شگفت آور امام بزرگوار در سخت ترین دورانها توانست این حرکت را با کمال قدرت حفظ
کند و پیش ببرد و پیش ببرد. ملت ایران، جوانان این کشور، حقیقتاً سخن امام بزرگوارشان را
نیوشیدند؛ از دل و جان آن سخن را پذیرفتند، فهمیدند و دنبال کردند. خیلی هم تاش شد که
مردم را منحرف کنند، منصرف کنند، راهشان را عوض کنند، باورشان را بگیرند، نشد؛ تا حالا
نشده، بعد از این هم ا نشاءاللَّ نخواهد شد. این حرکت ادامه پیدا کرده و این دشمنیها هم
روز به روز به شکلهای مختلف وجود داشته. ما مثل آن دونده ای هستیم که به طرف مقصدی
دارد حرکت میکند، ولی عده ای نمیخواهند او برسد و دائم سر راهش مانع درست میکنند؛ از رو
مانع ها میپرد، هی سنگ بهش میزنند، هی او را ملامت میکنند؛ از اطراف به او فریاد میزنند:
نرو، نمیرسی، فایده ای ندارد؛ او هم گوشش بدهکار نیست؛ زخمها را میخورد، دردها را تحمل
میکند؛ اما راه خودش را ادامه میدهد و میرسد. ملت ایران مثل یک چنین دونده ی قهرمانی تا
امروز عمل کرده؛ پیش رفته.
خوب، در یک چنین وضعیتی، دلسوزان این کشور، دلسوزان این ملت، علاق همندان به آرمانهای
اسامی و انقلابی و مکتب اه لبیت )علیه مالسّام( وظیف هیشان چیست؟ همه وظیفه دارند این
راه را برای روندگان، یعنی برای ملت ایران تسهیل کنند. سیاستمدارها یک جور، دولتمردان
یک جور، علمای دین یک جور، دانشمندانِ دانشگا هها یک جور، روشنفکران یک جور، قشرهای
مختلف یک جور. یکی از اثرگذارتری نها هم این جامعه ی گویندگان مذهبی، سرایندگان مذهبی،
پرچمداران عشقِ به اه لبیت )علیه مالسّام( که در شادی و عزای اه لبیت دلها را به آنها
نزدیک میکنند، هستند.
امروز شناخت وظیفه لازم است
آنچه که امروز لازم است، این است که همه این وظیفه را بشناسند، بدانند که ما کجا
هستیم. یک عد های غفلت میکنند، نمیفهمند که ما این همه حرکت کرد هایم، پیش آمده ایم؛
نمیفهمند که ما هنوز راه طولانیای در پیش داریم؛ نمیفهمند که ما دشمن داریم، دشمن از
تنبلی ما، از غفلت ما، از اختاف ما، سوء استفاده میکند. مخاطب بیشتر این حرف شخصیتهای
مطرح جامعه - سیاسی و فرهنگی و غیره - هستند که باید مراقب حرف زدنهای خودشان،
مراقب نوشتنهای خودشان، مراقب موض عگیریهای خودشان باشند. اتحاد و اتفاقی که رمزِ همه ی
پیشرفتها و پیروزیهاست، امروز بیشتر از همه برای این کشور لازم است. مسئولین کشور هم
واقعاً دارند زحمت میکشند، حقیقتاً دارند زحمت میکشند. دولت، مسئولین، مدیران بخشهای
61
بایسته های
هنر مداحی
مختلف، تاش میکنند. اگر کسی ایراد و انتقادی هم دارد، نباید آن را جوری مطرح کند که این
مدیری که در تاش هست برای اینکه کار را بهتر انجام دهد، او را تضعیف کند. اختلافات غالباً
از هوسهای نفسانی بر میخیزد. اگر کسی بگوید این عمل من که اختلا فانگیز بود، تفرق هانگیز
بود، برای خداست، این را باور نکنید. تفرقه ی بین مؤمنین کارِ خدائی نیست، برای هدفِ خدائی
انجام نمیگیرد؛ کار شیطانی است؛ کار شیطانی است. ایجاد بغضاء و کینه بین مؤمنین، فضای
اختاف را به وجود آوردن، این کار شیطان است، کار خدائی نیست. کار خدائی همدلی است. یک
نفر یک کاری دارد، مسئولیتی را بر عهده گرفته، دیگران باید کمک کنند تا کار را خوب انجام
دهد. اگر ضعفی داشت، به او تذکر دهند؛ اما نگذارند او تضعیف شود. این کسی که این عَلم
را بر دوش کشیده، بلند کرده، همه باید کمکش کنند؛ یکی عرقش را پاک میکند، یکی بادش
میزند. اگر دیدند که در نگه داشتن عَلم دارد اشتباه میکند، راهش این نیست که یک مشتی
هم به پشتش بزنند، خودِ او و عَلم را سرنگون کنند. راهش این است که کمکش کنند این
اشکال برطرف شود؛ این نکته را باید همه توجه کنند، بخصوص کسانی که در عرصه ی سیاست
و در عرص هی فرهنگ و در عرصه ی رسانه و در عرص ههای گوناگون نقش و حضوری دارند.
انحراف و ابتذال در هنر ممتاز مداحی
ترکیب شور و شعور در مجالس
بقای شیعه در گرو محبت اهل بیت
فاطمه زهرا)س(، افتخار دین و امت
عاطفه متکی به منطق، جریان قدیمی در تشیع
تقویت ایمان مردم، راه مقابله با دشمن
اختصاص قسمتی از منبر مداحی، به معارف و
اخلاق
روضه خوانی بدون نیزه و خنجر
حرفه بسیار تأثیر گذار مداحی
یاه هتسیاب
یحادم رنه
سلاجم رد روعش و روش بیکرت
تیب لها تبحم ورگ رد هعیش یاقب
ًامّلسم ،دوبیمن ینابر و یهلا رصانع نیا هب ناشوج قشع و )ماّسلا مهیلع( تیب لها تبحم رگا ینمشد همه نیا نایم رد ،خیرات و نامز لوط رد ،نآ مکحتسم فراعم ی همه اب هعیش نایرج یسرک هب رد قطنم ًانیقی .تفرگ مک تسد دیابن ار تبحم روش نیا ،ار فطاوع نیا .دنامیمن یقاب رب دوشیمن ار یقح چیه ،تمکح و قطنم ینابیتشپ نودب و دراد یدایز ریثأت قح نخس ندناشن اب زج ،ماسا خیرات لوط رد ِراگدنام قح نیا یاقب ،قح هب شیارگ شرتسگ اما ؛تشاد هگن اپ ماسا لوا زا ؛دینک هظحلا م امش اذل .دوبن ریذپ ناکما ،یفطاع و یبلق دنویپ اب ،تدوم اب ،تبحم.یبلق و یفطاع دنویپ اب تسا هدوب هارمه ینلا قع و یرکف دنویپ ،زورما ات
دعب لاس تشه ینعی - هکم حتف مایا رد مرکا ربمغیپ یتقو هک دینکیم هظحلا م خیرات رد رگا بآ هکنیا یارب دنتسجیم تقبس راوگرزب نآ باحصا ،تفرگیم وضو هک یماگنه - ربمغیپ ترجه زا یور و رس رب کربت ناونع هب و دنریگب ،دشیم یراج راوگرزب نآ کرابم تروص زا هک ار یئوضو فراعم هب نامیا و یبلق عوضخ اب دراد قرف نیا ؛تسا یفطاع دنویپ نامه نیا ،دنشکب دوخ ار نایفسیبا لثم دونع نمشد کی هک تسا یزیچ نامه نیا ؛تسا رگید زیچ کی نیا ؛یوبن ار یدایز یاهتنطلس و اهتموکح و اهتردق نم :تفگ و دید ار هرظنم نیا وا .درک بجعتم و ریحتم تردق زورما هک ینانچنآ ؛دنک ذوفن مدرم یاهلد رد روجنیا هک مدیدن ار یتردق چیه اما ،مدید.درک ظفح دیاب ار نیا ؛تسا یفطاع و یبلق طابترا ،نیا .منیبیم ار ماسا
۱۳/۰۳/۱۳۸۹ناحادم زا یعمج رادید رد تانایب .*
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
64
بایسته های
هنر مداحی
فاطمه زهرا)س(، افتخار دین و امت
فاطم هی زهرا، صدیقه ی کبری )سام اللَّ علیها(، بزرگترین بانوی تاریخ بشر، افتخار اسام،
افتخار این دین و افتخار این امت است. مقام فاطم هی زهرا )سام اللَّ علیها( از جمله ی آن
مقاماتی است که تصور آن برای انسانهای معمولی، انسانهای متعارف - امثال ماها - یا ممکن
نیست، یا دشوار است؛ معصوم است دیگر. نه به حسب مسئولیت رسمی، پیغمبر است؛ نه به
حسب مسئولیت رسمی، امام و جانشین پیغمبر است؛ اما در رتبه، در حد پیغمبر و امام است.
ائمه ی هدی )علیه مالسّام( نام مبارک فاطمه ی زهرا را با عظمت و با تجلیل میبردند؛ از معارف
صحیفه ی فاطمی نقل میکردند؛ اینها چیزهای بسیار عظیمی است. فاطمه ی زهرا )سام اللَّ
علیها( این است.
آنچه در زندگی ظاهری آن بزرگوار وجود دارد، از یک سو علم و حکمت و معرفت است، که
حتّی در خطبه ای مثل خطبه ی فدکیه ی معروفِ آن بزرگوار که هم شیعه آن را نقل کرده است،
هم اهل سنت لااقل بعضی از فقرات آن را نقل کرد هاند - بعضی هم هم هی آن خطبه را نقل
کرد هاند - وقتی نگاه میکنید در حمد و ثنای این خطبه، در مقدمات این خطبه، میبینید
یکپارچه حکمت و معرفت از زبان درربار آن بزرگوار در فضا منتشر شده و امروز بحمداللَّ برای
ما باقی مانده - در آنچنان موقعیتی که بحث تعلیم نبود، خطابِ مربوط به علم و معرفت نبود؛
در واقع یک محاجه ی سیاسی بود - در عالیترین سطحی که برای ما قابل درک است، در این
خطبه ی مبارکه، معارف الهی و معارف اسامی ذکر شده است؛ از سوی دیگر، زندگی آن بزرگوار
مشحون است به مجاهدت؛ مثل یک سرباز فداکار در عرص ههای مختلف، این بزرگوار حضور
فعال و مؤثر دارد. از دوران کودکی در مکه، در شعب ابیطالب، در کمکرسانی و روحی هدهی به پدر
بزرگوارش، تا همراهی با امیرالمؤمنین در مراحل دشوار زندگی در مدینه، در آن جنگها، در آن
غربتها، در میان آن تهدیدها، در آن سختىِ زندگی مادی و فشارهای گوناگون، و همچنین در دوران
محنت آن بزرگوار - یعنی بعد از رحلت پیغمبر - چه در مسجد مدینه، چه در بستر بیماری، در
هم هی این مراحل، این بزرگوار مشغول فعالیت است، مشغول تاش است؛ یک حکیم مجاهد،
یک عارف مجاهد. همچنین از لحاظ وظائف زنانگی، وظیفه ی همسری، وظیفه ی مادری، تربیت
فرزند، پذیرائی و مهربانی با شوهر، یک زن نمونه است. آنچه که در خطاب به امیرالمؤمنین
از این بزرگوار نقل میشود، تعبیری که میکند، خشوع و خضوعی که نشان میدهد، اطاعت و
تسلیمی که در مقابل امیرالمؤمنین دارد، بعد تربیت این فرزندان، فرزندی مثل امام حسن،
فرزندی مثل امام حسین، فرزندی مثل زینب، آیت عظمی و اعای یک زن نمونه است در
وظائف زنانه، تربیت زنانه، محبت زنانه؛ و همه ی این مجموعه ی ذیقیمت و بینظیر، در یک عمر
هجده ساله. یک دختر جوان هجده نوزده ساله، با این همه مقامات معنوی و اخلاقی و سجایای
65
بایسته های
هنر مداحی
رفتاری، وجود یک چنین عنصری، یک چنین موجودی در هر جامعه ای، در هر تاریخی، در هر
ملتی که باشد، مایه ی افتخار است؛ و دیگر نداریم نظیر این بزرگوار را. دانستن این معارف،
انسان را با سجایای آن بزرگوار آشنا میکند؛ اما بدون پیوند عاطفی، بدون محبت، بدون آن آتش
شور و شوقی که اشکها را از چشم انسان جاری میکند - چه در وقتی که انسان مصیبت او را
میشنود، چه در وقتی که منقبت او را میشنود - انسان به نتیجه نمیرسد؛ این یک چیز دیگر
است؛ این همان پیوند عاطفی و معنوی و روحی است؛ این را باید حفظ کرد.
عاطفه متکی به منطق، جریان قدیمی در تشیع
از اولِ تاریخ تشیع تا امروز، یک عنصر اصلی و اساسی در تشیع و جریان تشیع، همین جریان
عاطفی است؛ البته عاطفه ی متکی به منطق، عاطف هی متکی به حقیقت، نه عاطف هی پوچ.
لذا شما در قرآن هم ملاحظه میکنید که اجر رسالت، محبت و مودت در قربی است؛ «قل لا
اسئلکم علیه اجرا الّ المودّة فی القربی 1.» این خیلی نکته ی مهمی است که باید به آن توجه
داشت. خدش هدار کردن این محبت به هر شکلی و به هر صورتی، خیانت به جریان عظیم
محبت اه لبیت و پیروی اه لبیت است. این محبت را باید حفظ کنید. لذا شما میبینید در
دوران ائمه )علیه مالسّام( این همه محدثین، این همه شاگردان آگاه و فقهای بزرگ در خدمت
امام صادق )علی هالسّام(، امام باقر )علی هالسّام( و ائم هی دیگر بودند، معارف را نقل کردند،
احکام را نقل کردند، شرایع را نقل کردند، اخلاقیات را نقل کردند، شنیدند و نقل و ثبت کردند؛
اما در کنار همه ی اینها، باز وقتی انسان درست نگاه میکند، میبیند نگاه به دعبل خزاعی
است، نگاه به سید حمیری است، نگاه به کمیت بن زید اسدی است. در حالی که امثال زراره
و محمدبن مسلم و بزرگانی از این قبیل در دستگاه ائمه )علیه مالسّام( هستند، اما امام رضا
)علی هالسّام( دعبل را مینوازد؛ امام صادق )علیه الصّاة و السّام( سید حمیری را مورد توجه
و محبت قرار میدهد؛ این به خاطر این است که آن جنبه ی ارتباط عاطفی و محب تآمیز، در
شعر شاعران، مدح مادحان و ذکر ذاکران، به نحو اتمّ و اوفی وجود دارد، اما در دیگر جاها وجود
ندارد؛ یا اگر هست، ضعیف است؛ یا اینجوری بگوئیم، تأثیرگذاری آن ضعیف است. شعر، مدح،
ذکر، این نقش را در تاریخ تشیع دارد.
خوب، امروز شما اکثر افرادی که در این جلسه حضور دارید، مادحان و ذاکران و ستایشگران
اه لبیت هستید؛ پس این مرتبه ی بالائی است. قصد من این نیست که شما را برای این
حرفه ای که در پیش گرفتید یا مسئولیتی که بر دوش گرفتید - که یقیناً با محبت و عشق
همراه است - تثبیت کنم؛ خوب، این تحصیل حاصل است؛ شما در این مسیر با میل و
اراده و علاقه ی خودتان وارد شدید و ان شاءاللَّ مشمول توجهات و ثواب الهی و توجه اه لبیت
1. شوری: ۲۳ ترکیب شور و شعور در مجالس
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
66
بایسته های
هنر مداحی
)علیه مالسّام( هم قرار دارید؛ اما مقصود من این است که این جریان را درست بشناسیم و
آنچنان که مورد توجه ائمه )علیه مالسّام( است، از آن بهر هبرداری کنیم. من میخواهم این را
عرض بکنم به شما برادران عزیزی که ذاکر اه لبیت هستید و در سلسله ی مداحان و جامعه ی
مداحان و ذاکران اه لبیت قرار دارید. این کار، کار شریفی است؛ کار ارزشمندی است؛ در بقای
تشیع، در حفظ ایمان شیعی و معرفت شیعی و پیروی از اه لبیت )علیه مالسّام( نقش آفرین
است؛ این را قدر بدانید.
جلسه ی ما بیست و چند سال است که هر سال در این روز تشکیل میشود. درباره ی مداحی
و مداحان حرفهای زیادی گفته شده، ما هم عرض کردیم - البته کارهای خوب، پیشرفتهای
خوب، جلو ههای خوب هم انسان مشاهده میکند - ولی من میخواهم بگویم این ظرفیت موجود،
خیلی ظرفیت عظیمی است. شاید این حرف را من خطاب به دوستانی که در این جلسه ی
سالانه شرکت کردند، بارها گفته باشم؛ گاهی یک بیت شعری که شما میخوانید، از یک ساعت
بحث مستدل یک گوینده ی ماهر تأثیرش در دلها بیشتر است. خوب، این خیلی ظرفیت بزرگی
است؛ از این ظرفیت باید خوب استفاده کرد. میتوان با این امکان، با این ظرفیت عظیم،
معارف اه لبیت را به کمک جنب ههای عاطفی تا اعماق دل مردمِ چهارگوشه ی این کشور برد
و آن را تعمیق بخشید؛ این چیز کمی نیست. ما امروز به این احتیاج داریم؛ همیشه احتیاج
داریم. ما احتیاج داریم که ایمانهایمان مستحکم بشود، پای ههای روشن پیدا کند، ثبات و
ماندگاری پیدا کند، امواج گوناگونِ تبلیغات دشمن ما را تکان ندهد؛ ما همیشه به این احتیاج
داریم. امروز دشمنان حقیقت، دشمنان اسام، دشمنان معرفت اهل بیت )علیه مالسّام( با
ابزارهای کارآمد وارد میدان شد هاند؛ امروز مسل حتر از همیش هاند؛ انواع و اقسام شیو هها را به
کار میگیرند تا این جامعه ای را که امروز به حق قیام کرده است و دنیای اسام را متوجه خود
کرده و پنج ههای پلید استکبار را تضعیف کرده - یعنی جامعه ی جمهوری اسامی، جامعه ی
ایران اسامی - تضعیف کنند، توانائیاش را کم کنند، آبرویش را در نزد ملتهای مسلمان، در نزد
امت اسامی از بین ببرند؛ دنبال این چیزهایند.
تقویت ایمان مردم، راه مقابله با دشمن
شما ملت ایران در این سی سال خیلی کارهای بزرگی انجام دادید. دشمنان ملت ایران،
دشمنان گرد نکلفتی هستند. هم هی زورگوها، هم هی چپاولگرها، همه ی سرمای هدارهای بزرگ،
همه ی باندهای قدرت، همه ی مافیاهای ثروت و پول، در مقابل شما هستند. شما راه اینها را زدید،
برای اینها مشکل درست کردید. ملت ایران در این سی سال خیلی اثرگذار حرکت کرده. این
دشمنیهائی که میکنند، این بغضی که نسبت به ملت ایران میورزند، بیخود نیست. شما اگر راه
67
بایسته های
هنر مداحی
این دزدیها را سخت و دشوار نمیکردید، برای تسلط و سیطره ی استکبار مشکل درست نمیکردید،
اینقدر با شما دشمنی نمیکردند. این دشمنها امروز درصدد این هستند که ملت ایران را از
محتوای برانگیزانند هی آن - که همین ایمان روشنِ مستدل باشد - خالی کنند. انواع شیو هها
را به کار میبرند؛ ترویجهای باطل میکنند، سرگرمی درست میکنند، سرگرمیهای فکری درست
میکنند، سرگرمیهای شهوانی درست میکنند، سرگرمیهای سیاسی درست میکنند، فتنه درست
میکنند؛ اینها همه یک سیاست است. خوب، در مقابل اینها چه کار باید کرد؟ باید این ایمان
را که مای هی قیام و ایستادگی و ثبات ملت ایران است، تقویت کرد.
یکی از عواملی که میتواند این کار بزرگ را انجام دهد، همین گسترش معارف اسامی و
معنوی و انقلابی به شکل روشن و پراکندن هرچه بیشتر محبت اه لبیت در دلها و در روحهای
انسانهاست؛ این مسئولیتی است که امروز همه ی ما داریم؛ مداحان هم بخشی از این مسئولیت
را دارند، که بخش مهمی هم هست. با این چشم نگاه کنید به حرفه ی مداحی. وقتی آنجا
میایستید برای خواندن، احساس کنید که به عنوان یک مبلّغ دین، به عنوان یک پیام آور
حقائق دینی، در اثرگذارترین شکل، آنجا ایستاد هاید. اگر این احساس وجود داشت، آن وقت
انتخاب شعر محدودیت پیدا میکند، کیفیت ادا محدودیت پیدا میکند، انسانهائی که میخواهند
این مسئولیت را انجام بدهند، محدودیت پیدا میکنند؛ چار های هم نیست. این کار را خود شما
باید بکنید؛ کار خود مداحهاست. امروز اگر چنانچه بپرسند: «آقا حرفه ی مداحی به چی احتیاج
دارد؟ « ،» یکی بخواهد مداح بشود، از امروز شروع کند، چه چیزی نیاز دارد؟ »، دو سه چیز را
میشمارید دیگر؛ میگوئید باید صدایش خوب باشد، حافظه ی خوبی داشته باشد، بتواند شعر یاد
بگیرد؛ البته روح هم داشته باشد. یک انسانی با داشتن حافظه ی خوب و صدای خوش، میتواند
بشود یک مداح. به نظر ما این کافی نیست. شما به مداح به چشم یک معلم نگاه کنید که
میخواهد چیزی را به مستمع خود تعلیم بدهد. همه ی شماها این صلاحیت را دارید. هیچ کس
را از این دائره نباید بیرون کرد. هر که شوق این کار را دارد، بسم اللَّ، خیلی خوب است؛ اما
صلاحیتش را در خودش به وجود بیاورد.
اشعار مداحی باید آموزنده باشد
شعری که میخوانید، شعر معرفت باشد، شعر آموزنده باشد؛ چه درباره ی مسائل روز - مثل
بعضی از شعرهائی که امروز بعضی از آقایان خواندند، که ناظر به حوادث روز جامعه بود؛ این
خیلی باارزش است، آگاهیبخش است - چه حتّی آن چیزی که این هم در آن نباشد؛ اما فرض
بفرمائید فاطم هی زهرا )سام اللَّ علیها( را که میخواهید معرفی کنید، آنچنان معرفی کنید که
یک انسان مسلمان، یک زن مسلمان، یک جوان مسلمان از آن زندگی درس بگیرد؛ در دل خود
ترکیب شور و شعور در مجالس
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
68
بایسته های
هنر مداحی
نسبت به آن مجسمه ی قداست و طهارت و حکمت و معنویت و جهاد، احساس خشوع و خضوع و
وابستگی کند. این، طبیعت انسان است. ما انسانها تابع و متمایل به کمالیم. اگر بتوانیم کمال
را در خودمان ایجاد کنیم، میکنیم؛ اگر نه، آن کسی که صاحب کمال است، به طور طبیعی
انسان به او گرایش دارد. این کمال را در فاطم هی زهرا )سام اللَّ علیها(، در امیرالمؤمنین )علیه
الصّاة و السّام(، در ائمه ی اطهار )علیهم افضل الصّلوات و السّام( برای شنونده تشریح کنیم
و شنونده ی ما در قالب شعر، در قالب کلام موزون، و بخصوص در قالب صدای خوش و آهنگ
درست و خوب، این معرفت را مثل آب زلالی که مینوشد، بنوشد و به همه ی اجزای بدن او
برسد. این کار از خیلی از گویندگان برنمیآید، از خیلی از هنرمندان برنمیآید، از معلمین برنمیآید؛
اما از شما برمیآید، اگر این کار را انجام بدهید.
اختصاص قسمتی از منبر مداحی، به معارف و اخلاق
من بارها توصیه کرد هام، باز هم توصیه میکنم؛ منبرتان را، مجلستان را تقسیم کنید به دو قسم:
قسم اول، معارف و اخلاقیات. ما امروز به اخلاقیات احتیاج داریم، به معارف احتیاج داریم. امروز
احتیاج داریم که نسل موجود ما، نسل جوان ما، با امید، با نشاط، با خوشبینی به آینده، با
ایمان به خدا، با پیوستگی قلبی به اه لبیت بار بیاید. ما احتیاج داریم که جوان ما امروز
افتخار کند به اینکه متعلق به ایران اسامی است؛ افتخار کند به وجود امام؛ افتخار کند به
جمهوری اسامی؛ افتخار کند به دین خود و به مذهب خود و به پیروی اه لبیت. ما امروز
به جوانی احتیاج داریم که بداند سرنوشت خود او و سرنوشت جامعه ی او و سرنوشت خانواده ی
بزرگ او وابسته ی به کار و تاش اوست؛ اهل تاش باشد، اهل کار باشد، اهل جدیت باشد، اهل
پیگیری باشد، اهل تنبلی نباشد، اهل وادادگی و لاابالیگری نباشد. این تربیتها چه جوری انجام
میگیرد؟ شما میتوانید نقش ایفاء کنید. بنابراین یک قسم منبر، شعری باشد که این معانی را
تزریق کند. بهترین نحو هی بیان هم بیان غیرمستقیم است.
در قالب شعر خوب - اینجا نقش شعرا معلوم میشود - معارف اه لبیت را ترویج کنید. امروز
خوشبختانه ما شاعر خوب هم کم نداریم. بعضی از همین شعرهائی که امروز خوانده شد،
جزو شعرهای خوب بود. امروز بحمداللَّ شعرای خوب، گویندگان خو شسلیقه در بیان، در ابراز
حقائق و به نظم کشیدن این حقائق به وسیله ی شعر، داریم؛ اینها را بگردید پیدا کنید. شما
که مداحید، وقتی طالب شعر باشید، چشمه ی شعر شاعر به جوش میآید. شما که طالب شدید،
او شعر میگوید. وقتی شعرش به وسیل هی شما خوانده شد، انگیزه ی او برای شعر گفتن چند
برابر میشود؛ یک ه مافزائی به وجود میآید؛ او به شما کمک میکند، شما به او کمک میکنید.
یک قسم منبر هم مربوط به مدایح و مراثی اه لبیت )علیه مالسّام( است. البته ما در باب
69
بایسته های
هنر مداحی
مرثی هخوانی حرفهای زیادی داریم. بارها هم ما توی همین جلسه به شما مداحهای عزیز
عرض کردیم، جاهای دیگر هم گفتیم که در مرثی هخوانی بایستی به صدق واقعه پایبند بود.
درست است که شما میخواهید مستمع خودتان را بگریانید، اما این گریاندن را به وسیله ی
هنرنمائی در کیفیت بیان واقعه تأمین کنید، نه در ذکر واقعه ای که اصل ندارد. ما در گذشت هها
سراغ داشتیم - ا نشاءاللَّ حالا آنجور نیست - که بعضیها ف یالمجلس یک چیزی را جعل
میکردند؛ نکته ای همان جا به ذهنش میآمد، میدید خوب است، موقعیت خوب است، همان
جا میگفت و از مردم اشک میگرفت! این درست نیست. اشک گرفتن از مردم که هدف نیست؛
هدف، آمیختن این دلِ اشکآلود - که اشک را به چشم میرساند و چشم را اشکبار میکند - به
معارف زلال است؛ البته با هنرنمائی.
روضه خوانی بدون نیزه و خنجر
ما در مشهد یک منبرىِ معروفی داشتیم - خدا او را رحمت کند - مال پنجاه سال قبل
است؛ مرحوم رکن الواعظین. او منبر میرفت و مردم پای منبر روض هخوانی او مثل ابر بهار
گریه میکردند؛ در حالی که خودش هم بارها میگفت من اسم نیزه و خنجر نمیآورم. واقعاً هم
نمیآورد؛ بنده دهها منبر از او دیده بودم. حادثه را آنچنان هنرمندانه تصویر میکرد که مجلس را
منقلب میساخت؛ بدون اینکه بگوید «کشتند »، بدون اینکه بگوید «تیر زدند »، بدون اینکه بگوید
«شمشیر چنین زدند » یا «خنجر چنین زدند »؛ اینها را نمیگفت. میتوان با شیوه های هنرمندانه،
روض هخوانىِ خوب کرد و گریاند.
البته این را هم به شما عرض بکنم؛ اینکه آقایان مداحها، و سابقها روض هخوانها - که ما حالا
کمتر توفیق پیدا میکنیم ببینیم، اما در مواردی از افاضات مداحها مستفیض میشویم - اصرار
میکنند که بلند گریه کنید، لزومی ندارد؛ خوب، آرام گریه کنید. وقتی میخواهند سینه بزنند،
اصرار بر اینکه «صدا، صدای این جمعیت نیست »؛ یا وقتی مردم میخواهند صلوات بفرستند،
اصرار بر اینکه «صلوات، صلوات این جمعیت نیست »! شما بخواهید مردم صلوات بفرستند، ولو
توی دلشان. گرم شدن مجلس به این شیو هها، اصل نیست؛ کاری کنید که دلهای مستمع را در
اختیار بگیرید. دل مستمع وقتی در اختیار شما آمد، مقصود حاصل است؛ اگر آهسته هم گریه
کند، باز مقصود حاصل است؛ اگر به شما توجه کرد، باز مقصود حاصل است.
حرفه بسیار تأثیر گذار مداحی
بنابراین حاصل عرض امروز ما این شد که کار مداحی کار بزرگی است، کار مهمی است،
حرفه ی بسیار اثرگذاری است؛ میتواند مصداق درشت و برجسته ای باشد از مجاهدت فیسبیل اللَّ.
ترکیب شور و شعور در مجالس
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
70
بایسته های
هنر مداحی
اینکه میگوئید ما حاضریم در میدان حضور داشته باشیم، این برای هر کسی یک جور حضور
است: یک روز انسان توی میدان جنگ ظاهری است، یک وقت انسان در میدان پیکار با
دشمنانی است که در جنگهای فرهنگی و جنگهای نرم وارد مبارزه شد هاند؛ این یک جور دیگر
پیکار است؛ اقتضای خودش را دارد. در کار شما مداحان، در میدان بودن و مجاهدت کردن، یعنی
ارائه ی سخن اثرگذار و بیان هدایتگر برای دلها؛ البته با شیو ههای هنرمندانه. حالا شیوه ی
هنرمندانه هم که عرض میکنیم، خوب، صدای خوش که الحمدللَّ همه تان دارید؛ آهنگهای
متعارفی هم هست. البته بعضی از آهنگهائی هم که انسان گوشه و کنار میشنفد یا به گوش
انسان میرسد، آهنگهای مناسبی نیست؛ حالا گیرم که چهار نفر را هم جذب کند. نه، آهنگ
باید سنگین، متین و متناسب با محتوائی باشد که شما دارید عرضه میکنید؛ خدای نکرده
به سمت آهنگهای حرام و آهنگهائی که گناه است، سوق پیدا نکند. این هم خیلی نکته ی
اساسی و مهمی است. هر شعری، هر تصنیفی، هر ترانه و آهنگی که خوانده شد، قابل تقلید
نیست. چیزهائی هست که خودش فی نفسه حرام است؛ اگر چنانچه وارد عرصه ی مداحی و
بیان حقیقت و بیان خدا و پیغمبر شد، آن وقت حرمتش دو برابر خواهد شد. بنابراین آهنگ
هنرمندانه و خوب و متناسب و شعر خوب و صدای خوش و شاید از همه بالاتر دل پاک و مطهر
و بااخاص مداح محترم، لازم و مهم است.
71
بایسته های
هنر مداحی
ترکیب شور و شعور در مجالس
شرایط مداحی و ویژگیهای شعر خوب
لازمه مداحی، صدای خوش و آهنگ غیر لهوی
اهمیت مضمون اشعار
محتاج نصیحتیم
آگاهی و بصیرت بخشی نسبت به مسائل زندگی
نیازهای مداح موفق
یاه هتسیاب
یحادم رنه
بوخ رعش یاهیگژیو و یحادم طیارش
یوهل ریغ گنهآ و شوخ یادص ،یحادم همزلا
رضاح عمج زا لااح هک ؛تسا یحادم رثؤم ِفیرظ یابیز ی هفرح هب طوبرم ،رگید ی هلوقم .دنهدیم لیکشت مرتحم ناحادم ار رضاح عمج زا یریثک عمج دبلا ،دنشابن مه همه رگا یلیخ هراب نیا رد ،رگید یاه تبسانم رد و تبسانم نیمه رد ،یدامتم یاهلاس لوط رد نم ابیز ِگنهآ اب و شوخ یادص اب امش هک یرعش .منکیم دیکأت مه زاب یلو ؛مدرک تبحص رتشیب یفسلف ریغ ای یفسلف ِىقطنم ِىملع راتفگ کی زا دراوم زا یرایسب رد نآ ریثأت ،دیناوخیم نآ رد یونعم و یروص تاهج و دشاب هدش باختنا یتسردب ،دوشیم هدناوخ هک هچنآ رگا ؛تسا .درک باختنا بوخ و تسرد یتسیاب ار رعش ؛تسا رعش یئابیز ،یروص تاهج .دشاب هدش ظاحل تایصوصخ رعش ؛تسین رعش ،یمظن ی هتفاب ره .تسا رنه ی هتسجرب یاهدامن زا یکی رعش ی هرابرد هک یئارعش ؛میراد مه یبوخ یارعش هناتخبشوخ .درک باختنا رعش دیاب ؛دراد ار شدوخ یتقو و ؛دنیارسیم بوخ و اویش و ابیز و دنیارسیم فلتخم یاهنابز اب )ماّسلا مهیلع( تیب لها گنهآ ،بوخ رعش سپ .دروآیم شدوخ لابند هب مه ار هضرع ،اضاقت نیا ،دیشاب شایرتشم امش ِىوهل یاهیقیسوم گنهآ زا دیلقت یانعم هب بوخ گنهآ هتبلا .تسا مهم بوخ توص و بوخ ،تسا یدب یاهگنهآ ،اهگنهآ زا یضعب .دیشاب هتشاد هجوت ار نیا ؛تسین َّللا لیبس نع ّلضم ندناوخ و یحادم ی هفرح یداو هب دیابن ار نیا ؛تسا یوهل یاهگنهآ ،تسا یطلغ یاهگنهآ یاهیزاس گنهآ و راعشا تئارق و ندناوخ رد ار یدیدج یاهلکش هک درادن یبیع .دناشک یحادم لیبس نع ّلضم ِىوهل یاهگنهآ هتبلا .دیزیهرپب لخادت و هباشت نیا زا اما ؛دینک راکتبا نوگانوگ
۰۳/۰۳/۱۳۹۰ )ع(تیب لها نیرکاذ و نارعاش زا یعمج رادید رد تانایب .*
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
74
بایسته های
هنر مداحی
اللَّ را میگویم، نه حالا هر آهنگی که یک وقتی در یک مضمون دیگری خوانده شده، آن را
بخواهیم منع کنیم؛ نه، آهنگهائی که لهوی است و مضلّ عن سبیل اللَّ است؛ اینها را نیاورید.
اهمیت مضمون اشعار
مسئله ی بعد، مضمون است. بهترین مجموعه ی شعری که میشود در یک منبرِ مداحی انسان
فکر کند، چیزی است که در آن، اولاً منقبت اه لبیت )علیه مالسّام( باشد. ذکر مناقب آنها
دلها را روشن میکند، شاد میکند، شوق را در انسان برمیانگیزد، اشک را از چشمها جاری میکند.
البته منظور، مناقب متقن است. اینجور نباشد که انسان به حرفهای سست تکیه کند. این همه
مناقب اه لبیت )علیه مالسّام( در کتابهای معتبر وجود دارد؛ از آنها استفاده بشود؛ از گفت ههای
افرادی که خودشان سندند، ثقه و معتبرند؛ مثل همین شعری که امروز یکی از آقایان از
مرحوم آشیخ محمدحسین اصفهانی - مفتقر - خواندند. خب، این بزرگوار استاد مجتهدین است.
مجتهدین بزرگ و مراجع تقلید بزرگ، در فقه و اصول و فلسفه شاگردهای او هستند. ایشان شاعر
هم بوده. خب، این شعر میشود سند. یا روایات گوناگونی که در کتب مناقب وجود دارد، شرح
حال ائمه )علیه مالسّام(، مناقب معتبر. پس یک بخش، بخش مناقب اه لبیت )علیه مالسّام(
است.
محتاج نصیحتیم
بخش دیگر، نصایح است، که این نصایح هم میتواند از زندگی خود این بزرگواران گرفته شود.
امروز ما محتاج نصیحتیم. برای رشد اخاق در جامعه، برای گسترش خلقیات خوب، برای اعتلای
روحیه ی همدلی و برادری و صفا و اخوتی که در جامع هی دینی مطلوب است، احتیاج داریم
به نصیحت. اینها را از کی یاد بگیریم؟ پای ههای اخاق در کلمات ائمه )علیه مالسّام( است، در
رفتار ائمه )علیه مالسّام( است. ما اخاق را در جامعه رشد بدهیم؛ مردم را به خیرخواهی، به
امید، به تعاون، به اخوت، به صبر، به حلم، به شکر، به احسان، به ایثار، به گذشت دعوت
کنیم؛ از اخاق بد، از تن گنظری، از ناامیدی، از بدبینی، از بدخواهی برای این و آن، از حسد، از
بخل و بقیه ی سیئات اخلاقی، مردم را پرهیز بدهیم. این کار با زبان شعر خیلی بهتر است و
بهتر ادا میشود تا زبان نثر و زبان نصیحت آمیز.
گوینده ای مثل ما بنشیند به مردم نصیحت کند، خیلی معلوم نیست تأثیر عمیقی ببخشد؛ اما
وقتی خوانند های همین مضمون را در یک شعرِ زیبا و خوب و با لحن خوب بیان میکند، مثل
آب گوارائی است که انسان مینوشد؛ تمام سلولهای بدن انسان از این آب بهر همند میشود، تا
اعماق وجود انسان اثر میگذارد. البته اخلاقیات باید تکرار شود. گفتن اثر دارد، شنیدن اثر دارد؛
75
بایسته های
هنر مداحی
اما این اثر، دائمی و ابدی نیست؛ مؤثرات دیگری هم در جامعه هست که در جهت عکس آن
کار میکند. لذا بایستی اخلاقیات هی گفته بشود، باز گفته بشود، باز تکرار بشود.
آگاهی و بصیرت بخشی نسبت به مسائل زندگی
یک بخش هم آگاهیها و بصیر تبخشیهای نسبت به مسائل زندگی است. البته من با این که
در منبرهای مداحی، هی تعرض به این، بدگوئی به آن بشود، موافق نیستم و اینها را دوست
نمیدارم؛ اما بصیر تبخشی خوب است، آگاهی پیدا کنند. امروز ملت ما بر اثر بصیرت است
که توانسته است بایستد. ملت ما میداند علیه او چه توطئ ههائی هست، چه کسانی توطئه
میکنند، هدف از این توطئ هها چیست، از چه چیز ملت ایران ناراحتند؛ اینها را مردم ما
میدانند. ملت ایران میدانند که روحیه ی ایمان، اسام، آزادیخواهی، استقلال طلبی، ایستادگی در
راه درست، دشمن را عصبانی کرده. مردم ما دشمن را هم میشناسند. شیوه های او را هم بتدریج
هم همان یاد گرفتیم، فهمیدیم شیوه های دشمن چیست. این بصیرت خیلی چیز باارزشی است.
اگر این بصیرت نبود، ملت ما نمیایستادند. تبلیغاتی هم که دشمنان میکنند؛ چه آنهائی که
خودشان مستقیماً تبلیغ میکنند، چه آنهائی که به زبان بلندگوها و بوقهای اجاره ایشان میدمند
و از زبان آنها پخش میکنند، همه اش در جهت این است که این بصیرت را از مردم بگیرند؛ امر
را بر مردم مشتبه کنند؛ آنها را از ایمانشان، از اسلامشان، از استقامتشان، از ایستادگیشان در این
راه، از معرفت درستشان نسبت به حوادث زندگی دور کنند. خب، یک برنامه ی مجلسىِ مداحی
میتواند یک بخشی را به این اختصاص دهد. شعرش را پیدا کنید، جملاتش را انتخاب کنید. در
یک لحظه ی مناسب، گاهی اوقات یک کلمه به قدر یک کتاب در دلها اثر میگذارد. در دلها اثر
بگذارید. من میبینم که خوشبختانه امروز جامعه ی مداحان انصافاً در این جهت خیلی پیش
رفت هاند؛ حالا آن برنام ههائی که ما توفیق پیدا میکنیم بشنویم، یا اینجا برگزار میشود، یا بعضاً
از تلویزیون میبینیم.
نیازهای مداح موفق
مطلب آخر اینکه: صاحب حرفه ی مداحی که خود را مفتخر کرده است به اینکه در این راه
خدمت و کار کند، اگر بخواهد همه ی این خصوصیات را جمع کند، اولاً احتیاج دارد به مطالعه
و کار. به قول معروف، بیمایه فطیر است. احتیاج به مطالعه هست، احتیاج به کار هست. البته
مداحهای قدیمی ما مقید بودند حتماً از حفظ بخوانند؛ بد میدانستند که از رو بخوانند. امروز
خوشبختانه اینجور نیست. هیچ لازم نیست که حالا مثاً ساعتها صرف وقت کنند، قصیده ای را،
شعری را حتماً حفظ کنند؛ نه، از رو هم بخوانند. منبریها هم همین جورند. ما در دوران جوانی
شرایط مداحی و ویژگیهای شعر خوب
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
76
بایسته های
هنر مداحی
و نوجوانی هرگز ندیده بودیم که منبری از جیبش کاغذ در بیاورد، حدیث را از رو بخواند؛ این
را بد میدانستند. مرحوم آقای فلسفی )رضوان اللَّ علیه( این سنت غلط را شکست؛ از جیبش
کاغذ در آورد، روایت را از رو خواند. خب، ایشان واعظ درجه ی یک کشور بود. حالا هم وعاظ
یاد گرفت هاند. برای اینکه درست بخوانند، برای اینکه بجا بخوانند، برای اینکه آنچه میخواهند
بخوانند، بخوانند، کاغذ را از جیبشان در میآورند، حدیث را میخوانند؛ مطلب را که نوشته اند،
میخوانند؛ شعر را میخوانند؛ این خیلی کار را آسان کرده. مداحی هم همین جور. بنابراین مطالعه
کردن، یادداشت کردن، یادداشت داشتن، با حساب و کتاب و مطالعه حرف زدن، شرط اول است.
شرط دوم این است که در مطالعات خود، با قرآن و حدیث آشنا شوید. انس با قرآن برای
همه لازم است؛ این را ما به همه توصیه میکنیم، به هم هی جوانهای کشور توصیه میکنیم. امروز
خوشبختانه همین جور هم شده؛ انسان در میان دانشجوها، در میان طاب، در بین جوانهای غیر
دانشگاه و حوزه، عناصری را میبیند که با قرآن انس دارند؛ بعضیشان قرآن را حفظ هم دارند؛
بعضی هم که حفظ ندارند، قرآن را فیالجمله درک میکنند؛ یعنی ولو حالا تمام جزئیات را هم
ندانند، مضمون را میفهمند؛ این خیلی چیز مغتنمی است.
امروز را که انسان با بیست سال قبل، بیست و پنج سال قبل مقایسه میکند، میبیند زمین
تا آسمان تفاوت کرده. حساب دست خیلیها نیست. بنده چون به این مسئله اهتمام داشتم،
حساب دستم هست؛ میدانم در امر آشنائی و انس با قرآن چه اتفاقی افتاده و دارد میافتد. قبلها
قاری ما که قرآن میخواند، خیلی اوقات معنای آیات را نمیفهمید؛ جائی که باید وصل کند،
قطع میکرد؛ جائی که باید قطع کند، وصل میکرد. امروز اصاً اینجور نیست؛ همه آشنایند.
بنابراین آشنائی با قرآن و حدیث توصیه ی ما به همه است؛ اما مبلغان دین و جامعه ی مداحان
طبعاً مخاطب ویژه ی این حرف هستند؛ با قرآن باید انس پیدا کنند. قرآن را حتماً بخوانید، با
توجه به ترجمه بخوانید، این ترجمه را به یاد بسپرید. در آیاتی که نصیحت هست، متضمن یک
معرفتی است که انسان میفهمد، آنها را ثبت کنید، ضبط کنید، یادداشت کنید، از آن بهر همند
شوید؛ هم بگوئید، هم عمل کنید. حدیث هم همین جور.
خوشبختانه کتب معتبر حدیثی ما امروز همه ترجمه شده است. «کافی » ترجمه شده است،
«من لا یحضره الفقیه » ترجمه شده است، «نه جالبلاغه » ترجمه شده است، کلمات حضرت زهرا
)سام اللَّ علیها( ترجمه شده است. یعنی اینجور نیست که این متون، مخصوص عربیدا نها
باشد؛ نه، عربیدان و غیر عربیدان همه میتوانند از این کلمات استفاده کنند؛ اینها فرصت است.
از این فرصتها باید استفاده کرد. بنابراین توصیه ی ما این است: تاوت قرآن، انس با قرآن،
انس با حدیث، آشنائی با معارف اه لبیت از طریق حدیث، و بالاتر از همه، توجه به خدای
متعال، حفظ و تقویت رشته ی ارتباط قلبی با ذات اقدس احدیت، با دعا، با توسل، با ذکر، با
77
بایسته های
هنر مداحی
خشوع، با نماز نافله.
اگر این رشته محفوظ بماند و تقویت شود، همه ی کارهای دشوار بتدریج حل میشود؛ اصل کار
این است. این رشت هی ارتباط با مقام احدیت هم - که خشوع و ذکر و توسل باشد - مرتبط
و متصل با اه لبیت )علیهم السّام( است؛ تفکیکپذیر نیستند - «من اراد اللَّ بدأ بکم 1» - اما
خب، دعاهای صحیفه ی سجادیه، مناجات خمس عشر و دعاها و مناجاتهای گوناگونی که هست،
دل را صفا میدهند، ذهن را صفا میدهند، ذهن را هم فعال میکنند. خیلی از معارف را انسان از
این طریق به دست میآورد.
1. مفاتیح الجنان، زیارت جامعه ی کبیره شرایط مداحی و ویژگیهای شعر خوب
بایست هها و الزامات اشعار آیینی
جایگاه شعر آیینی
ذهن مردم و تلقی مخاطب با خواندن شما بالا میآید
شعر آیینی اعم از مدح، مرثیه و مناجات است
بیان مناقب اهل بیت از زیارت جامعه کبیره
روی این چند چیز خیلی تکیه کنید
موضوعاتی که در شعرهای آئینی کم پرداخته
میشود
یاه هتسیاب
یحادم رنه
ینییآ راعشا تامازلا و اه هتسیاب
اهرایعم ی همه ،اه هدورس زا یضعب صوصخب ؛میدرب تذل ،دیدناوخ ناتسود هک یراعشا زا ًلاوا هک هچنآ ًایناث .تشاد هارمه شدوخ اب ار رعش تفرشیپ تهج رد ی هدننک لاحشوخ یاهنازیم و یوق رایسب یاهدادعتسا دوجو ،دنکیم هدهاشم رگید تاسلج یضعب یهاگ و هسلج نیا رد ناسنا ام ،یرود نادنچ هن ی هدنیآ رد َّللاءاش نا هک منکیم ینیب شیپ هدنب .تسا هدننکراودیما و ینغ و دیاب ،دنورب شیپ دیاب هتبلا .ناوج یاهدادعتسا نیمه زا میشاب هتشاد یددجم ِىرعش جوا کی کی ام نارود رد َّللاءاش نا .دش دهاوخ ًاعطق و دوشب رت قیمع و رت هتخپ اهرعش دیاب ،دننک لیمکت رد رعش نوچ ؛تسام روشک رد رعش جوا یاهنارود روآدای هک دمآ دهاوخ دوجو هب یعیفر یانب ی هدنیآ رد َّللاءاش نا ام .هتشاد جوا رعش ،اهنارود زا یضعب رد ؛هتشاد دنلب و تسپ ،یخیرات یاهنارود.تشاد میهاوخ ار نیا یرود نادنچ هن
ینییآ رعش هاگیاج
دنچ ،منک ضرع ناردارب هب هیصوت ناونع هب نم هک تسا هسلج نیا بسانم هک هچنآ اما و دیتشاذگ ینیئآ رعش ار شمسا امش هک یرعش نیا هک تسا نیا هتکن کی .تسا هتکن ات ،دینکیم یفرعم ینیئآ رعش مان هب ار یبهذم رعش امش لااح - تسین مه یبسانمان یراذگمان گرزب تبهوم نیا و رعش دادادخ ی هحیرق ندرب راک هب یاه هصرع نیرتهب وزج - درادن یبیع دیابن ار تمعن نیا ؛دنکیم اطع یسک هب ادخ هک تسا یگرزب تمعن کی ،هحیرق نیا .تسا طسو دروایب یزیچ کی هحیرق نیا اب ناسنا هک تسا نیا تمعن نیا ی هنارکش .درک نارفک
۲۵/۰۳/۱۳۹۰ )ع(نینمؤملاریما ترضح دلا یم زورلاس ی هناتسآ رد ینیئآ یارعش زا یعمج رادید رد تانایب .*
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
80
بایسته های
هنر مداحی
و به انسانها و افکار عرضه کند که برای آنها مفید باشد. نه اینکه من بخواهم خشک و جامد
بگویم؛ با قطع نظر از سود و استفاده ی مستمع، شاعر به فکر دل خودش نباشد و حرف دل و
احساسات خودش را نگوید؛ نه، اشکالی ندارد؛ یعنی بنا بر این نیست که ما سخن گفتن شاعر
از دل و برای دل خود را نفی کنیم؛ لیکن میخواهیم این را بگوئیم که در مقام تقویم و ارزیابی، اگر
بناست شعر محتوائی داشته باشد، بهترین محتواها همین محتواهای شعر دینی و شعر مذهبی
است با عرض وسیع و گسترد های که دارد.
در بخشهائی از غزلهای حافظ هم شعر مذهبی وجود دارد. البته من عقیده ندارم که همه ی
غزلهای حافظ اینجوری است، اما بخش مهمی از غزلهای حافظ در واقع شعر مذهبی به این
معنائی است که مورد نظر ماست؛ یعنی بیان معرفت و بیان حقایق الهی است در یک قالب
خاصی؛ کمااینکه مثنوی مولوی هم یک گنجین های از همین افکار الهی و معارف الهی است.
بنابراین اینها محتواها و مضمونهاست، که بهترین مصرف شعر اینهاست. البته انسان وقتی به
تاریخ شعر نگاه میکند، میبیند این تقید و احتیاط به وسیله ی شاعران ما در طول تاریخ به کار
نرفته؛ یعنی این گوهر یکدانه را - به قول ناصرخسرو، «دُر دری » را - ریختند به پای خوکها، مدح
گفتند و چیزهای بیخود و بیمعنی به کار بردند؛ بعضیها هم آن را در یک معانی مبتذلِ احساسی
و شهوانی به کار بردند. اینها در واقع اسراف است؛ مصرف کردن قریحه ی شعری در غیر جای
خود و مورد خود است.
البته در بین شعرای ما، شعرائی که از این قریحه حداکثر استفاده را کردند و بهترین شعرها را
گفتند، کم هم نیستند؛ ما در دورانهای مختلف، از اینها داریم؛ هم در زمان خودمان داشتیم، هم
در زمانهای گذشته داشتیم؛ هم در سبکهای مختلف، از دوران قدیم، شاعری مثل سنائی را داریم،
شاعری مثل ناصرخسرو را داریم. اینها این قریحه را به کار بردند؛ آن کاری که باید بکنند، انصافاً
کردند. همچنین سعدی را داریم. در دورانهای بعد هم همین جور؛ شاعری مثل صائب را داریم.
البته صائب شعر بیتقید به معانی و معارف کم ندارد، لیکن شعر معرفتی هم انصافاً خیلی دارد.
اینها شعر اخاق، شعر معرفت، آن هم در حد عالی و در بهترین حدی که واقعاً میشود انسان
شعر غزلی تعریف و بیان کند، گفت هاند. بیدل هم همین جور. همه ی دیوان بیدل تقریباً شعر
معرفتی است. من یک وقتی چند سال قبل از این به دوستان مداح سفارش میکردم که به
دیوان صائب نگاه کنند و شعرهای اخلاقی را، شعرهای معرفتی را، شعرهای عرفانی را در آن پیدا
کنند؛ که کم هم نیست. اینها مضامین بسیار پخته ای است که دلها را روشن میکند.
در هیچ پرده نیست نباشد نوای تو
عالم پر است از تو و خالی است جای تو
هر چند کائنات گدای درِ تواند
81
بایسته های
هنر مداحی
هیچ آفریده نیست که داند سرای تو
ذهن مردم و تلقی مخاطب با خواندن شما بالا میآید
ببینید، وقتی یک مداحی با صدای خوش و با آهنگ زیبا اینها را در یک مجلسی بخواند، چه
انقلابی در دل برای مستمع به وجود میآید. از این شعرها باید استفاده کرد. دیگران هم همین
جور.
من همین جا این نکته را هم اضافه کنم - که البته یادداشت هم کرده ام، لیکن حالا همین جا
بگویم - بعضی از آقایان مداحها به ما میگویند که آقا این شعرهای قلمبه سلمبه را که بخوانیم،
مردم نمیفهمند. خب، بله، بعضی از شعرها واقعاً همین جور است؛ از سطح تفکر عمومی مردم
بالاتر است؛ یعنی یک آدم ادیب و شاعر و باذوق هم باید دقت کند تا معنا را بفهمد؛ اینها را
ما توصیه نمیکنیم؛ لیکن توجه داشته باشید، ذهن مردم و تلقی مخاطب با خواندن شما بالا
میآید. این را من به مداحها میگویم؛ یعنی شما میتوانید ذهن مردم را بالا بیاورید. شعرهای
خوب، الفاظ زیبا، مضامین عالی و معارف قوی خوانده بشود؛ خب، مردم مجبور میشوند گوش
کنند. وقتی شما خوب میخوانید، گوش میکنند و طبعاً ذهنشان بالا میآید. حتماً ما باید این را
جزو وظائف خودمان بدانیم که سطح دید و سطح ذوق و تأمل مردم را بالا بیاوریم.
شعر آیینی اعم از مدح، مرثیه و مناجات است
نکت هی بعد این است که مناجات هم جزو شعر آئینی است. شعر آئینی فقط مسئله ی مدح
و مرثیه نیست؛ مناجات هم جزو شعر آئینی است. برای اینکه مضمون مناجات را درست پیدا
کنیم، بهترین مرجع، دعاهاست. دوستان با صحیفه ی سجادیه انس پیدا کنید. این قریحه ای که
من در شماها میبینم، خیلی خوب میتوانید مضامین صحیفه ی سجادیه را در قالب اشعارِ بسیار
زیبا بیاورید. مرحوم بهجتی اردکانی - دوست قدیمی ما - سی چهل سال پیش بخشی از دعای
ابوحمزه را به شعر آورده بود، که برای من خواند. قسمتهای سخت دعا هم بود - که خود
عبارت هم سخت است، مضمون هم سخت است - در عین حال ایشان توانسته بود این دعا
را به شعر بیاورد. من الان در میان این جوانها میبینم قریح هها و ذوقهائی که از ذوق مرحوم
بهجتی بالاتر است. من الان در همین جلسه، قدرتهای شعریای دارم میبینم که از قدیمیها و
گذشتگان ما قویتر و تیزتر و تواناتر هستند. شما میتوانید مضامین دعای عرفه ی سیدالشهداء
)سام اللَّ علیه( را به شعر بیاورید. دعای عرفه ی امام حسین عاشقانه است. حضرت سجاد هم
برای روز عرفه دعا دارند - در صحیفه ی سجادیه، دعای چهل و هفتم، دعای روز عرفه است - آن
هم بسیار دعای پرمغز و پرمضمونی است؛ اما دعای امام حسین عاشقانه است، یک چیز دیگر
بایسته ها و الزامات اشعار آیینی
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
82
بایسته های
هنر مداحی
است. اگر چنانچه آشنا بشوید، انس پیدا کنید، دقت کنید، از یک فقره ی این دعا میتوانید
یک قصیده، یک مجموعه، یک قطعه، یک غزلِ خیلی قشنگ از آب در بیاورید. بنابراین برای
مناجات و توحید، از صحیفه و از دعاها استفاده کنید.
بیان مناقب اهل بیت از زیارت جامعه کبیره
برای مناقب ائمه، از زیارتها، بخصوص زیارت جامع هی کبیره استفاده کنید. بنابراین شما دیگر
هیچ احتیاجی ندارید که مبالغاتی را در ذهن خودتان خلق کنید. آنچه که باید در باب ائمه
)علیه مالسّام( گفته شود، در زیارت جامعه هست. شما میتوانید یک فقره از فقرات زیارت
جامعه را - حالا شاید صدها فقره است - انتخاب کنید و با توجه به قریح هی شعری و تخیل و
فرآوری ذهنی خودتان، یک غزل زیبا و ناب از آب در بیاورید. ظرفیت این معارف اینقدر بالاست.
معارف بلند اسامی و قرآنی را از خود قرآن و از نه جالبلاغه و از بعضی از روایات اه لبیت - روایات
اصول کافی در بخشهائی - اخذ کنید. بااین منابع، انس پیدا کنید. شعر آئینی خیلی دامنه ی
وسیعی دارد و شما میتوانید بر روی ذهنیت جامعه اثر بگذارید. روایتی است در تحف العقول، که
وصیت امام صادق )علی هالسّام( است به عبداللَّ ب نجندب. همین طور قسمت قسمت است: یا
ابن جندب، یا ابن جندب. این روایت، پر از حکمت است. واقعاً هم هی چیزهائی که ما برای
خلقیات شخصیمان، معاشرتهای اجتماعیمان، فعالیتهای عمومیمان و برای بنای تمدن اسامی نیاز
داریم، در این روایت و نظائرش پیدا میشود. اینی که عرض کردم، یک نمونه و مثال است؛ از
این قبیل نمون هها زیاد است و میتوانید مراجعه کنید. بنابراین شعر آئینی را متکی و مستند
کنید به این معارف حقه ی الهیه، با این منابعی که عرض شد.
روی این چند چیز خیلی تکیه کنید
یک مسئله ی دیگر: انسان وقتی این قریح هها را میبیند، این ذوقهای جوشان را میبیند، واقعاً به
شوق میآید. روی این چند چیز خیلی تکیه کنید: یکی مضمو نیابی است. شما وقتی میخواهید
یک مطلب را بیان کنید، این را با مضامین گوناگونی میشود بیان کرد. مضمو نسازی برای بیان
یک حقیقت، یک هنر بزرگ شعری است؛ که البته مرکز و منبع اصلیاش هم شعرهای سبک
هندی است؛ همین شعر صائب و شعر بیدل و شعر عرفی و شعر کلیم. به اینها که مراجعه
کنید، میبینید دستگاه مضمو نسازی و مضمون یابی در آنجا فو قالعاده وسیع است. خوشبختانه
در تعبیرات دوستان هم مضمونهای نو و زیبا کم نیست؛ من این را میبینم. یک مطلب را به
چند لباس میشود پوشاند؛ اسم هر لباسی را ما میگذاریم یک مضمون. معنای مضمو ندار این
است. پس یکی مسئله ی مضمون یابی است.
83
بایسته های
هنر مداحی
دیگری، ترکیب سازیهای نو است. خب، الان در دوره ی انقاب، زبان رائج متداول حرف زدن وارد
شعر شده - چیزی که در قبل از انقاب معمول نبود - البته به شکلهای مختلف؛ بعضی قوی
هستند و از این زبان به شکل خیلی زیبائی استفاده میکنند، بعضی هم یک خرده سطحش
پائین تر است. هیچ اشکالی ندارد که ما از همین زبان محاوره ی معمولی و رائجِ خودمان برای
بیان آن معانی و معارف استفاده کنیم؛ منتها با ترکیبهای نو، شکلهای نو، واژ هگزینیهای نو.
مسئله ی دیگر، مسئله ی درس تگوئی است. دوستان باید به این نکته توجه کنند که شعر
بایستی از لحاظ موازین زبان، درست باشد؛ فعلها درست به کار برود، در جای خود به کار برود؛
ارتباط بخشهای جمله، ارتباط منطقی و قانونی باشد.
نکته ی دیگری که به نظر من برای مجموعه ی دوستانی که شعر مذهبی میگویند، مهم است،
مسئله ی تأثیر محیط است. البته منظور من محیط عمومی جامعه نیست. بدیهی است که محیط
جامعه روی انسان اثر دارد. وضع اقتصادی، وضع سیاسی، وضع اجتماعی، روی هر انسانی یک
اثری میگذارد، روی شاعر هم اثر میگذارد، طبعاً روی شعرش هم اثر میگذارد؛ این را نمیخواهم
بگویم. محیطهای خاص، حلق ههای فرهنگىِ خاص روی ذهنها اثر میگذارد. من میخواهم بگویم
شما جوان مؤمنِ مقید و محب اه لبیت که با یک عشق و شوری راجع به اه لبیت صحبت
میکنید، شعر میگوئید، راجع به معارف الهی، راجع به توحید، اینجور عاشقانه و زیبا سخنوری
و سخ نسرائی میکنید، توجه داشته باشید که محیطها شما را به سمت و سوهای دیگر نکشاند.
یعنی خودتان مراقب خودتان باشید. در این راه به خودتان ثبات قدم بدهید و روزب هروز آن را
تقویت کنید؛ چون محیطهای شعری و هنری و ادبی روی انسان اثر میگذارد.
من همیشه یک مثالی در ذهنم هست. شاعر مورد نظرم که حالا اسم خواهم آورد، شاعر
بزرگی است؛ محمد جان قدسىِ مشهدی. ایشان جزو شعرای برجسته ی سبک هندی است در
دوره ی صفویه - قرن یازدهم - اشعارش جزو قویترین شعرهاست. من اعتقادم این است که بعد
از صائب در آن سبک، واقعاً مثل محمد جان شاید یکی دو تا بیشتر نباشند. او در مشهد که
بوده، یکی از خادمان آستان قدس و مداح حضرت رضا بوده و شعرهایش شعرهای دینی است و
دیوانش هم پر از این اشعار است. دیوان حاج محمد جان را نگاه کنید؛ از این قصائد زیاد دارد.
او بعد به هند سفر میکند. همنشینی با امرای هند و ساطین هند و آن دستگاه های بیبندوباری
که آن روز بودند، این آقا را کأنه از این رو به آن رو میکند. انسان میتواند این را در غزلهای او
ببیند. من خیلی اوقات به این فکر هستم. این شعر مال محمد جان قدسی است:
پارسا در مجلس رندان نشستن خوب نیست
هر که امشب می نمینوشد به ما منسوب نیست
در چنین فصلی که بلبل مست و گلشن پر گل است
بایسته ها و الزامات اشعار آیینی
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
84
بایسته های
هنر مداحی
گر همه پیمان هی عمر است خالی خوب نیست
یعنی یک مستِ رندِ الواتِ عر قخور تحویل محیط مجموعه ی شعری داده شده؛ از کی؟ از آن
انسانِ پارسای پاکِ متعبدی که در مشهد مدح امام رضا را میگفت! خب، آن محیط اینجور
پرورش میدهد. بنابراین مراقب محیطها باشید؛ و این هم با ارتباطهای پیوسته ی شما با همدیگر
حاصل خواهد شد. به نظر من جلسات شعرای مادح اه لبیت - چه جوانها، چه پیشکسوتها
و قدیمیها - با یکدیگر، باید جلسات مستمری باشد. البته معنایش این نیست که لزوماً یک
جلسه باشد؛ نه، باید جلساتی وجود داشته باشد برای همین که در این محیط، استعدادهای
جوشان جوان رشد پیدا کند.
موضوعاتی که در شعرهای آئینی کم پرداخته میشود
نکت هی آخر هم این است که به برخی از موضوعات در شعرهای آئینی کم پرداخته میشود؛ از
جمله موضوعات مربوط به مسائل انقاب، مسائل جنگ و دفاع مقدس. البته در یک دوره ای خیلی
خوب بود. همین آقای مؤید در زمان جنگ وقتی جناز ههای شهدا را به مشهد میآوردند، شاید
هر روزی یا هر چند روزی یک غزل میگفت و مداحها اینها را میخواندند. دیگران هم میگفتند.
الان جای این اشعار خالی است. هشت سال دفاع مقدس از لحاظ زمانی هشت سال بود، اما
از لحاظ استمرار معنوی و فکری و فرهنگی ممکن است قرنها ادامه داشته باشد. حماسه ای که
در دفاع مقدس به وجود آمد، انگیز های که پشت سر این حماسه وجود داشت، ریز حوادثی
که در این مدت اتفاق افتاد، اینها چیزهائی نیست که در ظرف ده سال و پانزده سال و بیست
سال تمام شود. یکی از امانتدارها شما هستید؛ باید این امانت را حفظ کنید، باید منتقل کنید.
البته حوادثِ روز به روز و نو به نو در انقاب هست که باید به همه ی اینها رسید، لیکن آن را
هم نبایستی فراموش کرد. یکی از همین چیزهائی که مربوط به جنگ است و از چیزهائی است
که ذهن من را مشغول میکند، این جانبازهائی هستند که بعد از مدتی به شهادت میرسند؛
این خودش یک موضوع ویژه است؛ این غیر از شهیدی است که در جبهه شهید شده و
دربار هاش هم شعر گفته شده؛ این انسانی است که یک تجرب های را گذرانده و رنجی را تحمل
کرده، آخرش هم شهید شده. بگردید موضوعات اینجوری را پیدا کنید. همچنین در موضوعات
مربوط به مرثیه، مرثیه ی سیدالشهداء و قضایای کربا. خب، انسان میبیند زبان حالهائی که
گفته میشود، زبان حالهای زیادی است؛ البته ممکن است بعضیاش هم مطابق با واقع نباشد،
یعنی چیزهائی نباشد که انسان بتواند آنها را تأیید کند؛ لیکن زمین ههائی وجود دارد. من مثاً
دربار هی مصیبت حضرت اباالفضل )علیه الصّاة و السّام( به نظرم میرسید که یکی از بخشهای
مهم و جذابی که میتواند این مصیبت را بیان کند، همان زبان حال مادر حضرت اباالفضل است؛
85
بایسته های
هنر مداحی
همان «لا تدعونّی ویک امّ البنین »، یا آن شعر دیگری که به ایشان منسوب است. خب، این دو
تا شعر است. البته اینها ترجمه ی شعری هم شده، ترجمه ی خیلی جالبی نیست، خیلی قوی
نیست؛ اما خود این یک عرصه است: مادری است؛ صورت قبر چهار جوانش را که در کربا
شهید شدند، در بقیع میکشد و نوحه سرائی میکند و حماسه میآفریند. هم هاش اشک ریختن
و تو سر زدن هم نیست - البته اشک ریختن هست، اشکالی هم ندارد - بلکه حماسه آفرینی
است، افتخار به این جوانهاست. این یک عرص هی خیلی خوبی است، که از اینگونه عرص هها
برای مصیبت خیلی باید استفاده کرد. یا توصیف بعضی از حالات روحی قهرمانان کربا، از جمله
شبیه آنچه که عمان سامانی گفته، که لحظات رفتن حضرت سیدالشهداء به عرصه ی میدان را
تصویر میکند - حالا چقدر واقعیت دارد، من نمیدانم؛ البته روض هخوانها میخوانند - که حضرت
زینب آمدند جلو، راه را گرفتند و گفتگوئی بین این دو بزرگوار انجام گرفت. عمان از این گفتگو
استفاده کرده برای تشریح شخصیت حضرت زینب.
کای عنان گیر من آیا زینبی
یا که آه دردمندان در شبی
که بعد دنبالش این است: «زن مگو مردآفرین روزگار ». ببینید، از این مناسبت - مناسبت گفتگوی
این برادر و خواهر - استفاده میکند برای اینکه شخصیت حضرت زینب )سام اللَّ علیها( را
تشریح کند. اینها میدانهای مهمی است. یعنی شرح حالها و زبان حالها فقط بیان آن حالی که
در آن لحظه قهرمان داستان دارد، نباشد؛ بلکه میتواند شرح خصوصیات او، شخصیت او، ظرافتهای
روح او و عظمتهائی که در وجود او هست، باشد؛ اینها همه میدانهاست.
بایسته ها و الزامات اشعار آیینی
خدایی کردن نی تها نیازمند فکر و آموزش است
نعمت مداحی اهل بیت
خدایی کردن نیتها
استفاده از هنر برای بیان حقیقت
بایسته های انتخاب اشعار
یاه هتسیاب
یحادم رنه
تسا شزومآ و رکف دنمزاین اه تین ندرک ییادخ
نیا رکش یارب ار نامرمع ی همه رگا .تسا یگرزب تمعن ،تیب لها هب تدارا و تیب لها تفرعم ،دادن رارق تقیقح کرد زا ناوتان و انیبان ار ام مشچ لاعتم یادخ هک مینک فرص گرزب تمعن و قشع اهنآ هب ،مینک کرد ،مینیبب نامدوخ دادعتسا ردق هب ار هئیضم و هعلاط راونا نیا میتسناوت ،ناگتشذگ ،ناردام ،ناردپ نآ رب ادخ تمحر .تسا مک ًاعقاو ،میشابن لفاغ اهنآ زا و میزروب تدارا زاب ام یور رب تیونعم یاهباتفآ نیا یوس هب ار ناشخرد ی هچیرد نیا هک ینایاوشیپ و ناورشیپ هب ام ینیشن هراوهاگ نارود زا ،ام یکدوک زا ،ام یگدنز زاغآ زا ار تیب لها تبحم ی همزمز ؛دندرک نیا ،ار تبحم نیا !ایادخ .دندرک باریس ناراوگرزب نیا تبحم زا ار ام یاهلد و دندناوخ ام شوگ ام زا یا هظحل ار تمعن نیا ؛امرفب رت خسار و رت قیمع ،ام ناج رد ،ام لد رد زور هبزور ار تفرعم.ریگم
تیب لها یحادم تمعن
ار یتقیقح ناسنا یهاگ .اهنیا رگشیاتس و حدام دوشب ناسنا هک تسا یرگید تمعن مه نیا و دنکیم نایب رثن بلاق رد ،رعش بلاق رد ار تبحم نیا ،ار تفرعم نیا یهاگ اما ؛دسانشیم ،دنیبیم تیانع هار نیا ِناگدنیوگ و نارگشیاتس و ناحدام هب ادخ هک تسا یرگید تمعن مه نیا .دنکارپیم:تسا حدام نآ ِدوخ حدم ،راکشآ حدم نیا دوخ .دینادب ردق دیاب مه ار نیا ؛هدرک
تسا دوخ حادم دیشروخ حدام
1تسا دمرمان و نشور ممشچ ود هک
۲۳/۰۲/۱۳۹۱اهیلع لله ا ملا س ارهز همطاف ترضح تدلاو زورلاس رد روشک رسارس ناحادم زا یعمج رادید رد تانایب .*
مجنپ رتفد ،یونعم یونثم ،یولوم .1
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
88
بایسته های
هنر مداحی
وقتی انسان نوری را، زیبائی ای را مدح و ستایش میکند، در واقع خود را مدح میکند؛ زیرا ثابت
میکند که زیبائیشناس است؛ ثابت میکند که چشمش میبیند، میفهمد، درک میکند. عاوه بر
این، پراکندن این فضائل و معنویات در بین مردم، کمک به تربیت انسانهاست. انسانها با شناخت
الگوها، با یاری گرفتن از پیروی الگوهاست که میتوانند به درجات عالی و مقامات برتر دست
پیدا کنند. اگر در این راه حرکت کنید، کار بزرگی کردید.
خدایی کردن نیتها
نیتها را خدائی کنید؛ اصل قضیه این است. اگر نیت ما در این گفتن، در این مدح و ثناگستری،
نیت خدائی بود، به قصد روشن کردن دلها، جا دادن ذهنها، انسان این را بیان کرد و گفت،
آن وقت این میشود یکی از جنودالله؛ «و لله جنود السّماوات و الارض 2. » یکی از جنود الهی همین
کسی است که با زبان خود، با بیان خود، با طبع خود، با ذوق خود، این حقایق را گسترش
میدهد؛ میشود سرباز خدا. اگر نیت دیگری بود، نه. از جهاد چه کاری بالاتر است؟ فرمود: اگر
چنانچه کسی قدم به میدان جهاد بگذارد برای یک هدف مادی، نه مجاهد است، و نه اگر
کشته شود، شهید است؛ با اینکه به میدان جنگ رفته. اگر برای هدفهای مادی - چه برسد
خدای نکرده برای هدفهای پست - وارد این میدانها شویم، برای ما نه فقط موجب تعالی و رشد
نمیشود، بلکه موجب تنزل و سقوط هم میشود. این، مخصوص مداحی هم نیست؛ مسئل هگوئی
هم همین است، عالم شدن هم همین است، مجتهد شدن هم همین است، دانشمند شدن هم
همین است. آن چیزی که روحی است در کالبد اعمال ما، نیت ماست؛ «انّما الاعمال بالنّیّات »
؛ 3 نیتهاست که به عمل ارزش میدهد.
خب، اگر بنا شد نیتِ خدائی باشد، پس باید شما نگاه کنید ببینید کدام بیان، ذکر کدام
منقبت، بیان کدام فضیلت، مخاطب شما را هدایت میکند؛ این آن نکته ای است که من در
طول این سالهای متمادی - شاید بیست و چند سال است که ما مثل امروزی، این نشست را
با مداحان و بلبان غزلخوان این بوستان داریم - همیشه تکرار کردم. ببینید چه بخوانید، چه
بگوئید، مستمع شما میشود متنوّر به نور فاطم هی زهرا )سام الله علیها(. یک چیزهائی هست
که گفتن آنها هیچ گشایشی و هیچ فتوحی در ذهن شنونده ی شما به وجود نمیآورد، هیچ
بهجتی در جان مستمع شما به وجود نمیآورد؛ اینها را نگوئید. آن چیزهائی را بگوئید که دلها را
نرم میکند، خاشع میکند، به پیروی از فاطمه ی زهرا )سام الله علیها( راغب میکند. آن چیزهائی
را بگوئید که میتواند مستمع شما را به پیمودن راهی که آن بزرگوار رفت، تشجیع کند، تشویق
کند. اینها فکر لازم دارد، آموزش لازم دارد؛ کار، آسان نیست.
۲. فتح: ۴
۳. تهذیب، ج ۱، ص ۸۳
89
بایسته های
هنر مداحی
استفاده از هنر برای بیان حقیقت
امروز خوشبختانه جامعه ی مداحان جمعیت زیادی را در سراسر کشور تشکیل میدهند. کار مداح،
استفاد هی از هنر برای بیان حقیقت است. خود این ایستادن، با صدای خوش و با آهنگ زیبا
شعری را خواندن - هم شعر هنر است، هم آهنگ هنر است، هم صدا هنر است - با چندین
هنر، انسان یک حقیقتی را بیان کند، میتواند تأثیر مضاعفی در ذهن مستمع و حاضر در مجلس
و مخاطب شما بگذارد؛ این خیلی نعمت بزرگی است، خیلی فرصت بزرگی است. جمعیت
مداحها هم بحمدالله روزبه روز توسعه پیدا کرده، مردم هم قبول دارند، اشتیاق دارند، استقبال
میکنند - این هم هست دیگر - پس همه چیز فراهم است. اگر وقت این جلسه به چیز
دیگری گذشت، اگر این چند هنر - هنر شعر، هنر صدا، هنر آهنگ - در چیزی مصرف شد که
هیچ فاید های برای مستمع شما نداشت، این میشود خسران. لذا کار مداحی، کار سختی است.
اینجور نیست که بگوئیم حالا که صدامان خوب است، چند تا شعر هم حفظ کنیم - حالا
که الحمدلله آقایان مداحها از روی کاغذ میخوانند! قدیمها عیب بود که مداح از جیبش کاغذ در
بیاورد، از روی کاغذ بخواند؛ قصائد طولانىِ پنجاه شصت بیتی را از بر میخواندند؛ البته حالا لازم
نیست، از روی کاغذ خواندن ایرادی هم ندارد - یک شعری از یک گویند های بگیریم، با صدای
خوش بخوانیم؛ قضیه این نیست. باید نگاه کنید، ببینید، بسنجید. این یک مطلب که مربوط
به مداحان عزیز ماست.
بایسته های انتخاب اشعار
شما میدانید که ما به شما مداحها اخاص داریم، شماها را دوست میداریم، کارتان را باارزش
میدانیم؛ منتها این شرط بزرگ را من همیشه با مداحها داشته ام؛ شما هم اغلبتان جوانید،
جای فرزندان ما هستید؛ نصیحتِ پدرانه است، ان شاءالله دنبال کنید: شعر خوب، شعر پرمغز
و البته شعر زیبا. خود هنر شعر اثر هم میگذارد. وقتی شعر خوب بود، وقتی استخوان بندی
شعر، الفاظ شعر، خوب بود - شعرِ خوب، با مضمون خوب - تأثیرش بیشتر هم هست؛ بعاوه
که سطح ذهن مردم و فکر مردم را هم بالا میآورد.
به جامعه نگاه کنید، ببینید جامعه به چه چیزی احتیاج دارد؟ اینها چیزهائی نیست که امروز
برای امثال شما جوانها - که الحمدلله باسوادید، بافهمید، بابصیرتید - مخفی باشد. امروز مردم
ما بحمدالله سطح فکرشان بالاست، ملت ما بلوغ فکری دارد؛ شما جامعه ی مداح هم همین
جور. شما میدانید مردم به چه چیزی احتیاج دارند. امروز مردم به دین، به اخاق، به ایمان
راسخ، به بصیرت، به شناخت دنیا، به شناخت آخرت احتیاج دارند؛ همه مان احتیاج داریم.
اینکه میگوئید فاطم هی زهرا )سام الله علیها( در محشر وارد میشود، فضای محشر تحت تأثیر
خدایی کردن نی تها نیازمند فکر و آموزش است
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
90
بایسته های
هنر مداحی
عظمت دختر پیغمبر قرار میگیرد، باید محشر را بشناسیم، قیامت را بشناسیم، هیبت جال الهی
را در محشر بدانیم؛ اینها معرفت میخواهد، اینها آگاهی میخواهد؛ قرآن هم پر است از بیاناتی
که این معانی را به ما نشان میدهد، روایات هم همین جور. اینها را با زبان شعر، با همان
هنری که در شما هست، بیان کنید.
میدانید همیشه شروع یک کار، خیلی سخت است. وقتی کار شروع شد، روی غلتک افتاد، آسانتر
میشود. از یک جامع هی جاهلِ متعصبِ دور از اخاقِ گرفتار انواع و اقسام فساد، پیغمبر بتواند
یکی مثل عمار را بیرون بیاورد، یکی مثل ابوذر درست کند، اینها مگر کار آسانی است؟ پیغمبر
چه کار کرد؟ این دنده ی سنگینی که توانست این موتور را به راه بیندازد، چه بود؟ آیات مکی
را نگاه کنید؛ در درجه ی اول، ذکر قیامت، ذکر عذاب الهی، ترساندن از نقمت الهی برای کافران و
دُوران و کوران است؛ اینها بود که آن تکان اول را به مردم داد. ما از این نکته نباید غفلت کنیم.
شفاعت به جای خود محفوظ، محبت به جای خود محفوظ، ولایت به جای خود محفوظ؛ اما
خدای متعال، هم رحمت دارد، هم سخط دارد. سخط الهی را هم به یاد خودمان بیاوریم؛ اول
به یاد خودمان، بعد به یاد مردم. این است که دلهای ما را تکان میدهد، این است که ما را از
اعماق جهالتها و مادیگریها و گرفتاریها بیرون میکشد؛ اینها جزء نیازهای ماست. دنیا را بشناسیم،
آخرت را بشناسیم، وظیفه را بشناسیم، جهاد را بشناسیم.
امروز ملت ما یک ملت تازه متولد شد هی در دنیای گرفتار است، با یک خلقت دیگر، با یک
هیئت دیگر، با یک شاکله ی دیگر، با ابعاد وجودىِ نو. در دنیائی که همه ی عوامل برای دور
کردن دلها و مردم از معنویت بسیج شده بودند و تاش میکردند و همچنان میکنند، یک ملتی
متولد شده است با زیربنای ایمان؛ این چیز کمی است؟ این مثل الماس میدرخشد. هیچ
لازم نیست ما پیرایه ببندیم؛ مثل خورشید نورافشانی میکند. ما یک چنین ملتی داریم. هم
معنویت، هم آگاهیهای دنیوی، هم زیور دانش، هم تلاشهای سیاسی، هم کار درست تبلیغی،
هم سازندگی خود، هم سازندگی جامعه، هم رسیدن به بنای اقتصادی، هم رسیدن به بنای
اخلاقی؛ اینها همه جزو کارهای ماست. شما نگاه کنید ببینید در این بخشهای گوناگون و متنوع،
چه کار میتوانید بکنید؛ چقدر میتوانید آگاهی بدهید. شاعر ما متوجه به این نقاط باشد،
گوینده ی ما متوجه به این نقاط باشد، مداح ما همین جور؛ ببینید چه اتفاقی میافتد.
اگر سرمای ههائی را که در اختیار داریم، درست بشناسیم و به کار ببریم، بینیازترین خلق خدا،
ملت ما و مسلمانها خواهند بود. همین نماز، یکی از سرمای ههاست. نماز را میخوانیم، با غفلت
عبور میکنیم؛ مثل این است که یک انسان مبتا به فقر غذائی، کمبود ویتامین، کمبود
پروتئین، محتاج مواد لازم، به یک جعبه ای دسترسی پیدا کند که پر از همه ی این موادی
است که او احتیاج دارد؛ بعد آن را بو کند، کنار بگذارد! خب، باز کن، بخور، استفاده کن، نیرو
91
بایسته های
هنر مداحی
را بفرست به بدن خودت؛ همین طور بو میکنی، میگذاری کنار!؟ حالا آنهائی که اصاً اعتناء
نمیکنند، هیچ. ما نماز را همین طور بو میکنیم، میگذاریم کنار! کلمه کلمه ی نماز درس است،
کلمه کلم هی نماز حال است؛ اگر قدرش را بدانیم. روزه همین جور است، زکات همین جور
است، جهاد همین جور است، تعالیم دین همین جور است؛ مداحی شما هم همین جور است.
مداحی شما هم جمله جمل هاش، کلمه کلم هاش میتواند مغذی باشد؛ میتواند مستمع را رشد
بدهد. خب، این یک بحث مربوط به مداحی بود.
خدایی کردن نی تها نیازمند فکر و آموزش است
ضایع نشدن فرصت منحصر به فرد مداحی
زبان مداحی ترکیبی از شور و شعور است
شأن مداح و ستایشگر
لزوم خودداری از انجام اعمال اختلاف افکن
نیاز به جهاد مداوم
هنر شعر، آواز و اجرا، وسیله پراکندن معرفت در دلها
در مجالس شادی روضه نخوانیم
یاه هتسیاب
یحادم رنه
یحادم درف هب رصحنم تصرف ندشن عیاض
ی همه هب ،خیرات لوط رد ار نایعیش یاهلد توارط و حرف و یداش زور ،ار دوعسم دایم ،ار فیرش دیع نیا مَلاع قیلا خ نیرتهب و نیرترب نارتسگانث و ،ربمغیپ لآ تحدم غاب نابلب ،نارهاوخ ،ناردارب ،نازیزع امش - دیدرک ارجا همانرب هک ینازیزع امش ی همه زا لاعتم دنوادخ میراودیما .منکیم ضرع کیربت مدآ و لوبق یهجو نیرتهب هب ار لسوت نیا - نازیزع امش ی هعومجم و ناگدننک ارجا ،ناگدنیارس ،ناگدنناوخ ای لاس یس دودح دیاش ؛تسا هدرک تمحرم قیفوت هک مرازگساپس ار ادخ ،ریقح ی هدنب .دیامرفب و میهافم دشر و تیونعم و هوکش و قنور ّللادمحب و میراد زور نیا رد ار لسوت نیا ام هک تسا رتشیب ؛دوب بوخ رایسب ،دیدرک ارجا هک یا همانرب لاسما .دنکیم هدهاشم اهلاس تفرشیپ رد ناسنا ار یناعم ّللاءاش نا .دوب بوخ یلیخ اهندناوخ و اهارجا ،دوب بوخ اهرعش ؛بلاق ظاحل زا مه ،اوتحم ظاحل زا مه رت قفوم ،هعماج ینهذ یاضف رد ینکارپرون و یئازفا تفرعم تهج رد زور هبزور نازیزع و ناتسود امش هک.دیشاب
تسا روعش و روش زا یبیکرت یحادم نابز
دروم رد بلطم کی - تسا اهنیا زا شیب ینتفگ ِفرح هچرگا - تسا ینتفگ هسلج نیا رد بلطم ود رساترس رد ّللادمحب زورما .دیا هتفرگ هدهع رب اهامش هک یمهم نیا ؛تسا ربمغیپ نادناخ یئارس هحیدم یاهدادعتسا ،یدایز تیعمج ؛تسا هدرک ادیپ هعسوت ربمغیپ نادناخ نارتسگانث و ناحادم ی هکبش روشک لیکشت ام دیتاسا ،ام یاهتوسکشیپ ،ام یاهناوج زا هک - ناحادم دوخ نایم رد یقاتشم یاهلد ،یدایز تکرب ی هرفس و دننکیم مهارف ار مدرم لسوت ی هلیسو و دنوریم مدرم نایم ّللادمحب - تسا هدش
۱۱/۰۲/۱۳۹۲اهیلع لله ا ملا س ارهز ی همطاف ترضح تدلاو زورلاس رد ناحادم زا یعمج رادید رد تانایب .*
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
94
بایسته های
هنر مداحی
اه لبیت را م یگسترانند؛ این یک فرصتی است برای کشور ما؛ مثل خیلی از فرصتهای دیگری که ما
داریم. برادران مسلمان ما در کشورهای دیگر، خیلی از فرصتهای ما را ندارند؛ یک یاش همین است. این
سلسله و رشته و جریان و شبک هی توسل به اه لبیت و محبت اه لبیت و برانگیختن عواطف، خیلی
فرصت مهمی است. حالا به هر دلیلی، دیگران در مناطق دیگر، از این نعمت بزرگ، از این برکت عام،
به این شکل برخوردار نیستند؛ ما داریم. یقیناً یکی از عواملی که دین را، معنویت را، عقیده را و اخلاق
را در یک جمعیتی در طول تاریخ حفظ میکند، عواطف است؛ در کنار عقل و خرد و استدلال. انبیاء و
فرستادگان الهی ننشست هاند با مردم با زبان فلسفی حرف بزنند؛ اگرچه برای فهمیدن کلام آنها و تعمق
در بیان آنها، عقل فلسفی لازم بود و هست؛ یعنی فلاسف هی بزرگ از سفر هی گسترد هی عمومی انبیای
الهی بیشترین بهره را میبرند؛ اما این سفره، سفر هی خاص نیست؛ لذا زبان آن، زبان استدلال عقلی و
بگو و مگو و ان قلت و قلت نیست؛ این زبان، ترکیبی است از اندیشه و عقل و عواطف؛ عاطفه است که
میتواند مسیر فهم عقلی و حرکت عقلی و جریان عقلی را هموار کند. ما به طور طبیعی این جریان را
داریم؛ هم در جلسات مدح و عزا و شادی و مولودیخوانی و عزاداری، هم در جلسات دعاخوانی؛ این دعای
کمیل، این دعای ندبه، این دعای امام حسین در عرفه، و دعاهائی که مخصوص ما است. در میان
دیگران، این مقدار دعای خو شلفظِ خو شمعنای خو شمضمون وجود ندارد؛ این هم از اختصاصاتِ
امتیازاتی است که بحمداللّ پیروان اه لبیت از آن برخوردارند. اینها هم هاش عقل و عاطفه را درآمیخت هی
با یکدیگر در طول تاریخ و در عمق ذهن بشر و عواطف انسان جاری میکند.
شأن مداح و ستایشگر
بنابراین شأن مداح این است؛ یعنی برانگیختن عواطف، و به کمک اندیشه و خرد بردنِ این عواطف.
شأن مداح و ستایشگر - این حرف های که امروز در کشور ما بحمداللّ بوفور وجود دارد - این است که
بتواند با بیان هنری، با شیو هی هنری، با اجرای هنری، معرفت را در بین مردم گسترش دهد. این شد
محور اصلی. شعری که انتخاب میکنید، لحنی که انتخاب میکنید، شیو های که در آن با مردم حرف
میزنید، در این جهت قرار بگیرد؛ در جهت افزایش معرفت و عمق بخشیدن به هدایت مردم و دانائیهای
آنها از دین و از راه زندگی؛ این کاری است که جامع هی مداح به بهترین وجهی میتواند انجام دهد.
بارها عرض کرد هایم و این یک حقیقتی است که وقتی شما یک قصیده را یا یک غزل را که حامل
معارف است، در یک مجلسی میخوانید، گاهی از ساعتها سخن گفتن فصیح و بلیغِ یک گوینده تأثیرش
بیشتر و عمی قتر میشود؛ این یک فرصت است؛ از این فرصت باید استفاده کرد؛ این فرصت را نباید
ضایع کرد. شعری که محتوا نداشته باشد، این فرصت را ضایع میکند؛ یا اگر چنانچه در آن یک نکت هی
ضعیف و احیاناً غلط وجود داشته باشد، این فرصت را ضایع میکند؛ یا اگر چنانچه کیفیت اجرا جوری
باشد که مرزهای شرعی را مخدوش کند، این فرصت ضایع شده است؛ یا اگر جوری باشد که نیازهای
95
بایسته های
هنر مداحی
نقد را که امروز مردم به دانستن آنها احتیاج دارند، ندیده بگیرد، این فرصت ضایع شده است. فرض
کنیم در دوران جنگ تحمیلی که کشور نیاز داشت به یک حماس هی پرشورِ عملی و جهاد در میدان،
جوانها هم آماده بودند، پدر و مادرها هم آماده بودند، یک نفری برود در مجالس و محافل خود، شعر
هم بخواند، خوب هم اجرا کند، منتها اشار های به این نیاز وقت نکند؛ این ضایع کردن فرصت است.
آن روز مداحها نقشهای خیلی خوبی آفریدند. در این جبهه کارهائی که مداحهای ما کردند، اثری که
آنها در اعماق جان رزمندگان ما گذاشتند، ک منظیر است. من بعضی را اطاع دارم؛ مداحهای ترکزبان
یک جور، مداحهای فار سزبان یک جور، همین آقایان مداحهای زنجان که امروز یکی از آنها اینجا
خواندند، و جاهای دیگر و جاهای دیگر و از همه جا، و همچنین شعرائی که این مداحها را پشتیبانی
میکردند، آن روز همه به وظیف هشان عمل کردند. امروز هم من نگاه میکنم، میبینم در میان این
شعرهائی که خوانده شد، به نیازهای نقد توجه شده بود؛ نمون هی کاملش همین شعر آقای سازگار
است، که هر سال همین جور است. ایشان در این شعرها و سرودها یک پیوند لطیفِ درستِ هنریای
بین عرش و فرش میزند؛ از حریم ملکوت همین طور آرام و با شیو هی هنری حرکت میکند، میآید در
نیاز امروز، آنجا به این نیاز میرسد. ببینید، این ترکیبِ هنرمندانه است؛ شعر هم خوب است.
لزوم خودداری از انجام اعمال اختلاف افکن
شما از حنجره استفاده میکنید، که نعمت خدا است؛ از لحن و آهنگ استفاده میکنید، که نعمت خدا
است؛ از شعر استفاده میکنید، که قریح هاش نعمت خدادادِ الهی است. این نعمتها در اختیار شما است؛
اینها را در خدمت چه قرار میدهید؟ در خدمت معرف تافزائی. اگر در خدمت اختلا فافکنی واقع شد، اگر
در خدمت تحریک عصبیتهائی قرار گرفت که امروز به خاطر این عصبیتها، متعصبین لجوج در نقاطی
از دنیا بیست تا، سی تا سر میبُرند، این استفاده، استفاد هی بدی است؛ این را خیلی مراقب باشید.
شما اینجا یک شعری بخوانید، امروز هم که ویدئو و اینترنت و وسائل گوناگون انتقال پیام وجود دارد؛
عکس و تفصیات آن برود در فان نقطه، چهار تا آدم جاهلِ متعصب را تحریک کند، بیندازد به جان
یک مشت زن و بچ هی بیگناه، خون اینها را بریزد. مراقب این چیزها باشید. اینکه بنده این همه اصرار
میکنم، تأکید میکنم برای اینکه اختلافات مذهبی و طایف های را کمرنگ کنید، برای این است. کسی
خیال نکند که اگر ما بخواهیم نعمت این عشقی که دلهای مردم ما را بحمداللّ پر کرده و مالامال
از محبت اه لبیت است، شکرگزاری کنیم و این عواطف را تحریک کنیم، راهش آن است؛ نه، اشتباه
است. اختلا فافکنی یا تحریک عصبیتهای اختلا فافکن، مصلحت نیست؛ نه امروز مصلحت است، نه
زمان امام صادق )علی هالسّام( مصلحت بود؛ آنها هم جلویش را گرفتند. بعضی از افراد سطح ینگر به
این مسئله توجه ندارند
همین طور است اختلافات داخلی و درونی. امروز مردم ما باید امید داشته باشند؛ اگر امید بود،
ضایع نشدن فرصت منحصر به فرد مداحی
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
96
بایسته های
هنر مداحی
حماسه خواهد بود. اینکه ما عرض کردیم «حماسه » ، حماسه که دستوری نیست، بخشنام های نیست؛
بخشنامه صادر میکنیم، مردم حماسه ایجاد کنند! مگر میشود چنین چیزی؟ مگر معقول است؟ حماسه
از دل میجوشد، حماسه با عقل هدایت میشود، حماسه با ایمان پشتیبانی میشود؛ اینها که دستوری
نیست. اگر چنانچه دل از امید خالی شد، فکر از منطق صحیح تهی شد، حماسه به وجود نمیآید. ما
در ذهنها تردید ایجاد کنیم، در دلها یأس تزریق کنیم، حماسه به وجود میآید؟ معلوم است که نه.
حماس هآفرینی این است: فضای بدبینی به وجود نیاید؛ فضای سوء ظن به وجود نیاید؛ فضای امید،
فضای خوشبینی، فضای نگاه به چش ماندازها به وجود آید؛ چش ماندازهائی که قطعی است، یقینی
است، حقیقی است، تلقینی نیست.
مثا در اوائل ده هی ۶۰ - سی سال قبل از این - اگر چنانچه ما میگفتیم آینده چنین و چنان خواهد
شد، ممکن بود بعضیها بگویند بله، اینها دارند تلقین میکنند؛ اما امروز که دیگر این حرفها نیست؛
امروز که داریم میبینیم حرکت عمیقِ وسیعِ پیشروند هی انقاب و کشور را به سوی اهداف؛ هم اهداف
مادی، هم اهداف معنوی؛ هم اهداف سیاسی، هم اهداف اجتماعی؛ هم اهداف داخلی، هم اهداف
بی نالمللی؛ اینها جلوی چشم ما است؛ مگر کسی میتواند منکر شود؟ آن وقت این چش ماندازی را که
امروز ما برای خودمان ترسیم میکنیم، کسی بیاید در آن تردیدآفرینی کند، یأ سآفرینی کند، ناامیدی
به وجود بیاورد؛ همچنین در حرکت و جهاد مداوم که نیاز یک کشور و یک امت و یک تاریخ است.
نیاز به جهاد مداوم
جهاد مداوم، نیاز همه است. هم هی پیشرفتها، هم هی تمد نسازیها، به برکت مجاهدتِ دائم شده
است. مجاهدتِ دائم هم هم هاش به معنای رنج کشیدن نیست. جهاد، شو قآفرین است. جهاد، شادی
و نشاط آفرین است. امروز که نیاز به این جهاد داریم، کسی بیاید به تنبلی و کسالت و انزوا و بیکاری
و بیکارگی دعوت کند، اینها میشود کفران نعمت الهی؛ «أ لم تر الی الّذین بدّلوا نعمت اللّ کفرا و احلّوا
قومهم دار البوار 1 ؛ » این نباید بشود.
در بین شما عزیزان بحمداللّ هم پیشکسوتها هستند، هم جوانها هستند، استعدادهای خوبی هم وجود
دارد. در میان شما، گلهای پرطراوتِ نورسی من مشاهده میکنم، که توانست هاید خوب وسط میدان
بیائید و جای خالی گذشتگان را نه فقط پر کنید، بلکه برتر و بهتر از آنها - ما خیلی از گذشتگان را هم
دیدیم - حرکت کنید.
هنر شعر، آواز و اجرا، وسیله پراکندن معرفت در دلها
آنچه که من به شما عرض میکنم، این است: مداحی، معرف تافزائی است. مداحی، پراکندن معرفت و
حکمت و امید و عقید هی راسخ است. مداحی، جوشاندن چشم ههای عواطف در دلها است؛ با استفاد هی
1. ابراهیم: ۲۸
97
بایسته های
هنر مداحی
از هنر شعر، هنر آواز، هنر اجرا.
البته یک اصل مسلّمی وجود دارد عزیزان من! مردم از صدای شما خوششان میآید، از شعر شما لذت
میبرند، از اجرای شما - چه در مدحتان، چه در مصیبتتان - دلهایشان تکان میخورد و اشک میریزند؛ اما
به خود شما هم نگاه میکنند. اگر شما از لحاظ اخاق، از لحاظ تدین، از لحاظ عفت، نمود تحسی نآوری
داشتید، هم هی آنچه را که عرض کردیم، به صورت مضاعف در مردم اثر خواهد کرد. اما اگر خدای
نکرده بعکس شد؛ مردم نشان هی تزلزل اخلاقی، نشان هی عق بماندگی از لحاظ اخاق و رفتار و خدای
نکرده عفت و این چیزها مشاهده کنند، اثر این هنرها و زیبائیهائی که در کار شما هست، از بین خواهد
رفت؛ این را مراقب باشید. هم همان باید مراقب باشیم؛ ما عمام هایها بیشتر از دیگران، گویندگان مذهبی
بیشتر از دیگران، نامداران عرص هی دین و تقوا بیشتر از دیگران. همه باید مراقب باشیم؛ شما هم همین
طور. شما کسانی که در عرص هی دین و معرفت و امور الهی دارید کار میکنید، خیلی باید مراقب باشید؛
مراقب اخاق، مراقب پاکی زبان، پاکی دامان، پاکی دل، پاکی دست. خدای متعال به شما کمک کند.
یک مادح آستان فاطمی )سام اللّ علیها( وقتی که در یک چنین جایگاهی قرار گرفت، یک انسان
برجسته است. یعنی همین جوری که بین ماها فهمیده شده، دانسته شده و اعتقاد پیدا کرد هایم،
کسانی که در راه مدح ائمه )علیه مالسّام( و اظهار ارادت به این بزرگوار و توجه دادن دلها به این
بزرگواران هستند، اینها پیش خدای متعال عزیز و محبوبند.
در مجالس شادی روضه نخوانیم
البته امروز یک نکت های در جلس هی ما وجود داشت که این نکته، نکت هی مستحسنی است. من در
این سالهای طولانی، خیلی اوقات به برادران مداح که اینجا میخواندند، این اعتراض را میکردم که
جلس هی جشن و مولود را تبدیل میکردند به مجلس عزاداری؛ مفصّل روضه خواندند و اشک گرفتند! هر
چیزی به جای خودش. به شما میگویند مداح. مداح یعنی چه؟ شاخص هی اصلی شما مداحی است،
نه روض هخوانی. روضه بخوانید، بنده طرفدار روض هخوان یام، خودم هم روض هخوانم. اینجور نیست که
در مجلس مولود یخوانی ائمه )علیه مالسّام( هم حتماً باید یک روض های خوانده شود، یک دمی داده
شود، یک اشکی گرفته شود؛ هیچ لزومی ندارد. بگذارید عواطفی که مردم نسبت به ائمه )علیه مالسّام(
دارند، در خارج اینجور وانمود نشود که منحصر است در قضی هی گریه و سین هزنی و عزاداری؛ نه، عزاداری
به جای خود، مدیحه و مولود یخوانی و شادی هم به جای خود؛ اینها را نباید با هم مخلوط کرد.
ضایع نشدن فرصت منحصر به فرد مداحی
هیئت سکولار نداریم
پدیده مبارک هیئت رزمندگان
نظم هیأتی را شبیه نظم اداری نکنید
حفظ و حراست نیروها خیلی مهم است
هیئتِ امام حسینِ سکولار نداریم!
اهتمام در هیئات به مسأله قرآن خوانی
یاه هتسیاب
یحادم رنه
میرادن رلاوکس تئیه
لیکشت یرادازع تئیه ام ناگدنمزر هکنیا سْفَن ؛تسا یکرابم ی هدیدپ کی ناگدنمزر تئیه یشاوح اهنیا ،دیدومرف هک یا هّیقب ؛تسا اروشاع یرادازع مه یلصا لقث ی هطقن و روحم - دنهدب یافرژ یبای قمع و اروشاع نتشاد هگن هدنز ،اروشاع یایحا ،لقث ی هطقن نآ اّما ،تسا یبوخ و مزلا.تسا یّمهم و کرابم رایسب زیچ - تسا اروشاع ی هثداح
ناگدنمزر تئیه کرابم هدیدپ
ناگدنمزر .دراد یّمهم یانعم کی ،ناگدنمزر هب تئیه باستنا لصا هک تسا نیا هتکن کی هلتاقم ؛تسا هلتاقم زا ّمعا مه تدهاجم ؛دندرک تدهاجم نمشد اب ی ههجاوم رد هک یناسک ینعی ،یرکف گنج ،یماظن گنج ؛تسا اه هزرابم عاونا زا یا هعومجم تدهاجم ،یماظن گنج ینعی اهنیا ی همه لماش تدهاجم ،تسا تدهاجم شمسا اهنیا عومجم ،یعامتجا گنج ،یحور گنج یانعم و تدهاجم تاّیصوصخ زا یکی - دنیادخ هار رد تدهاجم لها هک یناسک نآ .تسه مه تسا نکمم ؛دنیوگیمن داهج ار یشلا ت ره ؛دشاب ناسنا لباقم رد نمشد هک تسا نیا داهج اب ی ههجاوم رد هک تسا یتکرح نآ ،داهج ؛دشابن داهج ]اّما[ دنکب مه یایملع راک کی یسک یارب ،دنراد ار هّیحور نیا ،دنراد ار تّیصوصخ نیا و - دریگیم ماجنا ،نمشد کی اب ،مصخ کی لااح - دنتسین نمشد زا یلاخ یرشب تاعامتجا نوچ ؛تسا کرابم ناشدوجو تاعامتجا ی همه اّما دنرادن نمشد ردق نیا مه تقو کی ،دنراد دایز نمشد ام لثم تقو کی ؛دایز ای مک یا هدننک هلباقم و هدنوش هجاوم یورین کی دوخ نورد رد هعماج نیا هچنانچ رگا و - دنراد هرخلااب
۲۰/۰۸/۱۳۹۲ ملا سا ناگدنمزر تئیه یزکرم داتس یاضعا رادید رد تانایب .*
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
100
بایسته های
هنر مداحی
داشته باشد که همان مبارزین و رزمندگان و مجاهدین هستند، میتواند احساس امنیّت بکند؛
والّ اگر این را نداشته باشد، مثل بدنی است که در درون خودش آن گلبو لهای سفید را که
مثاً مأمور به مواجهه هستند، نداشته باشد؛ انواع و اقسام بیماریها بر این جامعه ممکن است
عارض بشود. اینکه این مجموعه بیایند برای مسئله ی عاشورا و مسئل هی عزاداری حسین ب نعلی
)علیهماالسّام( تاش بکنند و کار کنند و آن را گرم و گرامی و زنده بدارند، این خیلی کار مناسب و
لازمی است. بنابراین نَفْس این انتساب، یعنی انتساب هیئت عزاداری به رزمندگان، چیز مبارکی
است، چیز خیلی خوبی است، این را رها نکنید و هر چه میتوانید حفظ کنید و نگه دارید.
نکت هی دیگر این است که اسم هیئت در آن تبادر عرفی، ]به معنی[ بینظمی است؛ میگویند
فلانی هیئتی عمل میکند، یعنی بینظم عمل میکند. تقریباً میشود گفت شما اوّلین کسانی
هستید که آمدید این مجموع های را که گویا طبیعتش طبیعت "بینظمی" است، تحت نظم
درآورید؛ این خیلی چیز خوبی است.
نظم هیأتی را شبیه نظم اداری نکنید
خب، هیئتی بودن - که به اصطاح تعبیری از بینظم بودن است - به خاطر چیست؟ ب هخاطر
این است که وقتی کسی وارد هیئت امام حسین میشود هی چکس به او نمیگوید فان جا
بنشین، فان جا ننشین؛ فان جور بنشین، فان جور ننشین؛ کِی بیا، کِی برو؛ کاماً همه ی
تحرّکات، برخاست هی از اراده ی مردم و خواست خود مردم است که آن هم ناشی از ایمان آنها
است؛ این چیز خیلی خوبی است، این را باید نگه دارید؛ یعنی ارتباط هیئت را به ایمان مردم
و عشق مردم، و جاذبه و گیرایی خود هیئت و خود این کانون را برای دلهای مردم باید نگه
دارید، این را باید حفظ کنید، یعنی جوری نشود که حالت اداری و مانند اینها پیدا بکند.
به نظر من مراکز شماها حسینیّ هها است. شما مرکز اداری نمیخواهید؛ حسینیّه، هیئت، مسجد،
مراکز شما اینها است. یعنی اگر آمدیم ما اینجا را وابسته کردیم به یک اداره ای و یک ساختمانی
و طبق هی اوّل و طبق هی دوّم و صندلی گردان و مانند اینها، این دیگر هیئت نمیشود؛ میترسم
اشکال پیدا بکند، نمیگویم قطعاً هیئت نمیشود، امّا به نظرم میرسد که طبیعت کار هیئت
این است که مردم با عشق و شور و اشک بیایند طرف مجلس امام حسین؛ این است که
اثر میکند؛ این است که از دلش این انقاب میجوشد، یا لااقل مزرَع خوبی برای رشد فضائل
انقلابی و معارف انقلابی میشود.
حفظ و حراست نیروها خیلی مهم است
نکته ی بعد که خیلی مهم است، همین مسئله ی تربیت نیروها یا حراست از نیروهای گوینده
101
بایسته های
هنر مداحی
و خواننده از خطاها و اشتباهات است؛ این خیلی مهم است. واقعاً یکی از گرفتاریهای ما این
است؛ حالا اسم مدّاحها بد در رفته، مخصوص مدّاحها نیست، مدّاح و غیر مدّاح ندارد. از کسانی
که در این ماجرای منبر رفتن و از عاشورا خواندن وارد بود هاند - اعم از مدّاح و منبری و مانند
اینها - مواردی دیده شده که حرفهای نامناسبی از اینها صادر شده. یک وقت حالا من و شما
نشسته ایم، یک حرف غلطی هم از دهان بنده میآید بیرون، چیزی نیست، ]چون[ دو نفر
پهلو هم نشست هاند، مهم نیست؛ یک وقت نه، ما هزار نفر، ده هزار نفر، گاهی پنجاه هزار
نفر مستمع داریم، گاهی این جمعیّت تبدیل میشود به جمعیّتهای میلیونی به خاطر انتشار؛
اینجا باید محاسبه بشودکه تأثیر یک حرف غلط و نامناسب بر روی ذهن مخاطب چیست.
یک عدّه ای همان حرف غلط را قبول میکنند، و یک معرفت غلطی پیدا میکنند؛ یک عدّه ای
آن را استنکار میکنند و این استنکار موجب میشود که از اصل دین زده بشوند؛ بین کسانی و
کسانی سرِ این حرف اختاف میافتد؛ ببینید، از چند جهت مجاری فساد ب هوجود میآید برای
یک حرف غلطی که یک نفر میزند. از قدیم دیده بودیم ما - مخصوص حالا نیست؛ از بچّگی
میرفتیم روضه و پای منبر - گاهی روض هخوا نها روض ههایی میخواندند که معلوم بود غلط
است، معلوم بود خاف است، امّا میخواندند؛ برای اینکه حالا چهارنفر مستمع دلشان بسوزد و
گریه کنند. مگر به هر قیمتی باید این کار را کرد؟ حادثه را بیان کنید؛ با هنرمندی بیان کنند
تا مردم دلشان شیفته بشود و منقلب بشود، نه اینکه خاف بگویند. حالاها هم میشنوم، منبری
یا مدّاح سر منبر خطاب به امیرالمؤمنین میکند و میگوید آقا هرچه داری از امام حسین داری!
شما فکرش را بکنید! این چه حرفی است و این چه مُهم لگوییای است که کسی این جور
درباره ی امیرالمؤمنین حرف بزند؟ امام حسین هرچه دارد از امیرالمؤمنین دارد، امام حسین هرچه
دارد از پیغمبر دارد؛ چرا نمیفهمند این معانی و این مسائل را؟ آ نوقت ادّعا هم دارند، هرچه هم
به دهنشان بیاید میگویند؛ یعنی اینها را خیلی باید ب هنظر من بزرگ بشمُریم.
هیئتِ امام حسینِ سکولار نداریم!
یک نکته هم همین مطلبی است که آقای نجات اشاره کردند که درست هم هست. هیئتها
نمیتوانند سکولار باشند؛ هیئتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم! هرکس علاق همند به امام حسین
است، یعنی علاق همند به اسام سیاسی است، اسام مجاهد است، اسام مقاتله است، اسام
خون دادن است، اسام جان دادن است؛ معنای اعتقاد به امام حسین این است. اینکه آدم در
یک مجلس روضه یا هیئت عزاداری مراقب باشد که نبادا وارد مباحث اسام سیاسی بشود، این
غلط است. البتّه معنای این حرف این نیست که هر حادثه ی سیاسی در کشور اتّفاق میافتد،
ما باید حتماً در مجلس روضه آن را با یک گرایش خاصّی - حالا یا این طرف، یا آن طرف
هیئت سکولار نداریم
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
102
بایسته های
هنر مداحی
- بیان کنیم و احیاناً با یک چیزهایی هم همراه باشد؛ نه، امّا فکر انقاب، فکر اسام، خطّ
مبارکی که امام )رضوان الله علیه( در این مملکت ترسیم کردند و باقی گذاشتند، اینها بایستی
در مجموع هها و مانند اینها حضور داشته باشد.
به هر حال کار کارِ بزرگی است، کار مهمّی است؛ و شایسته ترین مجموع ههایی که میتوانند
برای امام حسین عزاداری کنند، واقعاً همین مجاهدین فی سبیل ا للهاند، همین رزمندگانند،
همین جوانها هستند؛ و شما این را قدر بدانید و این را هدایت کنید؛ هدایت کنید. این میتواند
یک چشمه ی خورشید و چشم هی نوری باشد برای اِشعاع در مغزها و در فکرها و در دلهای
مخاطبین که بتواند اینها را از لحاظ معارف اسامی و معارف دینی بالا ببرد.
اهتمام در هیئات به مسأله قرآن خوانی
چقدر خوب است که در محافل هیئتها، به مسئله ی قرآن - قرآ نخوانی و معارف قرآنی -
اهتمام ورزیده بشود؛ چقدر خوب است که در این نوح هخوانیها مضامین اسامی، مضامین
انقلابی، مضامین قرآنی گنجانده بشود؛ یک وقت هست که سینه میزنند و صد بار با تعبیرات
مختلف مثاً میگویند «حسین وای »، خب این یک کاری است امّا هیچ فاید های ندارد و هیچ
چیزی از «حسین وای » انسان نمیفهمد و یاد نمیگیرد. یک وقت هست که شما در همین مطلبی
که ]عزادار[ تکرار میکند و حرفی که ]با آن[ سینه میزند، با زبان نوحه و با زبان شعر، یک
مسئله ی روز، یک مسئل هی انقلابی، یک مسئله ی اسامی، یک معرفت قرآنی را میگنجانید؛ او
وقتی تکرار میکند، در ذهن او ملکه میشود؛ این خیلی باارزش است، کاری است که هی چکس
دیگر غیر از شما نمیتواند این کار را بکند؛ یعنی هیچ رسانه ای واقعاً قادر نیست که ای نجور
معارف الهی را با جسم و جان و فکر و روح و احساس و عقل و مانند اینها آمیخته کند. لذا کار
کار مهمّی است، کار بزرگی است و امیدواریم که ان شاءالله خدای متعال بهتان توفیق بدهد و
شما را مأجور بدارد که بتوانید به بهترین وجهی ا نشاءالله این کار را پیش ببرید.
103
بایسته های
هنر مداحی
هیئت سکولار نداریم
مسئولیت سنگین مداحان
در برابر تخریب اعتقادی دشمن
منابر و مجالس روضه، وسیله منحصر به فرد در
برابر تهاجم فرهنگی
چگونگی از دست دادن این فرصت منابر و مجاس روضه
فضای مداحی نباید از حدود ضوابط شرع خارج شود
در گذشته مدّاحها مجبور بودند شعر را حفظ کنند
یاه هتسیاب
یحادم رنه
نمشد یداقتعا بیرخت ربارب رد ناحادم نیگنس تیلوئسم
هک یا هعماج ؛]تسا[ یماسا ی هعماج و یماسا ی هبّیط تایح داجیا ،یعامتجا گرزب فادها ی هعماج ،دابآ ی هعماج :دننک تکرح فده نیا یوس هب دنناوتب هک دهدب تصرف ار دوخ دارفا و یقّتم ی هعماج ،هچراپکی ،دحّتم ی هعماج ،لااو قاخا یاراد ی هعماج ،لقتسم ی هعماج ،دازآ هک ییایند ،تسا ترخآ ی همّدقم هک ییایند .تسا یماسا ی هعماج فادها اهنیا ؛راگزیهرپ ماسا یسایس و یعامتجا نلا ک فده ییایند نینچ کی داجیا ،دناسریم تشهب هب ریزگان ار ناسنا ؟دیسر اهفده نیا هب دوشیم روج هچ ؟تسیچ نآ هار .دندرک میسرت ام لباقم رد ار اهنیا ؛تسا ؛دینک کمک نم هب - تسا نینمؤملاریما شیامرف ،شیامرف - »ینوُنیعَا« :دومرف هک روط نیمه فرصم هار نیا رد ار همه ،دوخ داهج و شات و دوخ یگدنز رد نینمؤملاریما هک ار هچنآ ینعی نم هب دینک کمک ؛خیرات لوط رد تّیرشب یارب ییایند نینچ داجیا زا تسا ترابع نآ و ،درک یلبنت ،شات اب ،ششوک اب ،»ٍداهِتجا َو« ؛عرو اب ،»ٍعَرَوب« روج هچ .دریگب ماجنا فده نیا هک نیا .تسا عونمم ندش سویأم ،تسا عونمم ندش هتسخ ،تسا عونمم یگراکیب ،تسا عونمم داش ار )اهیلع لله ا ماس( ارهز ی همطاف کرابم لد امش تقو نآ ،دریگب ماجنا یتقو میظع تکرح نآ ،دندرک شات همه نآ فده نیمه یارب اهنآ نوچ ؛دننکیم داش ار نینمؤملاریما لد ،دینکیم.دنداد جرخ هب تدهاجم همه
،دوبن مهارف زورید ؛تسا مهارف ناریا تّلم ام یارب تصرف نیا زورما !زیزع ناناوج ،نم نازیزع هک تسه هعماج داحآ یارب تصرف نیا یماسا یروهمج نارود رد زورما ؛دوب تخس زورید
۳۱/۰۱/۱۳۹۳ملا سلا مهیلع تیب لها ناحادم زا یعمج رادید رد تانایب .*
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
106
بایسته های
هنر مداحی
حرکت کنند، درست حرکت کنند، درست زندگی کنند، مؤمنانه زندگی کنند، با عفّت زندگی
کنند؛ نه اینکه راه گناه بسته است، ]نه[، راه گناه همیشه باز است، امّا راه خوب زیستن، مؤمن
زیستن، عفیف زیستن هم در زیر سایه ی اسام باز است. البتّه ای نجور زندگی کردن لذّتهای
خود را دارد، سختیهای خود را هم دارد. کَذلِکَ جَعَلنا لِکُلِ نَبَىٍّ عَدُوًّا شَیطینَ الاِنسِ وَ الجِنِّ
یوحی بَعضُهُم اِلی بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا؛ 1 همیشه در قبال خطّ پیغمبران، دشمنان بودند؛
دشمنان، چه کسانی هستند؟ شیاطین انس، شیاطین جن. در مقابل این صف بظاهر عریض
و طویل شیاطین، صف پولادین و استوار مؤمنان قرار میگیرد. ملّت ایران این را تجربه کرد و
معلوم شد که میتوان بر دشمن پیروز شد، همچنا نکه بحمدالله ملّت ایران تا امروز پیش
رفته. باید تاش کنیم، درس زندگی صدّیقه ی طاهره، فاطمه ی زهرا)سام ا للهعلیها( این است
برای ما: تاش، اجتهاد، کوشش، پاک زندگی کردن؛ همچنان که آن بزرگوار یکپارچه معنویّت و
نور و صفا بود: الطُّهرَةِ الطّاهِرَةِ المُطَهَّرَةِ التَّقیَّةِ النَّقیَّةِ ]الرَّضیَّة[ الزَّکیَة؛ 2 پاکی و آراستگی و تقوا و
نورانیّت آن بزرگوار، همان چیزی است که در طول تاریخ تشیّع بر معارف ما سایه افکن بوده
است.
منابر و مجالس روضه، وسیله منحصر به فرد در برابر تهاجم فرهنگی
آنچه من در این جلسه مناسب است عرض بکنم - بیش از مطالب دیگر - مربوط میشود به
مسئولیّت سنگینی که امروز جامعه ی مدّاحان بر عهده دارد و بر دوش دارد. برادران عزیز! این
سنّت مدّاحی شیوه ی مدّاحی و ستایشگری خاندان پیغمبر - که افتخار بزرگی است - در بین
جامعه ی ما خوشبختانه رواج پیدا کرده است، ریشه دار شده است، قبلها بود، امّا محدود بود؛
امروز این سفره، گسترده شده است؛ این میدان، باز شده است. افراد زیادی - هزاران نفر -
امروز در سرتاسر کشور با استفاده از ذوق و هنر و انواع و اقسام شیوه های بیانی، در این عرصه
مشغول فعّالیّتند؛ خب، این میشود یک فرصت. هر فرصتی همراه است با یک مسئولیّت؛ وقتی
شما نتوانید با کسانی مخاطبه بکنید، مسئولیّتتان در یک حد است؛ وقتی توانستید مخاطبه
کنید، طبعاً فراتر از حدّ شخصی و به اندازه ی حوزه ی توان تَخاطُب، 3 مسئولیّت گسترش
پیدا میکند. شما که میتوانید با مردم حرف بزنید، با هنرِ شعر و صدا و آهنگ میتوانید با
مردم مخاطبه کنید، این مسئولیّت آور است. همه ی این فرصتها و امکانات، همراه خود دارای
یک مسئولیّتی هستند؛ این مسئولیّت را باید خوب بتوانید ادا کنید. اگر جامعه ی مدّاح کشور
آنچنان که شایسته ی این رُتبَت و این مقام است بتواند مسئولیّت خود را ادا کند، تحوّلی در
سطح کشور اتّفاق میافتد.
من مکرّر عرض کردم، گاهی یک قطعه ی شعر که شما در یک مجلسی میخوانید، آن را خوب
1. سوره ی انعام، بخشی از آی هی ۱۱۲
2. کامل الزیارات، ص ۳۱۰
3. طرف صحبت قرار دادن
107
بایسته های
هنر مداحی
ادا میکنید، وقتی یک قطعه ی پر مغزِ خو شمضمونِ آموز شدهنده و آموزند های است، گاهی
از یک سخنرانی دو ساعته، سه ساعته ی ما تأثیر آن بیشتر است؛ گاهی این جور است؛ خب،
این خیلی فرصت خوبی است. اگر این هزاران عنصر ستایش گر و مدّاح و خواننده ی مذهبی
که در سراسر کشور، در مجالس، در محافل، با مردم مخاطبه میکنند و میخوانند، حدود و
ضوابط این کار بزرگ را درست رعایت بکنند، شما ببینید چه اتّفاقی میافتد. دشمنان ما از
صدها وسیله، با صدها زبان، با انواع و اقسام کارها، در صدد تخریب اعتقاد، تخریب عمل،
تخریب مسیر هستند؛ در نظام جمهوری اسامی در درجه ی اوّل، و در دنیای اسام در درجه ی
بعد. خیلی از آحاد مردم میفهمند، میبینند، میدانند کارهایی را که دشمن دارد میکند،
کانال های تلویزیونی، شبک ههای رادیویی، انواع و اقسام شیوه های ارتباطی جدید الکترونیکی
و غیره؛ یک چیزهایی هم هست که ما بیشتر اطّاع پیدا میکنیم، آحاد مردم نمیدانند چه
کارهای پیچید های دارد در کشور ما انجام میگیرد برای انحراف افکار آحاد مردم ما، برای
تغییر مسیر حرکت این ملّت، برای به زانو درآوردن اسام، برای الگو نشدن جامعه ی شیعه
و معارف شیعه در دنیای اسام، ]خیلی[ کارها دارد میشود.
در مقابلِ این تلاشی که دشمن میکند، ما امکانات منحصربه فردی داریم. بله، از راه اینترنت
هم میشود جواب آنها را داد، از راه های مشابه آنها هم میشود مقابله کرد - البتّه حجم
کار آنها بمراتب بیشتر است - امّا ما وسیل ههایی داریم که این وسیل هها منحصرب هفرد
است؛ یکی از آنها همین شما هستید، یکی از آنها همین جامعه ی مدّاحند. این مخاطبه ی
چهره ب هچهره و روب هرو و استفاده ی از ابزار هنر برای انتقال مفاهیم به مخاطبین در شکل
انبوه آن - یعنی بحث دو نفر و سه نفر و ده نفر مدّاح نیست؛ هزاران نفر در سطح کشور
این کار را میکنند - یکی از وسایل منحصربه فردی است که ما داریم، آنها ندارند. این
منبرها یکی از آن وسایل منحصربه فرد است؛ این مجالس روض هخوانی همی نجور؛ این
هیئات مذهبی همی نجور. اگر محتوا و مضمون منبرهای ما، مدّاحیهای ما، هیئتهای ما،
نوح هخوانیهای ما، محتوا و مضمون شایست های باشد، هیچ وسیل های نمیتواند با آنها مواجهه
و مقابله بکند، یعنی کاماً منحصرب هفرد است؛ ببینید، فرصت، این است؛ این فرصت را
نباید ضایع کرد؛ این امکان را نباید از دست داد.
چگونگی از دست دادن این فرصت منابر و مجاس روضه
بدتر از ازدس تدادن این فرصت، این است که ما آن را در راه بد مصرف کنیم. اگر جلسه ی
مذهبی ما و خوانندگی و مدّاحی ما یا منبر ما به این نتیجه منتهی بشود از پای منبر، بی
اعتقاد به آینده و ناامید از آینده بلند شوند، ما این فرصت را هدر داد هایم و کفران کرد هایم
مسئولیت سنگین مداحان در برابر تخریب اعتقادی دشمن
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
108
بایسته های
هنر مداحی
این نعمت را؛ اگر از پای منبر ما یا مدّاحی ما مردم درحالی بلند شوند که هیچ گونه آگاهی
نسبت به وضع خودشان و وظایف خودشان پیدا نکرده باشند، ما این فرصت را از دست داده ایم؛
اگر خدای نکرده جلسات ما، جلسات وحدت شکن باشد، این فرصت را از دست داده ایم؛ اگر
کیفیّت حرف زدن ما یا مضمون حرفهای ما جوری باشد که دشمنان ما را در هدفهایشان
موفّق بکند، ما این نعمت الهی را - بَدَّلوا نِعمَتَ اللهِ کُفراً - 4 تبدیل کرد هایم به نقمت؛ این را
باید مواظب بود، باید مراقب بود. بارها ما گفته ایم، برای آدمهای آگاه و مطّلع از اوضاع جهان
و جهان اسام هم این مثل روز روشن است که امروز اختلافات مذهبی در میان مسلمانان،
یک وسیله و برگه ای است در دست دشمنان ما. یک شمشیر در دست دشمنان ما، همین
اختلافات مذهبی است. علنی کردن اختلافات، صریح کردن مخالفتهای اعتقادی، به زبان آوردن
مطالبی که کین هها را برمیافروزد، یکی از وسایلی است که دشمن ما از آن بیشترین استفاده
را دارد میکند. حالا ]اگر[ ما جوری عمل بکنیم که این مقصود دشمن برآورده بشود، این
«بَدَّلوا نِعمَتَ اللهِ کُفراً » است. در جلسات نباید کین هورزیهای مذهبی را زیاد کرد؛ این را چقدر
باید تکرار کرد؟ بارها تکرار کرد هایم؛ بعضی حاضر نیستند ]گوش کنند[. شما اگر بخواهید
آن کسی را که موافق مذهب شما نیست و عقیده ی حقّ شما را قبول ندارد هدایت کنید، چه
کار میکنید؟ اوّل شروع میکنید به مقدّسات او بدگویی کردن و دشنام دادن؟ اینکه بکلّی او را از
شما دور خواهد کرد و امید هدایت او را به صفر خواهد رساند. راه این کار این نیست. امروز
شما میبینید، دنیای تشیّع مورد مهاجمه است؛ کسانی که اسم شیعه و سنّی به گوششان
نخورده بوده است - ایادی استکبار - حالا در تبلیغات رسمیشان مدام تکیه میکنند که بله،
ایرانِ شیعه، گروه شیعه در عراق، گروه شیعه در فان کشور! مدام روی مسئله ی شیعه و سنّی
تکیه میکنند؛ چرا؟ چون این را وسیله ی خوبی پیدا کرده اند برای ایجاد نِقار 5 بین مسلمانان.
خب بله، ما افتخارمان به این است که شیعه ی علوی هستیم، ما افتخارمان به این است که
معرفت به مقام ولایت پیدا کرد هایم؛ امام بزرگوار ما پرچم ولایت امیرالمؤمنین را سرِ دست
گرفت، لکن این وسیل های شد برای اینکه دنیای اسام - شیعه و غیرشیعه - احساس افتخار
کنند به اسامیّت؛ حالا کاری بکنیم که این احساس افتخار، این احساس علاق همندی دنیای
اسام نسبت به جامعه ی شیعه و افتخار شیعه، تبدیل بشود به دشمنی و بغض و کینه؟ این
همان چیزی است که دشمن میخواهد؛ نباید بگذاریم. این یک نکته ی بسیار مهم است؛ این
را مراقب باشید؛ اینها را شما بیش از دیگران باید مراقب باشید. کاری نکنیم که دشمن را در
مقصودی که دارد، موفّق بکند؛ شمشیر دشمن را تیز بکند. بزرگان ما، علمای ما، مراجع ما،
شخصیّت های بزرگ دنیای اسام همیشه ما را توصیه کردند به همین معنا. این یک نکته
است؛ نکته ی بسیار اساسی است.
4. سور هی ابراهیم، بخشی از آیه ی ۲۸
5. کینه
109
بایسته های
هنر مداحی
فضای مداحی نباید از حدود ضوابط شرع خارج شود
نکته ی دوّم: در محیطهای مراسم مذهبی، مراقب باشید هیچ کاری که از حدود ضوابط شرع
ممکن است بیرون برود، رخ ندهد؛ این را مراقبت کنید. محیط مدّاحی و خوانندگی دینی، یک
محیط پاک و مطهّری است؛ نگذاریم آلودگیهایی که متأسّفانه در دنیای هنر در بین مردمان
بیقید و بیمبالات رواج پیدا کرده است، به محیط هنر اسامی و مذهبی در محیطهای مذهبی
رسوخ کند و نفوذ کند؛ این را مراقب باشید. محیط، محیط پاکیزه، طیّب، طاهر، ]همراه با[
عفّت؛ ای نجور محیطی باید باشد محیطی که ما در آنجا معارف اسامی را میخواهیم با زبان
شعر بیان کنیم.
سعی کنیم آنچه را ب هعنوان مضمون و محتوا در شعر خودمان میگنجانیم، هر کلمه ی آن
آموزنده باشد. فرق نمیکند؛ گاهی مصیبت است، گاهی مدح است؛ همه ی اینها میتواند
جوری انتخاب بشود که آموزنده باشد. در دوران شور انقاب و هیجان انقاب، در محرّمی
که آخرین محرّم دوران طاغوت بود و محرّمی بود که بلافاصله بعد از محرّم و صفر، پیروزی
انقاب اتّفاق افتاد، هیئات مذهبی در شهرهای مختلف، نوحه هایی را میخواندند که هر یک
از این نوحه ها ب هقدر یک خطاب هی بلند و بلیغ، مردم را روشن میکرد و آگاه میکرد و بصیرت
میداد. باید همیشه همی نجور باشد؛ نوح هها را ]پرمحتوا کنید[. این کاری که نوح هخوان
انجام میدهد، کار بسیار جذّاب و جالبی است. این سنّت نوح هخوانی و رفتارهایی که در
نوح هخوانی انجام میگیرد، کارهای بسیار مهمّی است؛ اینها استثنائىِ جامعه ی شیعه است،
یعنی مخصوص ما است؛ در جاهای دیگر، به این شکل در مراسم مذهبی وجود ندارد؛ این
از امتیازات ما است؛ این را باید پرمحتوا کرد، پرمضمون کرد. به این چیزها اگر ان شاءالله
توجّه بشود، جامعه ی مدّاح یکی از اثرگذارترین پیشروان اصاح در نظام فکری و عملی
جامعه ی ایران خواهد بود، و این میتواند تحقّق پیدا کند، کما اینکه الان هم در هر جایی
که انسان مشاهده میکند که مدّاح بامسئولیّتی، متعهّدی، شعر درست را، شعر خوب را، با
شیوه ی درست اجرا میکند، واقعاً اثر میگذارد، مخاطبین خودش را بیدار میکند، آگاه میکند؛
و این از آن کارهایی است که هیچ صدقه ی جاری های معلوم نیست به این اندازه بتواند ارزش
پیدا کند در پیشبرد جامعه؛ پیش خدای متعال کمتر کاری است که این همه بتواند انسان
برای آن ارزش گذاری بکند؛ خیلی کار مهمّی است. شما بحمدالله این نعمت را دارید: صدای
خوش، توانایی اجرای خوب، با آهنگ خوب؛ اگر چنانچه این را همراه کنید با همین
خصوصیّاتی که اشاره شد، به نظر میرسد که یکی از کارهای بزرگ در پیشبرد اهداف نظام
اسامی و جمهوری اسامی تحقّق پیدا خواهد کرد.
مسئولیت سنگین مداحان در برابر تخریب اعتقادی دشمن
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
110
بایسته های
هنر مداحی
در گذشته مدّاحها مجبور بودند شعر را حفظ کنند
خوشبختانه امروز، شعر خوب هم کم نداریم؛ شعرای خوب، شاعران دینی و آیینی، شعرایی
که درباره ی مسائل گوناگون شعر میگویند و شعرهای خوب میگویند، که امروز هم بحمدالله
از بعضی از اینها بهر همند شدیم، استفاده کردیم و خیلی خوب بود. در گذشته مدّاحها
مجبور بودند شعر را حفظ کنند؛ امروز شماها این سنّت را هم به هم زده اید؛ خودتان را راحت
کرده اید، کاغذ در میآورید؛ خب، شعرهای خوب را میشود نوشت و خواند و این امکان بحمدالله
هست. یکی از بزرگ ترین نعمتهای خدا این است که امروز در اختیار ما است.
و جامعه ی مدّاح، با این توان وسیع، با این امکان بزرگ، به اعتقاد بنده یکی از نعمتهای
الهی است برای کشور ما و برای مردم ما؛ و شعرایی که شعر میگویند و این مدّاحان را آماده
میکنند برای اینکه بتوانند این مسئولیّت را انجام بدهند، حقّاً و انصافاً کار بزرگی انجام میدهند.
از خدای متعال توفیق همه ی شما عزیزان را، مخصوصاً جوانها را - که میدان کارىِ وسیعی در
مقابل دارید - خواهانیم و امیدواریم ان شاءالله همه ی شما مأجور و منظور نظر حضرت بقیّةالله
اعظم )ارواحنا فداه( باشید.
111
یاه هتسیابیحادم رنه
مطالعه بیشتر درباره موضوع "بایسته های هنر مداحی"
112
بایسته های
هنر مداحی
یکی از چیزهائی که ما امروز خیلی احتیاج داریم، برنام ههای
مطالعاتی برای قشرهای مختلف است. بارها اتفاق م یافتد که
جوانها را، نوجوانها را به کتابخوانی تشویق میکنیم؛ مراجعه
میکنند، میگویند آقا چه بخوانیم؟ این سؤال یک جواب ندارد؛
احتمالاً جوابهای متعددی دارد. مجموع هی متصدیان امر کتاب
- چه در وزارت ارشاد، چه در مجموع هی کتابخان هها - روی
این مسئله باید کار جدی بکنند؛ در بخشهای مختلف، برای
قشرهای مختلف، به شکلهای مختلف، با تنوع متناسب،
سیرمطالعاتی درست کنند؛ اول این کتاب، بعد این کتاب، بعد
این کتاب. وقتی که جوان، نوجوان، یا کسی که تاکنون با
کتاب انس زیادی نداشته است، وارد شد، حرکت کرد، راه
افتاد، غالبا مسیر خودش را پیدا خواهد کرد.
بیانات در دیدار مسئولان کتابخانه ها و کتابداران 29 / 4/ 1390