روخوانی الف (3)
فتحه
به این علامت (ـــــَــ) در فارسی زبر و در عربی ((فَتْحَه)) میگویند .
فتحه از کلمه (فَتْحْ) گرفته شده و در اصل (فَتْحَهٌ) بوده یعنی یک بار گشودن ، در هنگام وقف بر آخر آن ، ( طبق قواعد وقف ) تاء (ـه) تبدیل به هاء ساکن (ـهْ) میشود.
صدای فتحه متمایل به صدای « حرف الف » میباشد لذا برای نشان دادن شکل آن از حرف الف کمک گرفته اند و برای اینکه با الف اصلی کلمه اشتباه نشود به شکل الف کوچک و خوابیده روی حرف قرار داده اند :
…
علت نامگذاری آن به فتحه این است که در هنگام تلفظِ حرفی که دارای این حرف است ، لبها حالت گشودن به خود میگیرند ، مانند :
اَ بَ تَ ثَ جَ حَ خَ
دَ ذَ رَ زَ سَ شَ صَ
ضَ طَ ظَ عَ غَ فَ قَ
کَ لَ مَ نَ هَـ وَ یَ
نکته : حرف دارای فتحه را « مفتوح » مینامند .
تمرین : کلمات ذیل یک بار به صورت تفکیک و بار دیگر به صورت ترکیب نوشته شده ،آنها را بخش بخش بخوانید.
کســره
به این علامت ( ــــِـــ ) در فارسی زیر و در عربی « کَسْرَه » میگویند .
کسره از کلمه ای « کَسْرْ » گرفته شده و در اصل « کَسْرَهٌ» بوده یعنی یک بار شکسته شدن ، در هنگام وقف بر آخر آن ، ( طبق قواعد وقف ) تاء (ه) تبدیل به هاء ساکن ( هْ ) میشود .
صدای کسره متمایل به صدای « حرف یاء » می باشد لذا برای نشان دادن آن از حرف یاء کمک گرفته اند و برای اینکه با یاء اصلی کلمه اشتباه نشود به شکل یاء کوچک و بدون نقطه در زیر حرف قرار داده اند
شکل کسره نخست دارای دندانه بود بعدها به خاطر کثرت کاربرد و اختصار ، دندانه آن را نیز حذف کردند(ــِـ).
علت نامگذاری آن به کسره این است که در هنگام تلفظِ حروفی که دارای این علامت است ، لبها حالت شکستن به خود می گیرد .
نکته : صدای کسره عربی با صدای ( اِ ) فارسی کمی تفاوت دارد ، در عربی کسره متمایل به ( یاء ) میباشد ، شبیه صدای ( ایـ ) اما با کشش کمتر ، چنین صدایی در بعضی از کلمات فارسی نیز وجود دارد ، مانند :
خِیابان ، نِیاز ، منتهی در فارسی هرگاه بعد از صدای( اِ ) حرف ( یاء ) قرار بگیرد صدای ( اِ ) متمایل به ( یاء ) می شود ولی در عربی همیشه کسره متمایل به ( یاء ) تلفظ می شود ، مانند :
اِ بِ تِ ثِ جِ حِ خِ
دِ ذِ رِ زِ سِ شِ صِ
ضِ طِ ظِ عِ غِ فِ قِ
کِ لِ مِ نِ هِـ وِ یِ
نکته : حرف دارای کسره را ( مکسور ) می نامند .
تمرین : کلمات ذیل یک بار به صورت تفکیک و بار دیگر به صورت ترکیب نوشته شده ،آنها را بخش بخش بخوانید.
ضمـه
به این علامت (ــــُـ) در فارسی پیش و در عربی ( ضَمَّه ) میگویند .
ضمه از کلمه ( ضَمّ ) گرفته شده و در اصل ( ضَمَّهٌ ) بوده یعنی یک بار به هم پیوستن ، در هنگام وقف بر آخر آن ، ( طبق قواعد وقف ) تاء ( ـه ) تبدیل به هاء ساکن ( ـهْ ) میشود .
صدای ضمه متمایل به صدای ( حرف واو ) میباشد لذا برای نشان دادن آن از حرف واو کمک گرفته اند و برای اینکه با واو اصلی کلمه اشتباه نشود به شکل واو کوچک و روی حرف قرار داده اند
علت نامگذاری آن به ضمه این است که در هنگاه تلفظِ حروفی که دارای این علامت است ، لبها به هم پیوسته و غنچه می شوند .
نکته : صدای ضمه عربی با صدای ( اُ ) فارسی کمی تفاوت دارد ، در عربی صدای ضمه متمایل به ( واو ) می باشد ، شبیه صدای ( او ) اما با کشش کمتر ، چنین صدایی در بعضی از کلمات فارسی نیز وجود دارد مانند:
بُلوک ، خُروس ، هُلو ، منتهی در فارسی هرگاه بعد از صدای ( اُ ) حرفی با صدای ( او ) قرار بگیرد ، صدای ( اُ ) متمایل به ( واو ) می شود ولی در عربی همیشه صدای ضمه متمایل به ( واو ) می شود ، مانند :
اُ بُ تُ ثُ جُ حُ خُ
دُ ذُ رُ زُ سُ شُ صُ
ضُ طُ ظُ عُ غُ فُ قُ
کُ لُ مُ نُ هُـ وُ یُ
نکته : حرف دارای ضمه را « مضموم » می نامند.
تمرین : کلمات ذیل یک بار به صورت تفکیک و بار دیگر به صورت ترکیب نوشته شده ،آنها را بخش بخش بخوانید.